راز شعر «کوچه» در گفت و گو با محمد علی بهمنی

«کوچه» مشیری واقعا کدام کوچه است؟

سوم آبان 1379 یعنی 16 سال پیش یکی از خاطره سازترین شاعران کشورمان پر کشید، شاعری که همه ما دست کم این شعر او را یک بار زمزمه کرده ایم: بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم...
کد خبر: ۹۶۰۰۹۱
«کوچه» مشیری واقعا کدام کوچه است؟

به گزارش جام جم آنلاین، فریدون مشیری بی تردید جزء عاشقانه سراهای بزرگ ادبیات معاصر ایران به شمار می رود، شاعری که 30 شهریور 1305 متولد شد و با گذشت 74 بهار از عمرش قلم را در چنین روزی زمین نهاد.

امروز نمی خواهیم حرف های کلیشه ای و تکراری و مطول بزنیم، فقط به یک پرسش در این گزارش که احتمالا برای شما هم پیش آمده است پاسخ می دهیم، شعر معروف «کوچه» چگونه، کجا و در چه حال و هوایی سروده شده است؟

فریدون مشیری تقریبا از 20 سالگی یعنی حدود سال های 1325 آرام آرام به واسطه آشنایی با چهره هایی همچون هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) و نادر نادرپور اسم و رسمی برای خودش به عنوان شاعر دست و پا می کند و نخستین کتاب شعرش با عنوان «طوفان تشنه» با مقدمه استاد شهریار هم به شناخته شدن بیشتر او کمک می کند و باعث می شود تا در سال 1332 مدیر بخش ادبی مجله معتبر و تاثیرگذار روشنفکر شود که این زمان او دیگر چهره ای شناخته شده در میان مخاطبان خاص ادبیات به شمار می رود اما هنوز توده مردم با آثار او ارتباط محکمی پیدا نکرده اند این روند ادامه می یابد تا اردیبهشت 1339 که مشیری در 34 سالگی و پشت سرگذاشتن تجربه های جوانی در مجله ای که خودش مسوولیت صفحه های ادبی آن را بر عهده دارد شعری از خودش چاپ می کند که دهان به دهان می چرخد:

بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه که بودم...

این شعر شبیه بمبی در میان اهالی ادبیات صدا می کند البته مخالفان سرسختی هم دارد که مشیری را به احساساتی بودن و نوعی رمانتیک سطحی هم محکوم کردند اما فراگیری این شعر و استقبال مردم آن قدر زیاد بود که دیگر قلم هیچ منتقدی نتوانست به انکارش برخیزد.

حالا بعد از گذشت این همه سال شاید برای شما هم سوال باشد، شاعر «کوچه» در کدام کوچه و با چه حس و حالی این شعر را سروده است، پرسشی است که محمد علی بهمنی غزلسرای خوب کشورمان که به نوعی کشف استعدادش هم توسط مشیری صورت گرفت و شاگرد اوست این گونه درباره اش توضیح می دهد: من هیچ وقت جسارت نکردم تا از او در این رابطه پرسشی کنم، من فکر می کنم اگر شاعر برای مردم تعریف کند که این شعر را چگونه سروده و در چه حال و هوایی و مثلا این کوچه واقعا کدام کوچه بوده است و خطاب آن به چه کسی است، بیش و پیش از هر چیزی بی رحمی در حق خود آن شاعر و آن شعر است، همه زیبایی و جذابیت شعر کوچه و امثال آن این است که هر کسی آن را بدون پیش ذهنیت با زندگی و حس و حال خودش تطبیق می دهد.

او ادامه می دهد: بگذارید مثالی بزنم، فرض کنیم حافظ خودش درباره اشعارش صحبت کرده بود یا شرحی نوشته بود، آن وقت ما این همه حافظ شناس داشتیم؟ این همه مردم لذت می بردند از درک و تعمیم غزل حافظ به زندگی خودشان؟! قطعا پاسخ منفی است. من خیلی دوست داشتم بدانم درون این شعر چیست و چه بر شاعرش گذشته است اما هیچ گاه به خودم چنین اجازه ای ندادم تا از مشیری بپرسم.

بهمنی در پایان به این نکته درباره شعر کوچه اشاره می کند و صحبتش را تمام می کند: مهمترین مولفه شعری مشیری حافظه‌پسند بودن آن است،‌ آرام است و سریع بر دل می نشیند و درست به همین دلیل هنوز که هنوز است، «کوچه» برای بسیاری از مردم نمونه ای خوب از یک شعر فارسی دلنشین است یک شعر تغزلی کامل.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
علی
-
۱۷:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۳
۳
۴
اگر سوال عنوان، جواب نداشت چرا وقت خواننده را گرفتید؟
فاطمه
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۷
۰
۰
شعرکوچه بسیار جالب است

نیازمندی ها