به گزارش جام جم آنلاین از رکنا، چندی پیش ماموران پلیس پایتخت در حال گشت زنی در بزرگراه صدر بودند که به خودروی پرشیا سفید رنگی که در بزرگراه با حرکات مارپیچ جولان می داد مشکوک شدند و زمانیکه ماموران خود را به کنار این خودروی مرموز رساندند با صحنه عجیبی روبرو شدند.
پسر جوانی با راننده خودرو درگیر بود و راننده پرشیا زیر مشت های پسر جوان با سرعت به مسیرش ادامه می داد که ناگهان خودروی پرشیا با جدول کنار بزرگراه برخورد کرد.
راننده جوان در حالیکه صورتش پر از خون بود و سختی راه می رفت با دیدن ماموران ادعا کرد که پسر جوان قصد زورگیری و سرقت خودرویش را داشته است.
خیلی زود ماموران به تعقیب پسر جوان که قصد فرار داشت رفته و وی را در عملیات غافلگیرانه زمینگیر کردند.
راننده خودرو در پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران گفت: در منطقه زعفرانیه بودم که این پسرجوان در انتظار تاکسی به صورت دربستی بود که او را به عنوان مسافر سوار بر خودرویم کردم.
وی افزود: در مسیر بودیم که ناگهان پسر جوان شروع به کتک کاری کرد و خواست تا همه وسایل و پول هایم را در اختیارش قرار دهم که در برابر تهدیدهایش مقاومت کردم اما او دست بردار نبود و با مشت و لگد مرا کتک می زد و حتی با چاقو تهدید کرد تا با سرعت حرکت کنم تا از سایه پلیس فرار کنم که به خاطر سرعت بالا کنترل ماشین را از دست دادم و با جدول کنار بزرگراه تصادف کردم.
این مرد ادامه داد:اگر تصادف نمی کردم احتمال داشت زیر مشت و لگدها و ضربات چاقوی زورگیر جوان به قتل برسم.
در این مرحله کارآگاهان در تحقیقات پلیسی پی بردند که پسر جوان یکی از زورگیران خشن است که 5 ماه پیش با قرار وثیقه 500 میلیونی به مرخصی رفته و دیگر بازنگشته است.
این متهم که در زمان انتقال به بازداشتگاه پلیس سعی داشت بسته کوچکی را که همراهش است دور از چشم ماموران روی زمین بیندازد که ماموران متوجه آن شده و در بررسی بسته نایلونی متوجه 50 گرم شیشه شدند.
بدین ترتیب امیر 35 ساله برای تحقیقات بیشتر پیش روی بازپرس علی وسیله ایردموسی در شعبه پنجم دادسرای امورجنایی تهران قرار گرفت و به زورگیری و تبهکاری هایش اعتراف کرد.
امیر که ترسی از زندان ندارد و یک تبهکار حرفه ای است با خونسردی به سوالات جواب داد.
شگرد خاصی برای سرقت هایت داشتی؟
شگردهایم متفاوت بود. یکبار به وسط پارکی رفتم و با فریاد از افرادی که داخل پارک بودند خواستم تا هر آنچه دارند را به من بدهند. اهالی پارک که در حقیقت اهالی محل بودند و مرا به خوبی می شناختند هر آنچه داشتند را روی زمین گذاشته و فرار کردند.
شگردهای دیگرت چطوری بود؟
معمولا جلوی عابران را می گرفتم و با تهدید از آنها سرقت می کردیم. گاهی اوقات هم تحت عنوان مسافر سوار ماشین شده و بعد از طی مسافتی راننده را مجبور می کردم هر آنچه دارد را به من بدهد.
چطور دستگیر شدی؟
در آخرین سرقتم سوار خودرویی که شدم راننده مقاومت کرد و من با یکی از دوستانم به قصد مرگ او را زدیم . اما بازهم دست از فرمان برنمی داشت و به مقاومتش ادامه داد. درنهایت هم با پل داخل بزرگراه برخورد کرد و مردم که شاهد ماجرا بودند ما را دستگیر کردند.
با پول های دزدی چه می کردی؟
خرج الکی و مواد مخدر می کردم.
شغلت چیست؟
چند وقتی روی ماشین کار می کردم. اما بعد از آن کار با ماشین را رها کردم و خدمت گذار کمپ A.A شدم.
کمپ A.A؟
بله، کمپ ترک افرادی است که اعتیاد به الکل دارند. 9 ماه قبل توبه کردم و الکل را ترک کردم و بعد از آن برای خدمت گذاری به کمپ رفتم.
چند وقت است که مواد مصرف می کنی؟
یادم نمی آید اما دو ماهی می شود که ترک کرده ام. یعنی از زمانی که دستگیر شدم دیگر مواد مصرف نکردم.
دو ماه است که بازداشت شده ای؟
دو ماه قبل پلیس به من مظنون شد و مرا به کلانتری بود. آن زمان برای مصرفم با خود مواد همراهم بود. در کلانتری مواد را روی زمین انتخاتم که لو رفتم و سر همین مساله بازداشت شدم. بعد با وثیقه 500 میلیون تومانی آزاد شدم که دوباره گیر افتادم.
چقدر درس خوانده ای؟
دیپلم نقشه کشی دارم.
چرا ادامه تحصیل ندادی؟
برای اینکه کار خلاف را بیشتر از درس دوست داشتم.
چند سال داری؟
35 سال.
ازدواج کردی؟
بله و فرزند هم دارم ام همسرم از کارهای خلافم بی خبر بود. حتی نمی دانست که در کمپ کار می کنم. موقعی که توبه کردم من به اصفهان رفتم و همسرم تهران بود و روحش هم از کارهای من خبر نداشت.
با پول های دزدی چه کرده ای؟
پول ها که خرج مواد شد. گوشی هایی که سرقت کرده بودم را برگرداندم و حدود 15 میلیون تومان هم دیه راننده ای را دادم که او را کتک زده بودم.
بنا به این گزارش، متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس علی وسیله ایردموسی در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم