آنالیز زندگی امیرحاج‌رضایی در گفت‌وگو با چاردیواری

مثلث تهاجمی؛ کتاب، سینما و فوتبال

امیر حاج‌رضایی جزو معدود کارشناسان فوتبال ایران است که با توانایی‌های مختلف مردم را مجذوب تحلیل‌ها و تفسیر‌های خود از فوتبال می‌کند.
کد خبر: ۹۶۰۰۳۷
مثلث تهاجمی؛ کتاب، سینما و فوتبال

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ضمیمه چاردیواری ، امیر حاج‌رضایی سابقه پررنگ ورزشی دارد از حضور به عنوان بازیکن گرفته تا مربیگری تیم‌های مختلف از جمله تیم ملی کشورمان.

از برجسته‌ترین خصوصیات او سواد و ادب؛ بالای اوست. حاج‌رضایی در زمینه‌های مختلف بسیار آگاه است به ویژه سینما که از علایق ویژه اوست. او همچنین از قهار‌ترین کتابخوان‌هایی است که شاید بشناسید و از این آگاهی و سواد در تحلیل‌ها و گفت‌وگوهایش هم استفاده می‌کند و همیشه نقبی به گقته‌های بزرگان سینما و ادبیات می‌زند.

تعهد او به کار مثال زدنی است و این از بارزترین خصوصیات اوست و همچنین خانواده مهم‌ترین اولویت زندگی‌اش است.

در ادامه گفت‌وگوی ما را با او بخوانید.

داستان علاقه و عشق به فوتبال در شما از چه زمانی و چگونه آغاز شد؟

من در جنوب شهر در خیابان خراسان به دنیا آمدم و آنجا زندگی می‌کردم و در آن دوران در اطراف محل زندگی ما زمین‌های بایر و خاکی زیاد بود، ما هم ابتدا در کوچه فوتبال بازی می‌کردیم و بعد از آن پایمان به این زمین‌های خاکی کشیده شد.

من دو تا ورزش را فوق‌العاده دوست داشتم یکی ورزش کشتی و دیگری فوتبال. که کشتی را از گذشته تماشاگر حرفه‌ای آن بودم.

و همین‌طور باید به شما بگویم ما هم مثل سایر بچه‌ها در شرایط نازل رفاهی فوتبال بازی می‌کردیم و رفته‌رفته فوتبال بازی کردن ما ادامه پیدا کرد تا این لحظه که در خدمت شما هستیم.

از چه زمانی وارد ورزش حرفه شدید؟

من حدود 16 سال سن داشتم که در زمین‌های خاکی فوتبال بازی می‌کردم، در آن زمان شخصیتی در فوتبال مان داشتیم به نام آقای منصور امیرآصفی که اکنون در قید حیات نیستند و بعد‌ها در المپیک 1964 کاپیتان تیم ملی ایران شدند و باشگاه کوچکی در میدان خراسان به نام کیان را اداره می‌کردند، یک روز در کوچه من و بازی‌ام را دیدند و گفتند دوست داری بیایی در زمین چمن بازی کنی که برای من ایده‌آل بود و گفتم چرا که نه و از آن تاریخ زیر نظر ایشان فوتبال بازی کردم و کم‌کم باشگاهی شدم و به‌این ترتیب پلکانی جلو رفتم.

شیرین‌ترین خاطره دوران ورزشی‌تان چیست؟

انتخاب شدن برای مربیگری تیم ملی کشور و سرمربیگری تیم ملی جوانان کشور و همواره دوست داشتم پیراهن تیم ملی را که روی سینه‌اش نام ایران رقم خورده بود را به تن کنم و وقتی مربی تیم ملی ایران در راه جام‌جهانی 94 آمریکا شدم و حکمی که به من دادند یک بغضی در گلو داشتم که خیس شدن چشمانم را به دنبال داشت که پس از سالیان طولانی به لطف خداوند توانسته بودم به این پیراهن برسم و مربی تیم ملی کشورم شوم و این شیرین‌ترین حادثه‌‌ای است که می‌توانم از آن یاد کنم.

تلخ‌ترین خاطره دوران ورزشی‌تان کدام بوده است؟

تلخ‌ترینش متاسفانه شکست در راه جام جهانی 94 در دوحه قطر بود و آن دوران بسیار برایم تلخ است.

خانواده چه تعریفی برای برای شما دارد؟

خانواده برای من بهترین موهبت خداوند است و خانواده‌ام را قربانی هیچ چیزی نخواهم کرد.

چاردیواری یا خانه چه تعریفی دارد برای شما؟

یعنی امنیت نه هر خانه‌ای.

چند فرزند دارید؟ و آیا فرزندانتان هم در دنیای فوتبال فعال هستند؟

سه فرزند دارم که دو دختر و یک پسر هستند،که فقط پسرم تعقیب‌کننده فوتبال و علاقه‌مند به تماشای آن است ولی حرفه‌ای نه هیچ‌کدام سمت آن نرفته‌اند.

خانواده‌تان در مسیر ورزشی که شما انتخاب کردید چقدر موثر بودند؟

باید بگویم مانع نبودند و به دلیل این‌که شناختی از ورزش نداشتند مشوق هم نبودند و انتخاب این مسیر در اختیار خودم بود.

در حال حاضر ورزش می‌کنید؟

گاهی پیاده‌روی می‌کنم.

به کسانی که دوست دارند وارد دنیای ورزش شوند چه به عنوان مربی و چه به عنوان بازیکن چه پیشنهاد و توصیه‌ای دارید؟

این سوال شامل دو بخش می‌شود؛ یکی در زمینه بازیکنی و دیگری مربیگری. در زمینه بازیکنی باید بگویم انتخاب‌ها در راه جوان یا نوجوان خیلی اهمیت دارد، یک نوجوان به تنهایی خودش نمی‌تواند انتخاب کند و باید در مسیر انتخاب، یک نفر آنها را راهنمایی کند، به‌طور مثال سردار آزمون چیزی در حدود 90 درصد از موفقیتش را مدیون پدرش است که زندگی‌اش را در راه سرفرازی پسرش گذاشت و فرزندش را رها نکرد، من توصیه‌ام این است به کسانی که می‌خواهند وارد دنیای ورزش شوند حتما مشاور و راهنمای خوبی داشته باشند.

در بخش مربیگری کسی که می‌خواهد وارد این حوزه شود باید مسلط به زبان انگلیسی باشد، اما آشنایی با زبان انگلیسی به تنهایی کافی نیست و مدرک دانشگاهی‌اش هم حداقل باید لیسانس باشد و این شرایط باعث می‌شود کسی که پا در دنیای مربیگری می‌گذارد اگر شرایطش را داشت بتواند در هر کشور دنیا مربیگری کند. کسی که می‌خواهد وارد دنیای مربیگری شود تا می‌تواند باید مطالعه کند و سطح اطلاعات و معلوماتش را بالا ببرد و خوشبختانه در دنیای تکنولوژی هستیم و دستیابی به اطلاعات بسیار آسان است، ما در زمان جوانی‌مان وقتی مدرن شدیم تخته سیاهمان تبدیل شد به وایت‌بورد و این تمام مدرنیزاسیون دوران جوانی ما بود، اما حالا در این دوران با یک کلیک به تمام اطلاعات دست پیدا می‌کنید.

اگر می‌خواهند مربی سیزده‌بدری باشند با یک پتو و فلاسک کارشان راه می‌افتد، اما اگر می‌خواهند پیشرفت کنند و به قله برسند باید بسیار تلاش کنند، به‌طور مثال آریگوساکی مربی سابق تیم ملی ایتالیا و تیم میلان در کتابخانه‌اش 18 هزار جلد کتاب داشت و وقتی بررسی کنید تنها بخش کوچکی از این کتابخانه متعلق به فوتبال است و وقتی گستره توانمندی در زمینه‌های مختلف برای یک شخص ایجاد می‌شود، در راه رسیدن به هدف برای آن شخص راه‌های فراوان‌تری هم باز می‌شود.

میانه‌تان با کتاب خواندن چطور است؟

بسیار فوق‌العاده است من از گذشته تا امروز به قول دوستان فوتبالی سه هت تریک در زندگی‌ام دارم که فوتبال، کتاب و سینماست.

وجود فضاهای مجازی را مثبت می‌دانید یا منفی؟

بستگی به نوع استفاده از آن دارد به نظرم یک پدیده اعجاب‌انگیز است و من این فضا را خیلی مثبت می‌دانم، اما کسانی که از آن بد استفاده می‌کنند دیگر به این فضای مجازی بستگی ندارد درست مثل این می‌ماند که رادیوی شما سالم است و وقتی که پارازیت روی رادیو می‌افتد نباید رادیو را برد تعمیرگاه بلکه باید موجش را تنظیم کرد، الان ما با رفتارمان داریم در فضای مجازی پارازیت می‌اندازیم، این‌که ما کسی را دوست نداریم و به صفحه آن شخص می‌رویم و حرف‌های توهین‌آمیز می‌زنیم یا شایعه مرگ یک هنرمند را در این فضاها نشر می‌دهیم و خیلی‌ها را نگران می‌کنیم اینها پارازیت‌هایی است که ما ایجاد می‌کنیم و به فضای مجازی مرتبط نمی‌شود و من کاملا موافق فضاهای مجازی هستم و باید فرهنگ استفاده از آن را داشته باشیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها