راهی خانه تازه عروس شدم. جسد زن جوان در رختخواب قرار داشت. بررسیها نشان میداد او را خفه کردهاند. فردی وارد خانه شده و زن جوان را خفه کرده بود. خانواده نوعروس که ساعتی پیش او را تا خانه بخت همراهی کرده بودند حالا باید او را تا قبرستان همراهی میکردند تا در خانه ابدی آرام گیرد. چهره معصوم نوعروس مرا تحت تاثیر قرار داده بود و تلاش داشتم با کشف راز قتل، درد خانواده او را تسکین دهم.
به تحقیق از همسر مقتول پرداختم. مرد جوان که خودش را از مرگ تازه عروسش ناراحت نشان میداد، در تحقیقات گفت: بعد از این که مراسم عروسی تمام شد به خانه آمدیم. من برای خرید از خانه خارج شدم و وقتی بازگشتم همسرم خفه شده بود. از مدتها قبل به رفتار همسرم مشکوک بودم و تصور میکردم با مردی غریبه ارتباط پنهانی دارد. حالا هم احتمال میدهم مرد غریبه به خانه آمده و به خاطر ناراحتی از ازدواج همسرم او را کشته است.
در بازرسی جسد زن جوان یک تار مو پیدا کردم که شبیه به موهای تازه داماد بود. به تحقیق درباره ادعای مرد جوان پرداختم. مشخص شد، مقتول زنی پاک بوده و پایبند همسرش و زندگی بود، اما شوهرش مردی شکاک بود که تصور میکرد همسرش علاقهای به او ندارد و دلش پیش مرد دیگری است. همین سوءظن باعث درگیری این زوج شده بود. مطمئن بودم که حرفهای تازه داماد صحنهسازی است و او قصد دارد مسیر تحقیقات را تغییر دهد. به همین دلیل دستور بازداشت او را صادر کردم. مرد جوان همچنان منکر قتل میشد، اما وقتی با دلایل من برای قتل روبهرو شد لب به اعتراف گشود و به قتل نوعروس اعتراف کرد.
او درباره انگیزهاش از قتل گفت: به همسرم علاقه زیادی داشتم، اما او زنی سرد بود. این رفتارش باعث شد که تصور کنم به من علاقه ندارد. خیلی فکر کردم تا دلیل این رفتارش را متوجه شوم. سرانجام هم به این نتیجه رسیدم که او به مرد دیگری علاقه دارد و نمیخواهد با من ازدواج کند. نمیدانستم چهکار کنم. چند بار سر این موضوع با هم صحبت کردیم و او همیشه منکر این مساله بود و میگفت، هنوز از من خجالت میکشد. من دلیل او را قبول نداشتم و سر این موضوع اختلافاتی داشتیم.
شب جنایت بعد از مراسم عروسی به خانه بازگشتیم. بعد از دقایقی همسرم به دستشویی که در حیاط بود، رفت. غیبتش طولانی شد و به حیاط رفتم. با دیدن من شوکه شد که این رفتارش باعث شد تصور کنم در حیاط خانه مشغول صحبت با مرد مورد علاقهاش بوده که من سر رسیدم. دوباره با هم درگیر شدیم و گلویش را گرفتم و خواستم که اعتراف کند با چه کسی ارتباط دارد، اما او همچنان منکر بود.وقتی به خودم آمدم همسرم نفس نمیکشید به همین دلیل صحنه سازی کردم.
این پرونده ازجمله پروندههایی است که با گذشت چهار دهه هنوز آن را فراموش نکرده و چهره نوعروس همچنان مقابل چشمانم است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
شاهین بیانی در گفتوگو با جامجم آنلاین؛
ریشهیابی مشکلات حوزه بهداشت و درمان در گفتوگوی «جامجم» با عضو هیاترئیسه مجلس