در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
اسم دستگاه بنت که میآید همه به یاد اسطوره دوستداشتنی میافتند. ساعات آخر مرحوم ناصر حجازی هم اسم این دستگاه به میان آمد. چهارشنبه شب گذشت. به خیر که نه؛ اما گذشت. پنجشنبه با خود حجم انبوهی از شایعهها را آورد. این پنجشنبه لعنتی، پر از شایعه و دروغ بود. هر کسی چیزی میگفت. خبرها بسرعت برق و رگباری میآمدند.
شایعههایی که ثانیه به ثانیه از گروهها و کانالهای تلگرامی به صفحه موبایلها میآمد، مثل سوزن به بدنها میرفت و با گذشت چند ساعت تبدیل به نیشتر شد.
هیچکس نمیدانست چه خبر است. بازیکنان استقلال از جمله مهدی رحمتی چهارشنبه شب به بیمارستان رفته بودند اما پنجشنبه رفت و آمد یک لحظه شدت گرفت. وزیر هم به دیدار منصورخان رفت. مردمی که منصور پورحیدری را برای مرام و ادبش دوست داشتند، از کنار بیمارستان تکان نخوردند. برخی از آنها زیارت عاشورا خواندند تا خدا پدر استقلال را به استقلال برگرداند.
البته این دعاها خیلی کارساز بود. دکتر فریده شجاعی این رفیق همراه منصورخان، دو ماه قبل گفته بود پزشکان جوابش کردهاند اما دعای مردم او را زنده نگه داشته. علی پسر منصورخان مدام مسیر کوتاه راهروها را طی میکرد. نگرانی و بیتابی او مانند پدر، نجیبانه بود. نجیبانه مثل وقتی روی نیمکت استقلال مینشست یا زمانی که استقلال به مشکل میخورد. یاد روزهایی که او از جیبش پول هتل استقلال را میداد و به اطرافیان میگفت صدایش را درنیاورید تا آبروی استقفلال نرود؛ مردم نباید بدانند که استقلال پول هتل هم ندارد. او هم بهعنوان بازیکن و هم بهعنوان مربی استقلال را قهرمان آسیا کرد. بیشترین حق را به گردن استقلال داشت؛ اما سهمی نخواست. نوچهای به دنبال خود راه نینداخت و هیچوقت در زندگیاش لمپن نبود. حتی وقتی به قول رحمتی، لمپنها در رختکن فحاشی میکردند، او نجیبانه و مودبانه رفتار میکرد. او معنای واژه نجابت بود. مرد آرام استقلال، حالا آرامترین لحظات عمرش را بیصدا، روی تخت بیمارستان میگذراند.
عسل، دلنوشتهای زیبا و احساسی برای «بابا» روی صفحه اجتماعی میگذارد. مردم آن را میپسندند. همه مردم ایران؛ اما این بار، میلیونها لایک هم هیچحس خوبی نمیدهد. حال منصورخان رو به وخامت میرود. پنجشنبه با بیرحمی هر چه تمامتر به سوی آخرین ساعت میرود.
خبر «پایین آمدن سطح هوشیاری منصورخان پورحیدری» که همه را نگران کرده بود، در حال تبدیل شدن به خبری بهمراتب بدتر و غمانگیزتر بود.
آنچه دل همه را سوزاند، عکسی بود که از دیدار همسر مرحوم حجازی از بیمارستان روی کانالهای تلگرامی رفت. او به رفیق دیرینش دلداری میداد.
همسر ناصر لحظههای تلخ همسر منصور را خیلی خوب درک میکرد. با گوشت و پوست، حسش میکرد.
میدانست چه تصمیم غمباری است جدا کردن دستگاه از بدن عزیز. تشخیص پزشکان این بود که نباید بیشتر از این بدن زجرکشیده منصورخان را اذیت کرد... و همین هم شد تا سرانجام خبر غمانگیز مخابره شود. منصور پورحیدری پدر استقلال با دنیای فانی وداع کرد.
آخرین دور افتخار فردا در امجدیه
مراسم تشییع پیکر مرحوم پورحیدری ساعت 10 صبح فردا در ورزشگاه شهید شیرودی برگزار خواهد شد.طبق هماهنگیهای انجام شده، قرار است پیکر پورحیدری یکشنبه از ورزشگاه شهید شیرودی تشییع شود
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد