از زلزله بوئین زهرا تا انفجار شهران

خطراتی که زندگی بشر را تهدید می کند

54 سال قبل در چنین روزی در فاصله 120 کیلومتری از شهر تهران، زمین‎لرزه مهیبی با بزرگای 7.2 در مقیاس امواج سطحی منطقه "بوئین زهرا" از توابع استان قزوین را به شدت لرزاند و علاوه بر خرابی‎های گسترده‎ای که برجای گذاشت بیش از 20 هزار نفر را به کام مرگ کشاند.
کد خبر: ۹۳۷۹۱۷
خطراتی که زندگی بشر را تهدید می کند

به گزارش جام جم آنلاین ، در این زمین‎لرزه خسارتهای زیادی به بیش از 290 روستا وارد شد و بسیاری از آثار تاریخی مانند قلعه باستانی رودک نیز از بین رفتند. البته مردم ایران همواره در طول تاریخ بارها شاهد چنین فجایع تلخی بوده‎اند که زمین‎لرزه‏ های رودبار و منجیل (1369 با بزرگای گشتاوری 7.4)، بم (1382 با بزرگای گشتاوری 6.4) و اهر-ورزقان (1391 با بزرگای گشتاوری 6.4) نیز نمونه‎های دیگری است که یادآوری آن‎ها قلب هر ایرانی را به درد می‎آورد. با استناد با اسناد تاریخی بعد از زمین‎لرزه سال 1830 میلادی یعنی چیزی در حدود 186 سال قبل که زمین‎لرزه‎ای با بزرگای 7.1 بر روی گسل مشاء در شرق تهران به وقوع پیوست، زمین‎لرزه بوئین زهرا نزدیکترین زمین‎لرزه به پایتخت ایران یعنی شهر تهران محسوب می‎شود. فاجعه سال 1341 بوئین زهرا به نحو دیگری نیز در یاد و خاطره ایرانیان ماندگار شده است و آن عجین شدن نام این رخداد تاریخی با نام جهان پهلوان تختی است که از هیچ کمکی دریغ ننمود و برای جمع‎آوری کمک‎های مردمی در حرکتی انسان‎دوستانه شخصا به درب منازل مردم رفت.

سالگرد زمین‎لرزه بوئین زهرا همچنین مصادف است با گذشت 75 روز از حادثه‎ای تاسف‎بار که در سحرگاه 28 خرداد ماه سال 1395 در منطقه شهران، تهران به وقوع پیوست. بعد از رخداد واقعه شهران نظرات متفاوتی در مورد علت آن بیان شد که طبق آخرین نظرات ارائه شده، علت اصلی را متوجه رانش زمین و به تبع آن آتش‎سوزی لوله‎های گاز در محل حفاری مترو دانستند. این حادثه دلخراش در سپیده‎دم یک روز جمعه بدون وجود هیچ‎گونه ترافیکی در سطح کلان‌شهر تهران رخ داد که متاسفانه در اثر آن 2 نفر از هموطنان جان خود را از دست دادند. اگرچه بروز این حادثه تلخ منجر به فاجعه عظیمی از لحاظ تلفات انسانی نشد، اما بار روانی جبران‎ناپذیری را برای ساکنین منطقه 5 تهران بر جای گذاشت و البته تاسف همگان را برانگیخت. نکته ‏ای که یادآوری آتش‎سوزی شهران را بیش از پیش تاسف‎بار می‎کند، صرف زمانی در حدود 40 دقیقه آن هم در یک روز تعطیل از ماه مبارک رمضان است تا اقدامات اولیه برای قطع جریان گاز و مهار انفجار صورت پذیرد.

اما سوالی که در اینجا مطرح می‎شود این است که بعد از گذشت 54 سال از فاجعه زمین‎لرزه بوئین‎زهرا و 75 روز از انفجار شهران، بررسی مجدد این اتفاقات دردناک چه اهدافی را دنبال می‎کند؟ و در واقع نکته مشترک چنین وقایعی در چیست؟ برای پاسخ به این سوال ذکر مثالی از فاجعه‎ای مشابه که در سال 1906 در سان‎فرانسیسکو آمریکا به وقوع پیوست خالی از لطف نیست. زمینلرزه بزرگی با بزرگای 7.8 که موجب تخریب بیش از هشتاد درصد این شهر شد و متاسفانه تلفات ناشی از آتش‎سوزیهای بعد از زمین‎لرزه بسیار بیشتر از خود زمین‌لرزه بود. رخداد زمین‎لرزه‎ای با بزرگای 9، درست 105 سال بعد از زمین‎لرزه سان‎فرانسیسکو در سال 2011 در ژاپن نیز مثال بارز دیگری در این مورد به حساب می‎آید. اگر چه خسارات اولیه ناشی از خود زمینلرزه ژاپن به لحاظ تلفات انسانی، آتشسوزیها و خرابیهای گسترده به اندازهای بالا بود که دولت ژاپن عنوان "زمینلرزه بزرگ شرق ژاپن" را بر این فاجعه تاریخی نهاد، اما آسیبهای ثانویه پس از آن، بحران وسیعتری را برای کشور ژاپن به ارمغان آورد که حتی با گذشت 5 سال از این فاجعه، کماکان سایه آن بر اقتصاد ژاپن و سلامت عمومی این کشور پابرجاست. این بحران تلخ چیزی به غیر از بحران اتمی نبود که در اثر انفجار رآکتورهای هستهای فوکوشیما و نشت مواد رادیواکتیو در محیط زیست ایجاد شد. غالب متخصصین امر از فاجعه اتمی فوکوشیما بعد از فاجعه اتمی چرنوبیل اوکراین (1986) به عنوان بزرگترین فاجعه اتمی یاد می‎کنند.

به راستی پدیده زلزله چیست و چه خطراتی را می‎تواند متوجه زندگی بشر کند؟ تا چه حد علم بشر به کمک مهار انرژی اجتناب ناپذیر آن آمده است؟ آیا راه‎حل علمی در مواجهه با آن وجود دارد؟ طبق آخرین آمار رسمی سایت جهانی CRED EM-DAT، از سال 1900 تا 2015 میلادی تعداد 1303 زمین لرزه خطرناک در سطح جهان به وقوع پیوسته که حدود 2575416 نفر کشته بر جای گذاشته است. قطعا این آمار صرف نظر از تعداد مجروحین، بی خانمان شدهها و افرادی است که زندگی آنها به طور مستقیم درگیر پیامدهای اولیه و ثانویه رخدادها قرار گرفته است. طبق این آمار منتشر شده، میتوان به طور تقریبی تعداد مرگ و میر انسانی ناشی از رخداد زمینلرزه در سال را چیزی در حدود بیست و دو هزار و سیصد نفر در سطح جهان لحاظ نمود. از این بین سهم ایران به عنوان کشوری پهناور که در منطقه پرخطر لرزهخیزی قرار گرفته است با 106 زمینلرزه خطرناک چیزی در حدود 147475 نفر کشته در طی 115 سال گذشته است که رقم قابل توجهی می نماید. البته برای درک عمق فاجعه‎های ناشی از زمین‎لرزه در یک منطقه، آمار خسارات مالی و اقتصادی را نیز باید در کنار خسارات جانی درنظر گرفت. بنابراین می‎توان از زمینلرزه به عنوان یکی از بلایای طبیعی که همواره در طول تاریخ، علاوه بر تلفات جانی، در ابعاد مختلفی از قبیل اجتماعی و اقتصاد، موجبات تهدید زندگی بشر را فراهم نموده است، یاد کرد. قطعا مهار انرژی بالای این پدیده طبیعی، امری خارج از توان و دانش بشر است، اما چاره کار برای کاهش سطح تخریبها و اثرات بعد از آن به ویژه در مناطق و مراکز مهم و حیاتی به چه نحوی می‌باشد؟ برای پاسخ به این سوال این نکته را نیز باید در نظر داشت که اکثر کارشناسان و صاحب نظران در مباحث مرتبط، برعدم امکان پیش‌بینی دقیق زمان، مکان و بزرگای زمین‌لرزه در توافق هستند. اما با این حال همگی بر وجود راهکارهایی برای کاهش سطح اثرات مخرب زمینلرزه اتفاق نظر دارند.

ضرورت وجود سامانه هشدار سریع

امروزه بشر در مرحله‎ای از پیشرفت علمی قرار دارد که مبنای آن بر تعامل سازنده با پدیده‎های طبیعی از قبیل سیل، توفان، آتش فشان و زلزله استوار است. اگرچه علم امروز بشر در بیان دلایل دقیق رخداد و بروز پدیده‎های طبیعی تا حد زیادی عاجز بوده اما همواره گوشه چشمی به ارائه راهکارهای عملی برای کاهش خسارات آنها داشته است. از مهم‏ترین و عملی‏ ترین این روش‏ها و راهکارها استفاده از یک "سامانه هشدار سریع" است که امروزه کانون توجه بسیاری از کشورهای پیشرو از جمله ژاپن، آمریکا، تایوان، رومانی، مکزیک، کره جنوبی و ایتالیا قرارگرفته است. در یک تعریف کوتاه می‏توان سامانه هشدار سریع را به معنی استفاده بیشینه از حداقل ثانیههای در دسترس دانست که با دادن هشدارهایی در حد چندین ثانیه قبل از رسیدن امواج مخرب زمین‎لرزه به مناطق مورد نظر نقش بسزایی را در کاهش تلفات ناشی از رخداد زمین‏لرزه ایفا می‏کنند. در اینجاست که مفهوم "ثانیه‎های طلایی" نمود بیشتری پیدا می‎کند. بدیهی است این زمان کوتاه برای انجام پیشگیری‎ها و اقدامات اولیه و حیاتی به منظور جلوگیری از خسارات سنگین و جبران نا‏پذیر جانی و اقتصادی در مراکز حساسی مانند نیروگا‏ه‏ها، پالایشگاه‏ها و بیمارستان‎ها زمان بسیار قابل تاملی خواهد بود. در واقع یک سامانه هشدار سریع، هشدار‏هایی در مورد خطر قریب‏الوقوع درست در حین وقوع زمین‎لرزه به ما می‏دهد که خود بیانگر تفاوت آشکار آن با پیشبینی زمین‏لرزه است. تاریخچه پیاده‎سازی اولین سامانه هشدار سریع به سال 1995 در شهر مکزیکوسیتی بر می‎گردد و با وجود اینکه مدت زمان زیادی از عمر این سامانهها نمیگذرد اما در کل جهان شاهد پیشرفتهای فراوانی در این زمینه بودهایم. بدون تردید کشورهایی همچون ژاپن، تایوان، مکزیک، رومانی،آمریکا از جمله کشورهای پیشرو و صاحب سبک در امر سامانههای هشدار سریع به حساب میآیند. علاوه بر کشورهای فوق در کشورهای ایتالیا، چین، کره جنوبی، ترکیه و سوئیس نیز سامانه هشدار سریع به دلیل اهمیت زیاد آن بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و در شرایط آزمایش قرار دارد.

قرار گیری در کمربند آلپ - هیمالیا

اما برای بیان ضرورت استفاده از این سامانه‎ها در کشور ایران قطعا نگاهی اجمالی به شرایط لرزه‎زمین‎ساختی ایران و موقعیت جغرافیایی آن راهگشا خواهد بود. کشور ایران به دلیل قرار گرفتن در کمربند آلپ-هیمالیا همواره در معرض وقوع بلایای طبیعی و زلزله به عنوان رویدادهای ویرانگر بوده است. کمربند آلپ-هیمالیا عموما به منطقه‎ای اطلاق می‎شود که از غرب کشور پرتغال شروع شده و با عبور از مناطق مختلفی مانند جنوب اروپا، ایران و شرق آسیا تا اقیانوس آرام امتداد می‎یابد و بعد از محدوده اطراف اقیانوس آرام، دومین منطقه پرخطر دنیا از لحاظ وقوع زمین‎لرزه‎های سهمگین به شمار می‎آید. اما در خود کشور ایران کلان‎شهرهایی همچون تهران، تبریز مشهد و اصفهان نیز بدلیل داشتن جمعیت بالا، تراکم بالای ساختمانی، وجود پالایشگاه‏ها و نیروگاه‏ها از نظر آسیب‏پذیری نسبت به بلایای طبیعی از پتانسیل بسیار بالاتری برخوردار می‎باشند. بنابراین بررسی شرایط لرزه‎خیزی نواحی و گسل‎های فعال در این مراکز پر اهمیت، اولویت زیادی داشته و با عنایت به این مسئله که در حال حاضر برای کاهش خطر زمین‏لرزه، روش علمی و عملی پیش‏بینی وجود ندارد، ضرورت ایجاد سامانه‏های هشدار سریع به عنوان راهکاری عملی در جهت کاهش اثرات و سطح آسیب زلزله، نمود بیشتری پیدا خواهد کرد.

همچنین توجه داریم که در کنار لزوم استفاده از سامانه‎های هشدار سریع در مناطق عمومی، استفاده خاص از آنها در مناطق حساس‎تر از اولویت بسیار بالاتری برخوردار می‎باشد. به عبارت دیگر اگر آسیب‎های ناشی از رخداد یک زمین‎لرزه بزرگ را به دو دسته آسیب‎های اولیه و ثانویه تقسیم نماییم، شاید بتوان به این نکته اشاره نمود که استفاده از سامانه هشدار سریع در مناطقی که مستعد ایجاد آسیب‎های ثانویه هستند به مراتب پر رنگ‎تر می‎نماید. اگرچه جاهای مختلفی از قبیل فرودگاه‎ها، سامانه حمل و نقل ریلی به ویژه قطارهای سریع‎السیر، بیمارستان‎ها و البته کارخانه‎های بزرگ قابلیت گنجانده شدن در لیست موارد خاص را دارا هستند، اما بدون تردید جاهایی نظیر نیروگاه‎های اتمی و پالایشگاه‎های نفت و گاز سرآمد بقیه خواهند بود. چرا که وقوع زمین‎لرزه برای آن‎ها تنها به بروز اثراتی مانند خرابی ساختمان‎ها و تلفات جانی ختم نمی‎شود. در این مراکز، نشت مواد رادیواکتیو، نفت و گاز در محیط زیست به علاوه آتش‎سوزی‎ها و انفجارات محتمل، پتانسیل بروز فجایع انسانی و محیط زیستی به مراتب وحشتناک‎تری از خود آسیب‎های زمین‎لرزه وجود دارد، چه بسا بروز حادثه در چنین مراکزی منجر به خسارات جبران‎ناپذیری شود.

بنابراین وقوع زمین‎لرزه به عنوان یک پدیده طبیعی اجتنابناپذیر، در زندگی صنعتی کنونی بشر نه تنها موجب بروز آسیب‎های زمینساختی می‎شود بلکه در بعضی موارد نیز آسیب‎های جدی محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی جبران‌ناپذیری را موجب خواهد شد که توجه بیش از پیش مدیران و مجریان امر را می‎طلبد. اگرچه در چند سال اخیر سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران با همکاری سازمان آژانس همکاری‎های بین‎المللی ژاپن (جایکا) گام‎های اولیه‎ و ارزشمندی را در این زمینه برای شهر تهران برداشته است اما امید است با بسترسازیهای مناسبتر، به کارگیری دانش متخصصین کشور و تعامل بیشتر با کشورهای پیشرو اقدامات درخوری در این زمینه برای رسیدن به حداقل‎های دنیا انجام شود.

سحر ناظری، دانشجوی کارشناسی ارشد زلزلهشناسی، دانشگاه تهران

ظاهرحسین شمالی، عضو هیات علمی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها