رئیس جمهور بداقبال

«رهبری استثنایی و موقعیت منحصر به فردی که آمریکا در پایان جنگ جهانی دوم در دنیا داشت، درحال تغییر و رو به پایان یافتن است. آمریکا دیگر به صورت کاملا انحصاری، چیره و مسلط نیست و آمریکا منحصرا در موقعیتی قرار ندارد که نظرات خود را به دیگران دیکته کند. از این رو، جهان درحال ورود به مرحله‌ای جدید در امور بین‌الملل است.»
کد خبر: ۹۶۶۲۴۷
رئیس جمهور بداقبال

به گزارش جام جم، دکتر محمدجواد جمالی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با تاکید بر این واقعیت‌ها، بر این نظر است که آمریکایی‌ها با توجه به عملکردی که در منطقه خاورمیانه داشتند بشدت قدرت نفوذ خود در میان مردم را از دست داده و بالعکس، رقبای این کشور مثل جمهوری اسلامی ایران با داشتن مولفه قدرت نرم در قلوب مردم منطقه نفوذ کرده‌اند. گفت‌وگوی جام سیاست با این صاحبنظر مسائل بین الملل را می‌خوانید:

با توجه به نزدیکی انتخابات آمریکا و فارغ از این‌که چه کسی رئیس‌جمهور این کشور می‌شود قدرت ایالات متحده در منطقه در چه شرایطی قرار دارد؟

معتقدم آمریکایی‌ها، نه تنها برای خاورمیانه بلکه برای کل جهان دارای استراتژی هستند چون خود را قیم و کدخدای دنیا می‌دانند و برایشان فرقی نمی‌کند چه کسی از حزب دموکرات یا حزب جمهوریخواه رئیس‌جمهور شود. هرچند خیلی‌ها می‌گویند دموکرات‌ها صلح طلب هستند اما باید گفت، بسیاری از جنگ‌ها در زمان دموکرات‌ها صورت گرفت لذا خیلی فرق نمی‌کند کدام جناح در ایالات متحده بر سر کار بیاید و رئیس‌جمهور آمریکا شود. اما مولفه‌های قدرت در دنیا چند موضوع است. یکی قدرت صرف نظامی، دیگری قدرت اقتصادی و دیگری نفوذ مردمی است. آمریکایی‌ها با توجه به عملکردی که در منطقه خاورمیانه داشتند بشدت قدرت نفوذ خود در میان مردم را از دست دادند و بالعکس، رقبای این کشور مثل جمهوری اسلامی ایران که از نظر اقتصادی در تحریم بوده و دست برتر را ندارد، با داشتن مولفه قدرت نرم در قلوب مردم منطقه نفوذ کرده‌اند. ایران با داشتن ویژگی‌های منحصر به فرد هم اکنون به عنوان یک قدرت تاثیرگذار منطقه‌ای مطرح است و آمریکایی‌ها که هر چند از این قدرت مطلع بودند، اما حاضر به پذیرش نقش ایران به عنوان حلّال مسائل و مشکلات منطقه نبودند و در زمانی ایران را جزئی از مشکل منطقه می‌دانستند، اما الان مجبور شده‌اند در مورد سوریه، عراق و لبنان، ایران را مورد مشورت قرار دهند که با این اتفاق می‌بینیم که نقش بلامنازع ایران به رسمیت شناخته شده است. «داعش» که به قول خودشان فرزند خانم کلینتون است، برای این به‌وجود آمد که شمای منفی از اسلام را به نمایش بگذارد و دیدیم که آمریکا با دادن پول و تجهیزات و حتی امکانات رسانه و مدیا تلاش گسترده‌ای را برای مخدوش‌کردن اسلام آغاز کرد و تا حدی نیز موفق شد. آمریکا با تلاش برای بحران‌سازی سعی کرد کشورهای منطقه‌ را که بالقوه می‌توانستند برای اسرائیل مشکل‌ساز باشند با مشکلات داخلی سرگرم کند ولی نتیجه این اقدام، آمریکا را تا حدی منفور کرد و دیگر نمی‌تواند در منطقه نقش مهم نظامی داشته باشد که این اتفاق افول بزرگی برای قدرت نفوذ آمریکا در منطقه است. آمریکا در ویتنام هزاران تن بمب بر سر مردم ریخت، اما با تهدید و اسلحه نتوانست بر اراده مردم غلبه کند و در نهایت شکست خورد حال با گذشت زمان آمریکا اصرار دارد با کشور ویتنام در مورد مسائل اقتصادی تفاهم‌ و ارتباطات برقرار کند که با تحلیل این سیاست و احساس نیاز اقتصادی آمریکا به این کشور می‌توان شاهد افول آمریکا از نظر اقتصادی در منطقه نیز بود. لذا با اتفاقاتی که برای آمریکا رخ داده قطعا در آینده شاهد خاورمیانه جدید و سیستم نوینی هستیم.

کاهش قدرت اثرگذاری آمریکا بر تحولات خاورمیانه، مثل بحران سوریه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سوریه بحثی بین‌المللی شده و صرفا بحث داخل کشور یا منطقه‌ای نیست. ما کمتر شاهد بودیم که روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با حضور نظامی در جایی دورتر از سرزمین خود به این شکل وارد صحنه شود، اما می‌بینیم که بحث سوریه آنقدر اهمیت پیدا کرده که این کشور هم وارد صحنه شده است. سوریه در حال حاضر منطقه‌ای برای حضور قدرت‌های منطقه‌ای و قدرت‌های بین‌المللی شده که در آن به کنش و واکنش پرداخته‌اند. از آنجا که دولت‌های ایران و روسیه به دعوت حکومت و دولت مرکزی سوریه در منطقه حضور دارند و از تمامیت ارضی این کشور و مردم حمایت می‌کنند به نظر می‌رسد که پایداری آنها بیشتر خواهد بود.

در بحث انتخابات آمریکا شاهد افول این کشور در بحث مناظره‌های سیاسی وکاهش سطح ارتقای موارد مورد بحث دو نامزد هستیم که حاشیه‌هایی رابرای هر دو نامزد که قرار است در مقام ریاست جمهوری قرار گیرند به همراه داشته، آیا این سطح از مذاکرات نشان از کاهش قدرت نرم و توان الگوبخشی آمریکا نیست؟

آمریکایی‌ها یکی از مدعیان بحث دموکراسی و انتخابات در جهان هستند اما هم اکنون شاهد مطرح شدن بحث تقلب در انتخابات از سوی نامزد جمهوریخواه هستیم. در شرایطی که دموکرات‌ها بر سر قدرت قرار دارند، مطرح شدن بحث تقلب از سوی یک نامزد جمهوریخواه و پیش کشیدن این نظریه می‌تواند انتخابات ریاست جمهوری این کشور را تحت‌الشعاع قرار دهد یا برگزاری انتخابات قبلی را نیز زیر سوال ببرد. امسال بحث‌های مناظره‌ای نامزدها نسبت به دوره قبل که بر محور آموزش، مالیات، بهداشت و مسائل مهم شهروندان می‌گذشت روی مسائل شخصی دو طرف کشیده شده به طوری که کار به طرح مسائلی چون مباحث آبرو و حیثیتی افراد و حتی خانواده آنان نیز کشیده شده است. مثلا در این مناظره‌ها مورد شوهر خانم کلینتون و روابط خارج از اخلاق ایشان یا مورد آقای ترامپ و تعدد شکایت‌ها که از سوی خانم‌هایی که ادعای رفتارهای خلاف اخلاق این نامزد جمهوریخواه را دارند مطرح شده، ‌لذا با در نظر گرفتن این ادعا‌ها به نظر می‌رسد هرکدام از این دو گزینه انتخاب شوند همیشه موضوعی را با خود یدک خواهند کشید که زخم عمیقی بر پیکره آمریکاست. به نظر می‌رسد با این افول اخلاقی، شخصی که قصد دارد در جایگاه رئیس‌جمهور آمریکا قرار گیرد نمی‌تواند نظرات خود را به کسانی که قرار است در زیر مجموعه کاری‌اش قرار گیرند دیکته کند که همین امر نوعی تضعیف در جایگاه قدرت بخصوص قدرت نرم آمریکا محسوب می‌شود. لذا همانطور که آقای برلوسکونی در ایتالیا و آقای سارکوزی در فرانسه نتوانستند به خاطر مسائلی اخلاقی به ادامه حیات سیاسی خود بپردازند، قطعا این نامزدها نیز به همین سرنوشت دچار خواهند شد.

ضمیمه جام سیاست

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها