به گزارش جامجم، بیست و یکم تیر امسال بازاریاب شرکت بیمه با حضور در اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران از اعضای باندی به اتهام آدمربایی شکایت کرد.
شاکی به افسر تحقیق گفت: در تلگرام با پسری جوان آشنا شدم. او زمانی که تبلیغاتم را در تلگرام دید و متوجه شد بازاریاب شرکت بیمه هستم، از من خواست تا مدارک بیمه را به خانهاش ببرم که او و خانوادهاش بیمه عمر شوند و برای خودرویش هم بیمه بدنه صادر کنم.
وی افزود: وقتی به آدرس مورد نظر رسیدم، چهار مرد سراغم آمدند و کتکم زدند و مرا داخل یک خودرو پراید انداختند. مرد مشتری هم سر رسید و به آنها ملحق شد. دست و پایم را بستند و به جنگل شیان منتقل کردند. بعد از بازرسی بدنیام 400 هزار تومان پول، شناسنامه همسرم، دسته چک و کارت بانکیام را سرقت کردند. بعد به زور رمز کارتم را گرفتند. یکی از آنها آنجا را ترک کرد و بعد که بازگشت، گفت در حسابت فقط 17 هزار تومان است و باید 700 هزار تومان بپردازی، در غیر این صورت بلایی سرت میآوریم. با برادرم تماس گرفتم که او پول را واریز کرد. آنها سپس دست و پایم را باز کردند و متواری شدند.
با گذشت چهار ماه از وقوع این آدمربایی، شامگاه جمعه سرکرده باند آدمربایی در یک پادگان دستگیر شد.
او دیروز برای ادامه تحقیقات به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و به قاضی پرونده گفت: من شاکی را نمیشناسم و نمیدانم چه کسانی او را ربوده و از وی اخاذی کردهاند. او مرا اشتباه گرفته است. خط تلفنی که شاکی مدعی است با من در تلگرام آشنا شده، مربوط به مادرم بود که اوایل تیر آن را گم کرد و یک سیمکارت دیگر گرفتم. من برای پیگیری کارت پایان خدمت به پادگان رفته بودم که دستگیر شدم.
درحالی که این متهم آدمربایی را انکار میکرد، شاکی او را به عنوان سرکرده باند آدمربایی و همان فردی که در تلگرام با او آشنا شده بود، معرفی کرد. تحقیقات پلیس از وی درحالی ادامه دارد که پلیس در جستوجوی همدستان فراری اوست.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد