افزایش سرمایه اجتماعی با حمایت از سالمندان

منظور از سرمایه اجتماعی چیست؟ وضعیت آن (سرمایه اجتماعی) نزد اقشار مختلف جامعه بخصوص مستمری بگیران و بازنشستگان (به‌عنوان موضوع مورد مطالعه این گزارش) چگونه است؟ به نظر می‌رسد، شرایط بازنشستگان و مستمری‌بگیران وارد مرحله جدیدی شده؛ مرحله هشدار. در جامعه باتوجه به گذار جمعیتی از جوان به میانسال و بزرگسال و مشکلاتی که امروزه دامنگیر این قشر بعنوان «صاحبان حق» شده است، در صورتی که جدی گرفته نشود در آینده می‌تواند هزینه‌هایی به همراه باشد. واکاوی و بررسی دقیق وضعیت سرمایه اجتماعی جامعه گواه و شاهد خوبی برای اثبات گزاره مطرح شده است.
کد خبر: ۹۵۱۱۲۳
افزایش سرمایه اجتماعی با حمایت از سالمندان

در جامعه، بازنشسته بودن مترادف شده با مستمری‌های چندرغازی، فقر و افسردگی، درد و بیماری، بیمه‌های ناکارآمد، رکود در صندوق‌های بازنشستگی و امثال اینها؛ مشکلاتی که روز به روز سبب کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه بازنشستگی می‌شود. گرچه در رابطه با هریک از مسائل مذکور به کرات صحبت شده، اما شاید در نقطه‌ای قرار گرفته باشیم که تا حصول به نتایج مورد انتظار، هرچقدر هم در این باره بحث شود، کم است.

معنایی ساده برای اصطلاحی پیچیده

سرمایه اجتماعی به عنوان معیار بزرگ نظری برای اصحاب علوم اجتماعی و هم یک معیار بزرگ سیاستی برای اصحاب حوزه سیاستگذاری اجتماعی است که به روش‌های مختلفی مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌گیرد. به بیان دقیق‌تر، سرمایه اجتماعی ناظر به کم و کیف مجموعه ضوابطی است که بنیان آن «رابطه» است.

ظریف‌تر آنکه، سرمایه اجتماعی در کنار دیگر سرمایه‌های کلیدی مانند سرمایه انسانی، فیزیکی و فرهنگی مطرح می‌شود. دکتر علی باصری، جامعه‌شناس نیز در تعریف و چگونگی سرمایه اجتماعی به جام‌جم می‌گوید: یکی از مواردی که در رابطه با هر نظام اجتماعی مطرح می‌شود مقوله نوع‌شناسی افراد و گروه‌های اجتماعی است. جامعه‌شناسان با نوع‌شناسی، سه نوع سرمایه را در نظر می‌گیرند؛ سرمایه انسانی، فرهنگی و اقتصادی. در عرض این سه سرمایه، سرمایه دیگری نیز تعریف می‌شود که سرمایه اجتماعی نام دارد.

سرمایه‌ای که سطح دارد

سرمایه اجتماعی در سه سطح کلان، میانی و خرد مورد سنجش قرار می‌گیرد. در سطح کلان و بخصوص در رابطه با مستمری‌بگیران و بازنشستگان، می‌توان مولفه‌هایی از جمله موفقیت نهادهای پولی و مالی جامعه، وجود عدالت و ارزیابی از آینده را در نظر گرفت. سطح میانی را نیز می‌توان در قالب اعتماد سازمانی، پاسخگویی سازمان‌ها، اعتماد تعمیم یافته و ارزش‌های اخلاقی مسئولان مورد سنجش قرار داد. بعلاوه، در سطح خرد هم اعتماد عمومی و رضایت از زندگی را در نظر گرفت.

بدون‌تردید پایین بودن میزان سرمایه اجتماعی در جامعه نتیجه مسائل و مشکلاتی است که امروزه جامعه و به‌طور اخص مستمری‌بگیران و بازنشستگان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. پایین بودن این میزان، ظرف یک روز، یک هفته و یک ماه پدید نیامده که انتظار داشته باشیم در مدت کوتاهی حل و فصل شود؛ بنابراین، در وهله اول باید صبر پیشه کرد؛ اما مسئولان صاحب صلاحی نیز باید هر چه سریع‌تر در این زمینه «اقدام و عمل» جدی کرده تا جامعه با «انباشت انتقاد» مواجه نشود. باصری با انگشت تاکید نهادن بر فعال کردن ظرفیت‌های بازنشستگان و مستمری بگیران پس از رفع مشکلات آنها خاطر نشان کرد: نهادهای حمایتی و هدایتی باید با توجه به مکانیسم‌های درونی خویش هر چه سریع‌تر مسائلی را که جامعه بازنشستگی از آن رنج می‌برد برطرف کنند.

نکته مهم دیگر آن‌که، می‌توان پس از رفع مشکلات امیدوار بود با توجه به زمینه آشنایی بازنشستگان در حوزه‌های مختلف، طرح غربالگری برای‌ شناسایی توانمندی و پتانسیل‌های آنها ‌ترتیب داد. یعنی، سرمایه‌ای که سی تا چهل سال تجربه‌ای را اندوخته و کسب کرده بدون استفاده رها نشوند و به‌صورت کاربردی مورد استفاده قرار گیرند. البته این استفاده کاربردی نیازمند مکانیسم‌های خاص خود است.

محمد شمس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها