چند کیسه لباس که لابهلای شاخههای درختان پنهان شده و آرزوهایی برای برگشت به جمع خانواده، تمام داراییهای کارتنخوابهایی است که در پارکی در حاشیه خیابان خاوران جمع شدهاند، یکی از آنها که میگوید نامش شراره است و حدود 14 سال است مواد میکشد، ادعا میکند زنان کارتنخواب زیادی را میشناسد، از سالخورده تا نوجوان. افرادی که مثل خودش گاهی در پارک میخوابند، گاهی در خانه افرادی که برایشان مواد را جور میکنند یا ...
هروئین تنها موادی نیست که شراره مصرف میکند، در حالیکه پایپش را نشان میدهد، میگوید: اولین بار به خاطر این که وزن کم کنم شیشه کشیدم، اما حالاهمه چی مصرف میکنم.
شراره یکی از دهها کارتنخوابی است که در این پارک روز را به شب گره میزند به این امید که یکی از معتادان اینجا به او جنس تعارف کند یا پیشنهاد دیگری برایش داشته باشد.
برا ساس آمارهای رسمی در حال حاضر 15 هزار کارتنخواب در خیابانها پرسه میزنند که یک سوم آنها زنان هستند.
اگر از شراره به عنوان یک کارتن خواب درباره تنفروشی زنان معتاد بپرسید، میگوید: برخی برای این که تهدید نشوند تنفروشی میکنند، عدهای هم برای تهیه مواد یا جایی برای خواب.
زن میانسال تاکید میکند دلیل اصلی معتاد باقی ماندن او و دوستانش حمایتنکردن خانوادههاست و این که در این بین خیلیها به بهانه حمایت فقط از زنان معتاد سوء استفاده میکنند.
در این گیرودار یکی از کارگران شهرداری آب جوی کنار پارک را هدایت میکند به جایی که شراره و دوستانش نشستهاند، شراره میگوید: این هم نمونه حمایتهایی است که از ما میشود، نمیگذارند یکجا به درد خودمان بمیریم.
وقتی از او میپرسم چرا برای درمان به کمپ نرفته، یکی از دوستانش میگوید که در کمپ احساس حقارت به افراد دست میدهد، چون رفتار بیشتر افرادی که در کمپها کار میکنند اصلا مناسب نیست.
زن میانسال میگوید: انگار نه انگار افرادی که آنجا کار میکنند روزی خودشان معتاد بودهاند. خیلی برخوردشان زننده است. از این گذشته غذای مناسبی هم به افراد نمیدهند و خلاصه شرایط جوری است که به این نتیجه میرسید که کارتن خوابی بهتر است. یکی دیگر از معتادانی که در پارک نشسته، میگوید اینجا روزی صدبار باید از دست ماموران فرار کنیم، اما بهتر از کمپ رفتن است.
شراره تا به حال چند بار ترک کرده اما هر بار خیلی زود دوباره مصرف مواد را شروع کرده است، او در حالی که بغض کرده میگوید: چند بار ترک کردم، اما وقتی پاک شدم هیچ چیز تغییر نکرد. نتوانستم کار پیدا کنم، در هیچ خانهای به رویم باز نشد، مگر آنهایی که مصرفکننده هستند.
زنان آسیبپذیرترند
اعتیاد یکی از آسیبهایی است که اینروزها زنان را بیش از گذشته تهدید میکند، اما از اعتیاد زنان گفتن نباید بهگونهای باشد که سبب شود زنان معتاد تصمیم بگیرند اعتیادشان را پنهان کرده و برای درمان آن قدم بر ندارند؛ چرا که این روزها به آسانی به زنان معتاد برچسبهایی مانند تنفروشی میزنند.
مجید رضازاده، رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با جامجم دلیل افزایش آمار زنان معتاد را حضور بیشتر آنها در جامعه میداند، اما تاکید میکند،این به آن معنی نیست که باید زنان از خانههای خود خارج نشوند. آن طور که او میگوید، باید برنامههای توانمندسازی ویژه بانوان نیز مانند آقایان گسترش یابد، چراکه زنان آسیبپذیرتر هستند. برای نمونه بانوان در مساله طلاق نیز بیشتر از مردان آسیب میبینند به همین خاطر در مسائل پیشگیری و توانمندسازی باید اولویت را به زنان و کودکان داد.
کارشناسان اعتقاد دارند آمار زنان معتاد در حال دگرگونی است به همین دلیل باید تمرکز برنامهها را در درمان اعتیاد به سمت توانمندسازی برد؛ زیرا در بیشتر مواقع با اعتیاد به شکل فیزیکی برخورد میشود، یعنی سعی بر این شده معتادان را از جامعه جدا کنند. به همین خاطر رضازاده تاکید میکند باید در درمان اعتیاد، شأن و کرامت انسانها حفظ شود تا درمان اعتیاد نتیجه مطلوبتری داشته باشد.
پردهدری فقر
مساله اعتیاد زنانی مانند شراره را اگر با کارشناسان در میان بگذارید، آنها علتهای زیادی در این باره مطرح میکنند؛ دلایلی مانند فقر که سبب شده پرده از اعتیاد برخی از آنها کنار برود.
در این میان عباس دیلمیزاده، مدیرعامل جمعیت خیریه «تولد دوباره» قبول ندارد آمار زنان معتاد افزایش یافته، او پای فقر را وسط میکشد و تصریح میکند: از قبل اعتیاد در میان زنان بوده، اما این روزها فقر اقتصادی سبب شده اعتیاد زنان به مرحله نیمه پنهان برسد.
آن طور که دیلمیزاده میگوید، هنوز اعتیاد زنان وارد مرحله آشکار نشده، اما مدتی است که اعتیاد زنان از حالت پنهان به مرحله نیمه پنهان وارد شده و دلیل اصلی این مساله فقر اقتصادی است، چراکه اعتیاد زنان در دهکهای پایین جامعه عریانتر شده است، اما اعتیاد زنان در دهکهای بالای جامعه همچنان پنهان است.
بنابراین شرایط بد اقتصادی سبب شده زنان معتادی که در دهکهای پایین جامعه حضور دارند، به کارتن خوابی روی آورده یا برای تامین مواد مخدر مورد نیازشان به کارهایی مانند فروش کودکانشان یا تنفروشی روی بیاورند؛ آسیبهایی که ناشی از اعتیاد و فقر است، اما برای جامعه پیامدهای ناگواری مانند بالارفتن آمار ایدز را به دنبال میآورد.
زنان کارتن خواب و معتاد این روزها بیشتر از گذشته در جامعه به چشم میخورند، چراکه حمایتهای مناسبی از آنها نمیشود، در واقع آنها به حداقلها نیز دسترسی ندارند، این مساله تلخی است که مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره نیز از آن انتقاد و تصریح میکند: سیستم درمانی و بازتوانی برای زنان معتاد فعال است، اما نظام رفاه اجتماعی نیازهای اولیه آنها را تامین نمیکند، به همین خاطر تلاشها برای درمان اعتیاد نیز بخوبی نتیجه نمیگیرد.
بنابراین با توجه به اظهار نظر زنان معتادی مانند شراره و کارشناسان میتوان گفت زنان معتادی که این روزها در حاشیه بزرگراهها یا پارکهای پایین شهر زندگی میکنند، اگر به سرپناه، خوراک و درآمدی حداقلی دسترسی داشتند، کارتن خواب نمیماندند یا اگر در کمپهای ترک اعتیاد برخورد مناسبی با آنها شود، یعنی شأن و کرامت انسانی شان حفظ شود، راضی به کارتن خواب ماندن نمیشوند این درحالی است که سازمانهای مسئول باید برای درمان و بازگشت این افراد به جامعه برنامهای داشته باشند؛ زیرا آگاهسازی خانوادهها و متقاعد کردن آنها به حمایت از زنان معتادی که برای درمان اقدام میکنند، از ضرورتهایی است که تاکنون مغفول مانده است.
مهدی آیینی - جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد