روایت دکتر محمدجواد ایروانی، اقتصاددان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از اقتصاد پهلوی

وابستــگی آری توسعه هیــچ

13 آبان سالروز تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام در سال 58 است. آمریکا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف با ایران روابط تنگاتنگی داشت، اما به گفته بیشتر کارشناسان این روابط هیچ زمانی منجر به توسعه کشور نشد. حضور آمریکا در اقتصاد ایران زمانی شکل گرفت که کشورهای دیگر آمریکا را از خود رانده بودند.
کد خبر: ۹۶۲۵۴۹

دکتر محمد جواد ایروانی، اقتصاددان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در این باره به جام‌سیاست می‌گوید: اقتصاد ایران در زمان قبل از انقلاب برخلاف همکاری تنگاتنگ ایران با آمریکا به صورت وابسته اداره می‌شد و از هرگونه توسعه در این بخش ممانعت صورت می‌گرفت. وی بر این عقیده است که ایران و آمریکا رابطه اقتصادی زیادی با هم داشتند اما این رابطه یک طرفه بود و بیشتر منافع آمریکایی ‌ها از منابع ایران تامین می‌شد. گفت‌وگوی ما را با این اقتصاددان بخوانید:

ایران و آمریکا در سال‌های قبل از انقلاب رابطه اقتصادی زیادی با هم داشتند و در همان زمان کشورهای دیگر انحطاط این رابطه را به دور از ذهن می‌خواندند. این رابطه در آن زمان چگونه بود و غربی‌ها به چه صورتی در ایران حضور داشتند؟

بزرگ‌ترین قرارداد تاریخ به ارزش 15 میلیارد دلار بین ایران و آمریکا منعقد شد که هیچ وقت به بازگشت عوایدآن برای ایران منجر نشد و به سرانجام نرسید. یکی از بزرگ‌ترین خیانت‌های بزرگ اقتصادی آمریکا حضور در مس سرچشمه بود. این اتفاق زمانی افتاد که شیلی مس خود را ملی کرد و آمریکایی‌ها را از کشور خود بیرون راند. سالوادور آلنده بعد از این‌که در انتخابات شیلی پیروز شد به دلیل این‌که سوسیالیست بود آمریکایی‌ها علیه وی برخاستند، کودتایی برنامه‌ریزی کردند و به عنوان زلزله در نیمکره غربی عنوان شد. آمریکایی‌ها در برنامه‌ریزی‌های مختلف به این نتیجه رسیدند که کودتایی در این کشور رخ دهد و ژنرال آگوستو خوزه رامون پینوشه اوگارته در آنجا حاکم شد و به دنبال به حکومت رسیدن وی کشتار عظیمی به راه افتاد. کودتای 1973 شیلی که در روز 11 سپتامبر اتفاق افتاد واقعه‌ای زیر و رو کننده در تاریخ کشور شیلی و جنگ سرد به حساب می‌آید. صنایع مس شیلی در زمان آلنده ملی شد و بعد از به حکومت رسیدن پینوشه به کمپانی آمریکایی بازگشت. زمانی که آلنده صنایع مس را ملی کرد آمریکایی‌ها وارد ایران شدند و مس سرچشمه را توجیه کردند و آن را مهم خواندند. به دلیل این‌که در شیلی مشکل ایجاد شده بود، حضور آمریکایی‌ها در ایران پررنگ‌تر شد و این اتفاق به دلیل همکاری اقتصادی نبود و آمریکایی‌ها تنها به دنبال منافع خود از منابع ایران و کشورهای دیگر بودند. بعد از به حکومت رسیدن پینوشه مس سرچشمه رها شد و آمریکایی‌ها دوباره به شیلی بازگشتند که باعث ضرر ایران در اجرای این پروژه شد.

محمدرضا پهلوی که در آن زمان شاه ایران بود رابطه تنگاتنگی با آمریکا داشت، اما خیلی در بخش‌های اقتصادی موفق عمل نکرد. دلیل این موضوع چه بود؟

آمریکایی‌ها به شاه می‌گفتند سگ نگهبان منطقه که برخی به وی لقب ژاندارم هم ‌داده بودند. آمریکایی‌ها این کار را کرده بودند که هر زمان مشکلی در منطقه پیش آمد، ایران وارد عمل شود و جنگ‌های نیابتی را انجام دهد. نمونه این کار هم عملا اتفاق افتاد و جنگ ظفار عمان یکی از آنها بود.

نگاه غربی‌ها بخصوص آمریکا به ایران در آن زمان چه بود؟

نگاه همکاری به ایران وجود نداشت و بیشتر همه نگاه‌ها ابزاری بود تا به اهداف خود برسند.

آمریکایی‌ها مدتی است که اعلام می‌کنند قصد دارند با ایران رابطه داشته باشند. اکنون چه تمهیداتی باید در این زمینه اندیشیده شود تا تجربه پیش از انقلاب به‌وجود نیاید؟

آمریکایی‌ها ثابت کردند که شریک قابل اطمینانی نیستند و با کوچک‌ترین مورد، لابی‌های صهیونیستی در کنگره، قوانین جدیدی را علیه ایران تصویب می‌کنند. رابطه ایران با آمریکا بیشتر از این‌که نزدیک به واقعیت باشد سراب است و حتی طبق توافق بین‌المللی (برجام) که خود متعهد شده عمل نمی‌کند. برخی مسئولان آمریکا در طول یک شبانه روز نظر خود را 180 درجه تغییر می‌دهند و کشورهای دیگر هم در حال مشاهده این بدعهدی هستند و آمریکا با این کار خودزنی می‌کند و خودش را به انحطاط می‌کشاند. این انحطاط در زمینه سرمایه‌گذاری مالی بیشتر خودی نشان می‌دهد. تحریم قبلا فقط متوجه ایران بود، اما چند سالی است که با همه کشورها به نوعی درگیر شده و روسیه یکی از آنهاست. همین موضوع باعث شده تا کشورهای تجاری مانند هند سپرده‌های خود را دیگر در نیویورک متمرکز نکند و سرمایه‌های خود را پخش کند. آمریکا کشوری است که در دنیا مدعی محوریت است و قصد دارد پولش در جهان رواج داشته باشد، اما این اقدامات استراتژیک فاحش و غلط نتیجه معکوس دارد و اطمینان را از شرکای خود می‌گیرد.

رابطه آمریکا بعد از انقلاب اسلامی در ایران، با عربستان گسترش یافت. نگاه این کشور به کشورهای عربی نیز همین‌طور خودخواهانه است؟

بله. هنوز زمان آن نرسیده که اقدام جدی علیه عربستان انجام دهند، هنوز عربستان برای آنها سودمند است و هرچه دستور می‌دهند انجام می‌شود. بازی آمریکایی‌ها برد و باخت است و به هیچ عنوان به برد برد فکر نمی‌کنند و همیشه باید برنده بازی خودشان باشند. این موضوع از رفتارهای وزارت خزانه‌داری آمریکا مشخص است. این وزارتخانه بیشتر از این‌که به عنوان یک وزارتخانه اداره شود به عنوان وزارت اتاق جنگ مالی در نظر گرفته شده و همه صهیونیست‌های خاص هم وزیر این وزارتخانه می‌شوند.

در زمان قبل از انقلاب اسلامی برخی کارشناسان اعلام می‌کردند قطع روابط ایران با آمریکا ما را با چالش روبه‌رو می‌کند و اکنون این نظرات در قالب‌های دیگر بعد از برجام عنوان می‌شود. نظر شما دراین‌باره چیست؟

شاه همکاری تمام قدی با آمریکا داشت و به نوعی خود را برده کشورهای غربی معرفی کرده بود، اما پیشرفتی در آن زمان نصیب ایران نشد که به دلایل آن اشاره خواهم کرد. ما هر چقدر که از آمریکا فاصله گرفتیم توانستیم پیشرفت‌های زیادی داشته باشیم. زمان شاه همه چیز وارد می‌شد و با این‌که ما دارای منابع عظیم نفت و گاز بودیم و میزان زیادی هم استخراج می‌شد تنها در یک شهر گاز داشتیم و 6 درصد روستاها دارای برق بود. صنعت ایران در بخش‌های مختلف وابسته بود و حتی در ایران اجازه تولید و خودکفایی در یک محصول داده نمی‌شد. هر پیشرفتی که اتفاق افتاده بعد از انقلاب شاهد بودیم و فرزندان ما و افرادی که در اوایل انقلاب اسلامی به دنبا آمدند یا خردسال بودند بی‌برقی را تجربه نکردند و اکنون شاهد توسعه گاز در بخش‌های مختلف کشور هستیم.

پیش‌بینی شما از وضعیت سیاسی و اقتصادی آمریکا در آینده چیست؟

آمریکا هیچ زمانی حکومتش دچار دوگانگی نشده بود، اما اکنون این موضوع خودی نشان می‌دهد. دولت یک حرف می‌زند و کنگره تصمیم دیگری می‌گیرد. آمریکا با عربستان تا دیروز با هم دوست بودند، اما اکنون مجوز دادند که خانواده قربانیان 11 سپتامبر می‌توانند از این کشور شکایت کنند و درخواست غرامت داشته باشند. عربستان هم متضرر اصلی این ماجرا بود، چراکه منابع خود را در اختیار آمریکا قرار داد تا شاید بخشی از توجهات این کشور را نسبت به خود جلب کند، اما آنها بعد از استفاده ابزاری از این کشور اکنون عربستان را متهم می‌کنند و اوباما با این‌که مخالف صریح شکایت از عربستان بود در کنگره تصویب و اجرایی شد. سیاست‌های آمریکا در منطقه شکست خورده و دیگر این کشور از یک منطق راهبردی و انسجام و سیاستی که قابل اعتماد باشد پیروی نمی‌کند که نتیجه آن بحران مالی جهانی است. شعار آمریکا این بود که من فرقی بین مردم نمی‌گذارم و همه در یک سطح هستند، اما اکنون شاهد اختلاف سیاه‌ها و سفید‌ها در این کشور هستیم. حتی رئیس‌جمهور این کشور خودش هم به یکی از منتقدان تبدیل شده است. سیاست‌های غلط در بخش‌های نظامی و اقتصادی باعث بروز چنین مشکلاتی برای آمریکا شده است. سرمایه‌گذاری در داعش و حمایت‌هایی از طالبان و همچنین استفاده از ابزاری به نام تحریم که من آن را خشونت مالی نامگذاری می‌کنم، ازجمله این دلایل است. آمریکا دیگر نمی‌تواند اعتمادسازی کند و قصد دارد با استفاده از ابزارهای مالی ،کشورهای دیگر را به زانو درآورد که در این زمینه نیز موفق نیست.

حضور ایران در منطقه چگونه باید باشد؟

ایران توانسته در طول سال‌های بعد از انقلاب قدرت زیادی از لحاظ نظامی و اقتصادی به دست بیاورد و به منظور گسترش آن باید مناطقی مانند سوریه، یمن، عراق و کشورهای دیگر نیز توسط متخصصان و نیروهای ایرانی بازسازی شود که با این روند تمام جمعیت ایران سه برابر شوند باز هم کار برای همه فراهم خواهد بود. این یک فرصت طلایی است و ایران باید از این فرصت استفاده کند.

محمدحسین علی‌اکبری/ روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها