نگاهی به جایگاه موسیقی در مجموعه‌های نمایشی سیما

موسیقی متن، فراموش شده جذاب

در منابع مختلف و لغت‌نامه‌های واژگان سینمایی در تعریفش آمده است: «هر نوع صوت، جلوه‌های ویژه یا ترانه‌ای که روی تصاویر فیلم یا مجموعه‌ای بنشیند و در پیشبرد داستان مخاطب را همراهی کند.» منظور، موسیقی متن است؛ عاملی اثرگذار و یکی از عناصر مهمی که تشکیل دهنده یک اثر نمایشی محسوب می‌شود و احتمالا قدمت و سابقه‌اش به همان دوران ورود صدا به سینما برمی‌گردد.
کد خبر: ۹۴۴۶۱۲
موسیقی متن، فراموش شده جذاب

در این سال‌ها، موسیقی‌های اثرگذار زیادی برای بسیاری از مجموعه‌های نمایشی تلویزیونی ساخته شده‌ است؛ موسیقی‌هایی که به وسیله قدرت نفوذ خود گاه حتی از خود آن اثر نمایشی هم جلو زده و اعتباری دوچندان به کار بخشیده‌اند. موسیقی متن سریال‌هایی چون سربداران، بوعلی‌سینا، سلطان و شبان، هزار دستان، امام علی(ع)، مختارنامه، کیف انگلیسی، پهلوانان نمی‌میرند، همسران، مدینه، چهارگانه پایتخت و بسیاری دیگر از این گونه‌اند. با این حال به نظر می‌رسد طی سال‌های اخیر، موسیقی متن کم‌کم جایگاه خود را در آثار نمایشی تلویزیونی از دست داده و به ترانه‌های ساخته شده برای تیتراژ شروع و پایان مجموعه‌ها منحصر شده است، اما براستی موسیقی متن چه جایگاهی در یک اثر نمایشی دارد و تاثیراتش در ارتقای کیفی آن تا چه میزان است؟ جام‌جم در گفت‌وگو با کارشناسان موسیقی به این مهم پرداخته است.

تجارت به جای موسیقی

فریدون شهبازیان، از استادان بنام و سازنده موسیقی متن بسیاری از مجموعه‌های موفق این سال‌ها، تجاری شدن جایگاه موسیقی در آثار هنری نمایشی را زیر سوال می‌برد. این آهنگساز در گفت‌وگو با جام‌جم تصریح می‌کند: موسیقی متن در مجموعه‌های تلویزیونی به دلیل تفاوت‌هایی که ماهیت این رسانه با سینما دارد خود به مقوله‌ای متفاوت تبدیل می‌شود و ضوابط آن تغییر می‌کند. در تلویزیون مسأله دقیقه و زمان به شکلی محسوس‌تر از سینما دیده می‌شود و بسیاری از کارگردانان گاهی برای پر کردن فضاهای خالی مجموعه‌شان یا طولانی‌تر کردن زمان آن به موسیقی‌های متن روی می‌آورند. مثلا از 50 دقیقه زمان یک مجموعه، 20 دقیقه‌اش به موسیقی می‌گذرد و در قالب صحنه‌ها کش می‌آید.

سازنده موسیقی متن سریال «کلاه پهلوی» به رونق گرفتن موسیقی تیتراژ در مجموعه‌ها طی سال‌های اخیر هم اشاره کرده و می‌گوید: خیلی وقت‌ها دیده شده خود خواننده‌های جوان برای این‌که مطرح شوند به برخی تهیه‌کنندگان پولی می‌دهند تا در عوض بتوانند موسیقی تیتراژ آن مجموعه را بخوانند. لذا بخشی از ماجرا هم به نبود بودجه‌ها در ساخت آثار برمی‌گردد که سازندگان را مجبور به قبول چنین شرایطی می‌کند. شهبازیان تاکید می‌کند: هیچ راهکار موقتی برای درمان این روند وجود ندارد. روش غلطی از گذشته پایه‌گذاری شده و با تصمیمات سرسری نمی‌شود کاری انجام داد. باید از ابتدا جلوی این قضیه را می‌گرفتیم و حالا هم باید از بن و اساس کاری کرده و اعتبار را به موسیقی متن برگردانیم.

جایگاهی فراموش شده

رضا مهدوی، کارشناس و منتقد موسیقی، کیفیت آثار نمایشی تلویزیونی را شرط اصلی در دیده شدن موسیقی متن آثار می‌داند. او می‌گوید: در وهله اول خود کار باید از کیفیت خوب و ساختار قوی برخوردار باشد و برای دیده شدن فقط به موسیقی متوسل نباشد. موسیقی ای درست است که همیشه جذابیت‌های خودش را دارد و در جاهایی آن‌قدر از فیلم جلو زده که مردم موسیقی‌های فیلم یا مجموعه‌ای را بیشتر از داستان کار در خاطر دارند؛ اما این‌طور هم نیست که برای دیده شدن اثرمان فقط به وجود موسیقی خوب اکتفا کنیم.

این کارشناس موسیقی ادامه می‌دهد: رویکرد استفاده از خوانندگان مشهور در خوانش ترانه تیتراژ‌های سریال‌ها در دهه 70 و اوایل 80 تلویزیون اوج گرفت و بخصوص در تلویزیون برای نخستین بار در مناسبتی چون ماه مبارک رمضان شاهد بودیم بحث موسیقی تیتراژ دوباره به شکلی جدی‌تر دنبال شد و حتی در مواردی این تیتراژخوانی‌ها بر کیفیت خود اثر هم اولویت پیدا کرد.

اعتبار بخشیدن به موسیقی متن

وی می‌افزاید: این روال هم چند سالی ادامه داشت و مردم منتظر بودند هر قسمت از کار تمام بشود و تیتراژش را بشنوند که این اتفاق اثر نمایشی را تحت تاثیر قرار داده و در مواردی قصه، موضوع و محتوای سریال را کمرنگ می‌کرد.

مهدوی در ادامه صحبت‌هایش به آسیب‌یابی این قضیه و زیر سوال رفتن استقلال موسیقی متن هم اشاره می‌کند و معتقد است: شاید یکی از دلایلش این باشد که سازندگان علاقه‌ای به خرج کردن پول برای موسیقی ندارند. آنها ابتدا بازیگرانشان را انتخاب می‌کنند، لوکیشن‌های مجلل درنظر می‌گیرند و در انتها یادشان می‌افتد دیگر پولی برای موسیقی نمانده است. در چنین شرایطی موسیقی فقط به عاملی برای پر کردن فاصله‌های خالی میان آن اثر محدود می‌ماند.

مهدوی ادامه می‌دهد: من مخالف موسیقی تیتراژ نیستم، اما به نظرم باید به استقلال موسیقی متن هم اهمیت بدهیم و برای آن اعتبار بیشتری قائل باشیم.

دم‌دستی شدن

سعید ذهنی، سازنده موسیقی مجموعه‌هایی چون «کت جادویی» و «فوق سری» نقش موسیقی متن را در بالارفتن کیفیت آثار و در نتیجه جلب مخاطب بیشتر بدون شک و تردید می‌داند. ذهنی می‌گوید: موسیقی به عنوان یکی از عوامل تشکیل‌دهنده یک سریال تلویزیونی و به عبارت بهتر، نوعی میزانسن در جریان درام داستان عمل می‌کند. تاثیر این عامل به شرطی اتفاق می‌افتد که بجا، در مکان درست و آگاهانه مورد استفاده قرار بگیرد.

این آهنگساز ادامه می‌دهد: متاسفانه در شرایط حاضر به نظر می‌رسد استفاده خیلی از مجموعه‌سازان از موسیقی متن به نوعی دم‌دستی شده و برخی از آثار، تنها کارکردی که از موسیقی می‌شناسند به تشدید عواطف محدود مانده است؛ مثلا صحنه‌ای را که غم‌انگیز است غم‌انگیزتر کند و اتفاقاتی از این دست. موسیقی کارکردهای خیلی وسیع‌تری می‌تواند داشته باشد؛ از القای جغرافیا و تاریخ بگیرید تا تاثیر در شخصیت‌پردازی و اتفاقات خوب دیگری که در مسیر یک مجموعه کمک‌کننده است. در مسیر ساخت موسیقی متن برای مجموعه‌های تلویزیونی آثار درخشانی داریم که قطعا در یاد بسیاری از مخاطبان مانده است، اما در شرایط حاضر دوباره به نظر می‌رسد دچار نوعی یکنواختی شده‌ایم و خبری از اتفاقات تازه نیست.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: یکی دیگر از نکاتی که در ساخت موسیقی متن آثار باید مورد توجه قرار بگیرد، هماهنگی و همخوانی میان آن موسیقی و سازها و ترانه‌های به کار رفته با ساختار خود مجموعه است که اکنون دوباره این قضیه هم در برخی از آثار تلویزیونی کمرنگ شده است.

بازگشت به دوران خوب گذشته

شهبازیان: عامل دیگری که شاید باعث کمرنگ شدن موسیقی تیتراژ در مجموعه‌ها شده، تجاری شدن موسیقی است. بتازگی تهیه‌کنندگان تمایل پیدا کرده‌اند به سراغ افرادی بروند که دستمزدهای کمتری بگیرند و خیلی بسرعت موسیقی‌شان را بسازند و برای مجموعه آماده کنند. این قضیه به نوبه خودش کیفیت کار را پایین می‌آورد و این اتفاق خوبی نیست. ما در گذشته موسیقی‌های متن بسیار موفقی در مجموعه‌های گوناگون داشتیم؛ موسیقی‌هایی که به گیرایی مجموعه‌ها هم اعتباری دوچندان می‌بخشیدند و دوست دارم دوباره به آن دوران برگردیم.

زهرا غفاری

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها