تپش دلایل کاهش سن وقوع جرایم را بررسی می‌کند

مجرمان کوچک

شیشه را می‌کشد پایین، چشم‌ها را بسته و دهان را باز کرده، چند فحش آبدار نثار آباء و اجداد راننده‌ای که در حال سبقت گرفتن از سمت راست است، می‌کند و رد می‌شود. اما به راننده ماشین کناری برخورده و چراغ زنان و بوق کشان با سرعت نزدیک می‌شود. چهارتا می‌گذارد روی ناسزاها و تحویل این یکی ماشین می‌دهد.
کد خبر: ۹۳۹۱۸۹

بازار فحش‌های جدید داغ شده و سعی می‌کند در نوبتش فحش جدیدتر و بدتری بدهد. کار بالا می‌گیرد، ماشین‌ها کنار خیابان پارک می‌کنند و راننده‌ها جلوی چشم خانواده و بچه‌هایشان با یکدیگر گلاویز می‌شوند. یکی که می‌زند، باید به جایش دوتا بخورد. کودکان بهت زده رفتار والدین خود را نگاه می‌کنند و آنها را ثبت و ضبط می‌کنند. هیچ تصوری از عواقب این ماجرا ندارند و پدر و مادرشان قهرمانان زندگی‌شان هستند که امکان ندارد خطایی از آنها سر بزند. کودکان فحاشی و ضرب و شتم سر هیچ و پوچ را در ذهنشان نگه می‌دارند و سال‌ها بعد همان رفتارها را موبه مو سر یک بحث یا بازی کودکانه تکرار کرده و می‌شوند مجرمانی کوچک که دستبندها برای دستانشان بزرگ است. بی‌توجهی به این جمله که «کودکان، آینه والدینشان هستند» می‌تواند یکی از علل کاهش سن مجرمان باشد.

طبق گفته کارشناسان تعداد نوجوانان مجرم در کانون اصلاح و تربیت تهران، 20 برابر نوجوانان مجرم در کانون اصلاح و تربیت آفریقای جنوبی است. نسبت تکان دهنده یک به بیست نشان می‌دهد که این موضوع نیاز به مطالعه و توجه و بررسی بیشتر دارد. اگر یک کفه ترازو را به نگاه مجرمانه دستگاه‌های قضایی و قانون اختصاص بدهیم (طبق قانون، سن بزرگسالی 18 سال است.) بدون شک کفه بعدی به فضای اجتماعی و نقش خانواده‌ها در تربیت فرزندانشان اختصاص دارد. تعلیم و تربیت؛ مساله ای که به اندازه قانون مهم است و با آن در تعادل قرار می‌گیرد.

نوجوانان در مدرسه

مدرسه، جایی است که کودکان و نوجوانانمان بعد از خانه بیشترین زمان را در آنجا می‌گذرانند. محلی که همواره قرار بوده علاوه بر رشد علمی ‌نسل جوان، بر رشد روحی و معنوی آنها نیز تاثیر بگذارد. مدرسه آن‌طور که به نظر می‌آید باید از هفت سالگی به بعد جریان‌ساز زندگی افراد می‌شد و راه و رسم زندگی کردن را در کنار پیشرفت علم و دانش به کودکان می‌آموخت. اما با مرور زمان مدارس از جریان‌سازی دور افتادند و به جای آن روی موج حرکت کردند. موجی که نسل جدید، آن را ساختند. این روزها زور چند دانش‌آموز که زودتر از بقیه دوستانشان به بلوغ رسیده و بیش از سنشان می‌دانند بر زور معلم‌ها می‌چربد. بلوغ زودرسی که ناشی از تغییر فرهنگ، روش و سبک زندگی خانواده‌ها و گرایش به شبکه‌های ماهواره ای و استفاده نادرست از آنهاست.

نوجوانان در فضای مجازی

دنیای نوجوانان این روزها شده چرخ زدن در فضای مجازی و پرسه زدن در خیابان‌ها. آن هم در حالی که انگشتانشان بین کامنت گذاشتن و لایک کردن و سیگار چرخاندن معطل مانده است. خیلی از آنها را که نگاه کنیم، می‌بینیم سنی ندارند و با توجه به تصور ما یا باید مشغول درس و مدرسه و کلاس‌های فوق‌برنامه باشند یا بدو بدو و بازی کردن. اما شاید ایراد از همین جا باشد. درست نقطه نظر ما به نوجوانانمان و بی‌توجهی به آنها. خیالمان راحت است که زیر سقف خانه هستند و جلوی چشمانمان و خدای نکرده دست و پایشان زخمی‌بر نمی‌دارد، غافل از این‌که همان تلفن هوشمندی که برای عقب نماندنش از دوست و آشنا برایش خریده ایم می‌تواند بیشترین آسیب را به او بزند.

نه به جسمش که می‌بینیمش و حواسمان هست، بلکه به روانش که از آن غافل هستیم. بیکاری و نداشتن مشغله جدی و حرکت نسل جدید با پیشرفت تکنولوژی بدون آموزش استفاده صحیح از آن، باعث شده تا با وجود همه فیلترها و محدودیت‌ها یک سرچ ساده، جوینده را به نحوه تولید انواع مخدر صنعتی برساند، یا انواع و اقسام عکس‌ها و فیلم‌های مستهجن و نامناسب برای سن و سالشان را در اختیارشان قرار دهد.حتی امکان دارد با رها کردن دست فرزندمان در دنیای مجازی بی‌هیچ نظارتی، به اجتماع یک هکر تحویل دهیم. هکری که در عین باهوش بودن، می‌تواند بسادگی بدون این‌که حتی نیاز مالی داشته باشد، حساب مردم را فقط برای سرگرمی، تفریح، اثبات توانایی‌هایش یا حتی برای دیده شدن توسط خانواده و در بعضی موارد برای تامین هزینه‌های مواد مخدر و بی‌نیازی مالی از خانواده، خالی کند.

نوجوانان در خانواده

براساس برآیند نظرات کارشناسان این نتیجه به‌دست می‌آید که خانواده هم یکی از عوامل اصلی بروز پدیده مجرمان کوچک است. با در نظر گرفتن متزلزل بودن جایگاه اقتصادی و اجتماعی نسل جدید، در می‌یابیم که آنها عقده‌ها و ناراحتی‌های فروخورده خود را با رفتارهای خشن در سطح جامعه بروز می‌دهند. مسائل تربیتی و فرهنگی در خانواده بسیار حائز اهمیت بوده و نیازمند توجه بیش از پیش آسیب‌شناسان است.

برای شفاف شدن نقش خانواده به ماجرای اول گزارش باز می‌گردیم. کودکی ناظر فحاشی و سپس دعوای والدین خود فقط به خاطر یک بوق اضافه است. بزرگ‌تر می‌شود و به مدرسه می‌رود. سر یک پاک کن با بغل دستی‌اش دعوا می‌کند و در حالی که از پدرش یاد گرفته در اینجور مواقع باید طرف مقابل را هول بدهد، ضربه‌ای به دوستش وارد می‌کند. یک ضربه از سر بچگی و نتیجه بی‌توجهی والدین و عدم توانایی‌شان در کنترل خشم، کودک را به بزهکار تبدیل می‌کند.

کودکی که هر آنچه دیده را به نمایش گذاشته است. بزه تنها به این معنی نیست که کودکی مرتکب قتل غیرعمد، سرقت و... شده باشد. گاهی یکی از والدین در مورد بازیگری، ورزشکاری یا هر فردی که شهرت دارد به خاطر این‌که لباسش یا قیافه‌اش و یا عملکردش را نمی‌پسندند، الفاظ نادرستی را بدون توجه به حضور فرزند و با خیال این‌که او متوجه معنی کلمات نیست به کار می‌برد، آن وقت است که ما با پدیده فحاشی مجازی روبه‌رو می‌شویم که می‌تواند نوعی از بزه باشد.

برای حل معضل کاهش سن مجرمان باید تمام نهادها از مراجع قانونگذاری گرفته تا نهادهای اجتماعی و مسئولان مدارس و خانواده‌ها، دست به دست یکدیگر دهند و در جهت کاهش استرس‌ها و عصبیت نوجوانان گام بردارند.

جامعه با در نظر گرفتن شأن و منزلت و به حساب آوردن نظرات نوجوانان و خانواده‌ها و مدیران مدارس با رفاقت و دوستی و به روز کردن خودشان و همراه شدن با نسل جدید آنها را از رفتارهای غلط دور کنند.

مریم آقایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها