هزاره سوم، هزاره رسانه‌هاست

قدرت در یک تعریف ساده عبارت است از توان وادارسازی فرد یا افراد به انجام کاری یا برعکس، منع آنان از انجام کاری. این نوع قدرت ابتدا به صورت فیزیکی بود؛ یعنی خواه‌ناخواه در جوامع ابتدایی آنانی که جثه و توانایی بدنی بیشتری داشتند، از این قدرت نیز برخوردار می‌شدند.
کد خبر: ۹۴۷۰۰۱
هزاره سوم، هزاره رسانه‌هاست

قدرت یا از حق حاصل می‌شود یا از زور و پول و خونریزی. قدرتی که با حق همراه باشد، اقتدار را سبب می‌شود و اگر با زور، پول و خونریزی همراه باشد، استبداد را ایجاد می‌کند. نمونه اول شامل افرادی همچون پیامبران و شخصیت‌های کاریزمای دینی و اخلاقی است که به واسطه رعایت جانب حق، دارای اقتدار شدند. بوعلی‌سینا به شاگردش گفت؛ پیامبر یک بار فرمود شبانگاه برخیزید و اذان بگویید، قرن‌ها از فوت او می‌گذرد، اما ببین آدم را که هر شب بر مناره اذان می‌گوید. این مثال یعنی اقتدار، نه قدرت صرف، چراکه با حق همراه است. برعکس، قدرتی که امثال موسولینی به واسطه زور حاصل کردند هیچ‌گاه به مقام اقتدار نمی‌رسد.

امروزه، رسانه‌ها هم از ابزارهای مهم قدرت محسوب می‌شوند که ویژگی‌های خاصی دارند. یکی از آنها ارزشی بودن است. رسانه‌ها با ارزش‌های جامعه سر و کار دارند و گاهی ارزش‌های جامعه را جابه‌جا می‌کنند. بنابراین فعالیت رسانه‌ها به پایه‌های اساسی هر نظام اجتماعی گره خورده است.

ویژگی دوم رسول‌سازی است. در این بخش قدرت نظامی و لشکری‌ای نیست که بخواهد یک جامعه را سرکوب کند، بلکه رسانه‌ها از خود جامعه به عنوان لشکر استفاده می‌کنند. افراد را منقاد و قانع می‌کنند و بدون آن‌که خود بدانند به رسولان و فرستادگان رسانه تبدیل می‌شوند. در گام بعد این رسولان هستند که پیام رسانه‌ها را به اعماق جامعه می‌برند. یک لشکرکشی عمیق از طریق خود مردمان جامعه هدف صورت می‌گیرد.

ویژگی سوم، دلجویی رسانه‌هاست. رسانه‌ها هم ارائه خبر می‌کنند و هم اخبار و واقعیات را جابه‌جا می‌کنند. به هر روشی جلب اعتماد می‌کنند تا مدیریت وابستگی حاصل شود. این نوع مدیریت، تولید اعتیاد رسانه‌ای خواهد کرد. آدم‌هایی که عادت به یک رسانه پیدا کنند، به نوعی مغز خود را به آن رسانه اجاره می‌دهند؛ یعنی تصویر و اخبار جهان را از قاب آن رسانه می‌گیرند. این رسانه‌ها حرفه‌ای عمل می‌کنند و از دانش مدیریت ارتباطات اجتماعی به‌طور کامل بهره می‌برند. از یک‌سو با زبان عام حرف می‌زنند و از طرف دیگر زبان فرهنگی جامعه را یاد گرفته و به کار می‌گیرند. یعنی آداب، رسوم و ارزش‌های جامعه را می‌شناسند تا بتوانند اندیشه‌ها و سیاست‌های خود را در مغز مخاطبان بنشانند. در طول تاریخ هیچ‌گاه قدرتی نبوده که بتواند در یک لحظه ده‌ها میلیون آدم را هدف قرار دهد.

ویژگی چهارم، تحریک و تهییج کردن است. تهییج یکی از تکنیک‌های خاص رسانه‌هاست. برای انتقال پیام از حامل‌های مقبول استفاده می‌کند. حامل‌های مقبول، افرادی از جناح‌های مختلف هستند که مردم آنها را افرادی خیرخواه و دلسوز می‌شناسند. بنابراین برای ایجاد هیجان، یک پیام را با تکنیک تنوع‌آمیز اندیشه، تکرار می‌کند بدون این‌که مخاطبان احساس خستگی و تکرار کنند.

ویژگی پنجم، برنامه‌ریزی بلندمدت است. رسانه‌ها با توجه به هوش ارتباطی مدیران خود، اندیشه و رفتاری استراتژیک و درازمدت دارند. این نوع رسانه‌ها قدرت را در آنیت نمی‌بینند، بلکه در استراتژی مدت‌دار می‌جویند. به عنوان مثال برای کودکان یک جامعه، برنامه‌ای ده تا 15 ساله طراحی می‌کنند. به عبارت بهتر رسانه‌ها در قدرت نرم، نسل‌سازی می‌کنند و فردای جامعه را می‌بینند و فرزندانی تولید می‌کنند که سکاندار جامعه اما به میل آنان باشند. ویژگی ششم، ایجاد تردید است. تردیدسازی نسبت به پایه‌های ارزشی و سنت‌های جامعه می‌کنند. سال‌ها روی کودک برنامه‌ریزی کرده‌اند، حال کودک بزرگ شده به سربازی می‌رود، اما این سرباز در میدان جنگ تردید دارد که سلاحش را به سمت دشمن بگیرد یا خیر. سرباز و فرزند جامعه‌ای که باید هویت ملی و نیاکانی داشته باشد، از خود بیگانه شده و تعلقی بیرونی پیدا کرده و هویتی پاره‌پاره دارد.

برای حفظ هویت جامعه خویش باید مکانیسم و ساز و کار رسانه‌ها را شناخت و قدرت رسانه‌ها را کالبد شکافی کرد، چراکه هزاره سوم، هزاره رسانه‌هاست.

پروفسور باقر ساروخانی

استاد دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
محسن
-
۲۰:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۳۱
۰
۰
عالی مثل همیشه

نیازمندی ها