مرزبان علاوه بر فعالیت در تلویزیون و سینما، دارای فعالیت طولانی در تئاتر نیز هست. او یکی از هنرمندانی است که تا امروز اغلب نمایشنامههای اکبر رادی ازجمله «ملودی شهر بارانی»، «تانگوی تخممرغ داغ»، «آهسته با گل سرخ»، «آمیزقلمدون»، «شب روی سنگفرش خیس» و... را روی صحنه برده است. با این هنرمند پیشکسوت درباره آسیبها و مزایای شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و نقش خانوادهها گفتوگوی متفاوتی انجام دادهایم.
سوال اول من درباره کمرنگ شدن برخی مقولهها مثل مطالعه به واسطه ورود اینترنت و شبکههای اجتماعی است، به نظر شما با توجه به ورود تکنولوژی و رشد شبکههای اجتماعی چطور میتوان به تقویت مطالعه پرداخت؟ اصولا راهکارتان برای آن که خانوادهها دوباره به سمت و سوی کتاب خواندن ترغیب شوند، چیست؟
وقتی شبکههای اجتماعی وارد زندگی ما شدند، به خاطر زرق و برقی که داشتند همه داشتههایمان را فراموش کردیم و به آن روی آوردیم. حالا امروز آنچنان محو این مقوله شدهایم که از آن طرف پشتبام سقوط کردهایم، این مساله مثل رویارویی سینما و تلویزیون با تئاتر میماند. تئاتر پیش از سینما و تلویزیون شکل گرفته بود و وقتی این دو رسانه پدید آمدند با وجود قدرتی که داشتند هرچند در ابتدا همه را فریفته خود کردند، اما بتدریج توجهها به این سمت جلب شد که تئاتر به دلیل پشتوانهها و مولفههایی که دارد حذف شدنی نیست و عملا تلویزیون و سینما نمیتوانند جای آن را بگیرند. حالا درباره کتابخوانی و شبکههای اجتماعی هم همین است، شاید امروزمان تماما وقف گذراندن زمان در این شبکه شود، اما بالاخره به این نتیجه میرسیم هیچ چیز جای کتاب کاغذی را پر نخواهد کرد. البته معتقدم استفاده بهینه از تکنولوژی به هیچ وجه بد نیست، کما این که بارها برایم پیش آمده نسخه کتابهای الکترونیکی را در ماشین به شکل صوتی گوش داده و لذت بردهام. ولی همانطور که اشاره کردم مطالعه کتاب کاغذی و تورق آن، حس و حال بهتری در آدم ایجاد میکند. تصور میکنم کسی که به کتاب عشق میورزد مقوله مطالعه را هیچگاه رها نمیکند. البته مشروط بر آن که زمینههای مطالعه در یک جامعه برای افراد فراهم شود تا زمانی که مردم درگیر مسائل امرار معاش هستند و جامعه به لحاظ اقتصادی از وضع نامطلوبی برخوردار است، نمیتوان انتظار داشت که مردم به سمت کتاب خواندن بروند. در واقع در چنین شرایطی فرد نه فرصت و ذهن آرامی برای کتاب خواندن دارد و نه با توجه به قیمت بالای کتاب، امکانی برای تهیه آن میبیند.
متعاقب سوال پیشین برخی براین باورند با رشد شبکههای اجتماعی، کانون خانواده گرمای خود را از دست داده، حالا به یمن یک گوشی تلفن هوشمند سیصدچهارصد هزار تومانی، هر کسی سر در گریبان خود دارد و مشغول گشت زدن و فعالیت در شبکههای مجازی است و دیگر در مقایسه با گذشته آن انسجام در خانوادهها به چشم نمیخورد.
همین طور است، متاسفانه هویت خانواده با هجوم شبکههای اجتماعی در خطر قرار گرفته است، زمانی خانوادهها در هر مقطع و طبقه اجتماعی که قرار داشتند دور هم که جمع میشدند از اتفاقات روزمره تعریف میکردند و اصولا خانواده برای خود تعریف معینی داشت، یعنی همان انسجام که اشاره کردید، پدر و مادر با فرزندان حرف میزدند و متقابلا، فرزندان هم در خانواده با والدین خود مکالماتی برقرار میکردند و از رهگذر این گفت و شنودها مشکلات خانوادگی مرتفع میشد، اما افسوس که امروز حرمت خانه و خانواده کمتر مثل سابق وجود دارد حتی گاه دیدهام اعضای یک خانواده به هنگام غذا خوردن گرچه به شکل ظاهری دور هم جمع شدهاند، اما آن زمان هم دست از شبکههای اجتماعی و تلفن همراه خود برنمیدارند. به نظرم یک سر این مساله به این برمیگردد که اصولا جامعهای هستیم که در زمینه استفاده از تکنولوژی به افراط و تفریط میپردازیم و حد تعادل را رعایت نمیکنیم.
در کنار آسیبی که شبکههای اجتماعی دارند، چند سالی است سریالهای ماهوارهای هم با وجود نداشتن محتوا و کیفیت مطلوب، توانستهاند نظر برخی از مخاطبان و خانوادهها را به خود جلب کنند.
همینطور است، در سالهای گذشته آثار ارزشمندی در حیطه تئاتر به روی صحنه میرفت که با گذشت زمان، هرگاه از هر کدام از آن نمایشها یاد میشود همچنان خاطره خوشی در ذهن مخاطب باقیمانده است. یا در دهههای گذشته در تلویزیون، سریالهای کیفی و خوبی مثل هزاردستان، امیرکبیر، کمالالملک، وزیرمختار و... تولید شد که هنوز هم از سریالهایی از این دست به عنوان آثار ماندگار یاد میشود. ولی واقعیت این است تولید چنین آثاری با گذشت زمان در تلویزیون کمرنگ شد،تا زمانی که نتوانیم براساس ذائقه مخاطب به سریالسازی بپردازیم و سریالهایمان به نوعی انعکاسی از دردهای اجتماع نباشد، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که مخاطب به سمت تلویزیون ترغیب شود. طبیعی است در چنین شرایطی، مخاطب به سمت تماشای سریالهایی میرود که مبتذلتر و بیمحتواتر از آن را من سراغ ندارم، سریالهای ترکیهای که به هیچوجه با فرهنگ ما همخوانی ندارد و عموما به مسائلی اشاره دارد که تماشای آن برای خانوادهها بویژه، جوانان مناسب نیست. بنابراین تلاشها در رسانه ملی باید به این سمت و سو معطوف شود که با ساخت سریالهایی که مردم بیشتر با آنها ارتباط برقرار میکنند، آنها را به این سمت جذب کرد.
هادی مرزبان به روایت ساده:
مرزبان متولد سال ۱۳۲۳ در شهر سبزوار در استان خراسانرضوی است. رشته بازیگری و کارگردانی را در دانشکده هنرهای زیبای تهران در سال ۱۳۵۲و «طراحی و کارگردانی تئاتر» را در «دانشگاه برونل انگلستان» خوانده است. از سال ۱۳۴۵ هم فعالیت تئاتر میکند. مرزبان از نسلی است که هنوز به تئاتر وفادار است اگر چه حضور او در سینما نیز پررنگ و پربار بوده است.
مرزبان سالها در شهرستانها و تهران نیز به آموزش تئاتر پرداخته است. بهعنوان مثال تئاتر خرمآباد وامدار حضور مرزبان است. مرزبان بسیاری از آثار اکبر رادی را روی صحنه برده است. هادی مرزبان اگر چه به تعبیر خود پنجاه بهار تئاتری را پشت سر گذاشته اما هنوز هم پرانرژی و خلاق است.
آزاده صالحی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حمیدرضا حسینی معتقد است تاریخ بهارستان بازتابی از فراز و فرود سیاست و فرهنگ ایران در ۲ سده اخیر بوده است
آلبرت بغزیان، اقتصاددان در گفتوگو با «جامجمآنلاین» مطرح کرد؛