تنها با تو

Home عنوانی دو بعدی و مشابه Dear Esther بود که گرچه تجربه‌ جالبی به مخاطبش ارائه می‌داد، ولی به زحمت می‌توان طبق تعریف سنتی بازی، آن را یک بازی دانست، زیرا تنها کاری که باید در آن انجام می‌دادید این بود که 15 دقیقه انگشت خود را روی یک جهت نگه دارید تا کاراکتر به حرکتش ادامه داده و Home تمام شود.

Alone With You دقیقا مثل این نیست، اما در ابتدا همان حس را به شما می‌دهد؛ هرچند در طول بازی رفته رفته المان‌های گیم‌پلی بیشتری را به بازیکن ارائه می‌کند.

کسی اینجا هست؟

شروع Alone with You من را بشدت یاد عنوان Another World می‌اندازد. گرافیک و مناظر سوررئال، تلفیق شدن اسامی ابتدایی سازندگان در دنیای بازی و زمان‌های بارگذاری که همچون بازی Transistor کنترلی محدود روی کاراکتر را در اختیار بازیکن می‌گذارند. در تم و دنیای این بازی که مربوط به فضا و ایستگاه‌های فضایی است، در فاصله‌ بین بارگذاری هر ایستگاه می‌توانید کاراکتر را حرکت داده و کمی قدم بزنید. اما قدم زدن بدون داستان صفایی ندارد، درست است؟

داستان بازی Alone With You در مورد کلونی‌هایی است که انسان‌ها می‌خواهند روی سیارات دیگر تاسیس کنند. کاراکتر بازی یکی از این انسان‌هاست که همراه دیگران به سیاره‌ای بسیار دورتر از زمین فرستاده شده تا روی سطح آن کلونی تشکیل دهند، ولی در یک حادثه‌ غیرمنتظره، تمام سرنشینان سفینه‌ اعزامی کشته شده و این تنها کاراکتر است که زنده می‌ماند. آن هم در حالی که هسته‌ سیاره‌ میزبان در حال فروپاشی است و طی 21 روز سیاره منفجر خواهد شد. بزودی متوجه خواهید شد شما حداقل از نظر احساسی تنهای تنها نیستید، زیرا یک هوش مصنوعی پیشرفته که به‌طور معجزه‌آسایی طی حوادث رخ داده هیچ صدمه‌ای ندیده، شما را همراهی و راهنمایی می‌کند.

ایستگاه فضایی که مامن شما شده، دارای دستگاهی موسوم به Holo-sim Chamber است که به هوش مصنوعی همراهتان اجازه می‌دهد بعضی از اعضای کلیدی و مهمی را که همراه شما بودند و اینک مرده‌اند به‌صورت دیجیتالی بازآفرینی کرده و حتی امکان تعامل با آنها را به بازیکن بدهد. هوش مصنوعی این کار را با استفاده از اطلاعات و سوابقی که طی آزمایش‌ها و آزمون‌های مختلف در خود ثبت کرده انجام می‌دهد تا به این طریق به شما کمک کند بتوانید ظرف 21 روزی که تا انفجار سیاره باقی مانده، پرتابگر خروجی سفینه را تعمیر کرده و از سطح سیاره فرار کنید. هر کاری که پس از این در بازی انجام می‌دهید، ماموریت‌های کوچک گوناگونی است که از شما می‌خواهند قسمت‌های مختلف کلونی را برای به دست آوردن اطلاعات و پیدا کردن راهی برای خروج جست‌وجو کنید. از این منظر ساختار بازی شباهت زیادی به سبک کلاسیک ماجرایی اشاره و کلیک پیدا می‌کند.

در جست‌وجوی راه

درست بعد از سکانس‌های ابتدایی، بازی به شما حق انتخاب می‌دهد که مایلید چه قسمت‌هایی را جست‌وجو کنید که هر کدام پازل‌ها و معماهایی در دل خود جای داده‌اند. معماهای بازی به‌طور کلی بر مبنای مشاهده‌ دقیق محیط بنا شده‌اند و هیچ جوابی آنقدر جلوی چشم بازیکن نیست که چالش پیدا کردن راه‌حل را از بین ببرد و در عین حال نیز هیچ راهکاری آنقدر پیچیده و مخفی نیست که بازیکن را نسبت به یافتن آن ناامید کند.

شاید پیش بیاید در یکی دوجا از محیط قفل شوید و نتوانید جلوتر بروید، ولی دلیل این امر اغلب خستگی ذهن شماست، تقریبا بعد از یک استراحت و وقفه‌ مناسب می‌توانید راه‌حل معما را بیابید. البته یکی از ایرادهایی که به معماهای بازی وارد بوده، نیازمندی تعدادی از آنها به رمز عبور است. هرچند این رمز عبور معمولا در جایی همان اطراف معمایی که راه‌تان را سد کرده نوشته شده و فقط کافی است به دقت اطراف را نگاه کنید، ولی با این حال حس گیر افتادن را بسیار بیشتر از ساختارهای دیگر معما به بازیکن القا می‌کنند. جدا از حل کردن معماها، آنچه از گیم‌پلی باقی می‌ماند جست‌وجوی محیط و اسکن کردن آیتم‌ها و اشیا است که خیلی زود بشدت تکراری می‌شود.

داستان و دیالوگ‌هایی خوب

از سوی دیگر داستان و روایت آن که نقطه‌ تمرکز بازی به شمار می‌رود، بسیار خوب ساخته و پرداخته شده، دیالوگ‌ها قوی و قدرتمند هستند هرچند حرافی کاراکترهایی که توسط دستگاه Holo-sim با شما صحبت می‌کنند، گاهی روی اعصاب می‌رود. شخصیت‌پردازی کاراکترها نیز جای کار بیشتری دارد و می‌شد خارج از تیپ از آنها واقعا کارکرد شخصیت گرفت. در صورتی که دوست داشته باشید می‌توانید جزئیات بیشتری از هم‌سفران خود به این سیاره دریابید و دلیل مفقود یا کشته شدن آنها را جویا شوید، ولی در نهایت اتفاقی که می‌افتد این است که ناگهان متوجه می‌شوید یک هوش مصنوعی را بیشتر از انسان‌های درون بازی به‌عنوان یک انسان پذیرفته‌اید!

دیالوگ‌هایی که هنگام صحبت با انسان‌ها در اختیار بازیکن قرار می‌گیرند به میزان اطلاعاتی که نسبت به آن فرد یا موضوع پیدا کرده‌اید، بستگی دارد که بعضی از این انتخاب‌ها روایت را به شکلی دراماتیک تغییر داده و صحنه‌های زیبایی در بازی خلق می‌کنند. زیبایی‌هایی که در صورت عدم وجود اطلاعات درست و مناسب براحتی می‌توانید آنها را از دست بدهید.

Alone With You بازی ماجرایی مدرنی است که گرچه تمرکز و تلاشش برای روایت داستانی جذاب و گیرا است، اما آنچنان که بازی‌های هم سبکش انجام می‌دهند، از گیم‌پلی غافل نشده و همچنان در صدد است با پازل‌ها و معماهای مناسب، چالش فکری برای بازیکنانش ایجاد کند.

بدون شک بازی خالی از ایراد نیست، ولی تجربه‌ آن برای دوستداران داستان و بازی‌های سبک ماجرایی می‌تواند جالب باشد.

محید رحمانی