به گزارش جامجم، 50 دقیقه بامداد پنجم شهریور 94 یکی از مسئولان بیمارستانی در تهران تماس گرفت و از مرگ مشکوک دختر 10 ماههای در آنجا خبر داد.
ماموران با حضور در بیمارستان مشاهده کردند که مادرکودک او را به بیمارستان آورده و مدعی شده که نمیداند فرزندش به چه علت فوت کرده است.
ماموران با مشکوک شدن به مرگ این کودک، موضوع را به بازپرس منافی آذر، کشیک قتل دادسرای امورجنایی تهران گزارش دادند.
با هماهنگی قضایی مادر کودک بازداشت و برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد و به ماموران گفت: من با مردی افغان آشنا شده و ازدواج کردم. او از سه ماه پیش من و دخترم را تنها گذاشت و به افغانستان بازگشت. شب حادثه برادرم در بیمارستان بستری بود. برای مرخص کردن او به بیمارستان رفتم. زمانی که بازگشتم متوجه شدم کودک بدحال شده و او را به بیمارستان رساندم که فوت کرد. تحقیقات برای رازگشایی از مرگ این کودک ادامه داشت و برای مادر کودک قرار قانونی صادر شد.
چند روز پیش پزشکی قانونی نظر داد که دختر10 ماهه، به علت عفونت پیشرفته داخلی فوت کرده است. با مشخص شدن علت مرگ این کودک، مادر وی از اتهام دست داشتن در مرگ او تبرئه و آزاد شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اساساً نباید اجازه ازدواج با اتباع را داد ولی اگر مجوز دادند سختگیریهای بیپایه و اساس بعد از آن، منجر به حوادث بعدی نظیر حادثه فوق برای تأمین معیشت زن و فرزند رها شده، تحصیل فرزندان و آلوده شدن به بزهكاریهای اجتماعی و سایر موارد هم میشود.
متأسفانه تعداد اندكی هم نیستند. یا باید ملیت و هویت ایرانی را از اینگونه بانوان كه تن به ازدواج با تبعه میدهند گرفت كه با خروج مرد بالاجبار زن ایرانی و فرزندانشان را هم اخراج باید كرد یا فرزندان حاصل از ازدواج آنها را به رسمیت شناخت و حداقل از بیمه و مزایای تحصیل و... بهرهمند ساخت.
من در مركز مداخله در بحران سازمان بهزیستی شاغلم و با موارد زیادی مثل رها كردن مرد خارجی بخاطر محدودیتهای اجتماعی كه دارند و تنها ماندن زن و فرزندان حاصل از اینگونه ازدواجها مواجهم. چون با بزرگتر شدن فرزندان و عدم تأمین توقعات بچههایشان بخاطر محدودیتهایی كه دارند، مرد اقدام به ترك زندگی و كاشانه میكند كه خود تبعات منفی پس از آن را صدچندان میكند.
من خودم دارای همسر افغانی هستم و چنانچه بتوانم با كمك خواهرم در ایران در صورتی كه همسر خانم برقراری حاضر به بازگشت و سرپرستی مجدد فرزندانشان باشند در حدّ وسع به ایشان و فرزند بیمارشان كنم بشرط ادامه تحصیل سایر فرزندانشان.