به گزارش جام جم آنلاین از پلیس آگاهی تهران بزرگ، ۱۴ خرداد ماه یک مورد سرقت منزل در خیابان شریعتی به کلانتری ۱۰۶ نامجو اعلام شد.
ماموران کلانتری در محل حاضر شدند و در تحقیقات اولیه مشخص شد که سرقت از خانه پیرزنی ۸۰ ساله صورت گرفته که دزدان پس از ورود به منزلش اقدام به بستن دست، پا و دهان وی کرده و تمامی وجوه نقد، طلا و جواهراتش را سرقت کرده اند.
پیرزن بخت برگشته پس از حضور در پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ به کارآگاهان گفت: ۴ صبح بود که داخل اتاق خواب مشغول استراحت بودم که ناگهان دو نفر را با صورت های پوشیده شده، بالای سرم دیدم. آنها با تهدید چاقو مرا تهدید کردند که در صورت ایجاد سر و صدا و درخواست کمک کردن از همسایگان مرا خواهند کشت. در ادامه این دو سارق پس از بستن دست و پا و دهانم، اقدام به وارسی وسایل داخل اتاق های خانه کردند؛ آنها نتوانستند پول و طلای زیادی پیدا کنند و به همین علت بسیار عصبانی شده بودند؛ دائما از من محل نگهداری پول و طلاهایم سؤال می کردند اما زمانیکه اطمینان پیدا کردند که تمامی پول و طلای داخل خانه را سرقت کردهاند، به آرامی از خانه خارج شده و متواری شدند.
این پیرزن افزود: ساعت۸ صبح بود که پرستار خانه طبق روال هر روز وارد خانه شد و مرا با دست و پای بسته داخل اتاق خوابم پیدا کرد که بلافاصله پس از باز کردن دست و پایم با پلیس ۱۱۰ و در ادامه دخترم تماس گرفت و موضوع را به آنها اطلاع داد.
شاکی در خصوص نحوه نگهداری از پول و جواهراتش نیز گفت: بنده تا چندی پیش طلا و پول زیادی داخل خانه خود نگهداری می کردم اما چند روز پیش بود که به پیشنهاد و اصرار دخترم پول های خودم را به یک حساب بانکی واریز کردم و در حال حاضر بیشتر طلاهایم نیز نزد دخترم نگهداری می شود؛ به همین علت دزدان که گویا می دانستند من داخل خانه پول و طلای زیادی نگهداری می کنم! ابتدا صحبت های مرا باور نکردند تا اینکه خودشان پس از وارسی تمامی اسباب و اثاثیه خانه اطمینان پیدا کردند که تمامی پول و طلاها را سرقت کرده اند.
مالباخته در خصوص خشونت بالای دزدان نیز به کارآگاهان گفت: زمانیکه این دو جوان قصد داشتند تا به تصور خودشان محل نگهداری طلا و پول ها را از من بگیرند، اقدام به بستن دست و پاهایم بر روی تخت کردند و با روشن کردن آتش در زیر پاهایم مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند تا محل نگهداری پول و طلاها را به آنها نشان دهم.
کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی با بهره گیری از اظهارات شاکی در خصوص اطلاع داشتن دزدان از موقعیت مالی وی، به تحقیق از بستگان و همسایگان وی پرداختند و در تحقیقات نامحسوس پلیسی اطلاع پیدا کردند که یکی از همسایگان وی، فردی به نام آرش ۳۴ ساله است که بارها به اتهام ارتکاب جرایم مختلف مثل کیف قاپی و سرقت دستگیر و روانه زندان شده و اعتیاد شدیدی نیز به مصرف مواد از نوع شیشه دارد. با شناسایی «آرش» به عنوان مظنون اصلی پرونده و در بررسی بیشتر پرونده سوابق وی مشخص شد که او پس از گذشت بیش از ۱۰ سال، به تازگی و با پایان دوران محکومیتش در اوایل سال جاریاز زندان آزاد شده است.
در ادامه تحقیقات پلیسی و انجام اقدامات پلیسی، کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی موفق به شناسایی یکی از مجرمان سابقه دار و بچه محل های سابق آرش به نام «شاپور» شدند که به تازگی همراه آرش بارها دیده شده است.
بررسی سوابق شاپور حکایت از آن داشت که وی نیز همانند آرش بارها به اتهام سرقت منزل ، زورگیری و ... دستگیر و روانه زندان شده و به تازگی و یک ماه پس از آزادی آرش از زندان ، در اردیبشت ماه سال جاری از زندان آزاده شده و او نیز همانند آرش اعتیاد شدیدی به مصرف مواد مخدر دارد .
با شناسایی آرش و شاپور، کارآگاهان در خصوص این دو مجرم سابقه دار به تحقیق از مالباخته پرداختند.
پیرزن مالباخته پس از مشاهده عکس آرش گفت که به تازگی چندین بار آرش را در محدوده محل سکونتش دیده است و آخرین بار آرش را داخل میدان میوه و تره بار مشاهده کرده که پس از بیرون آمدنش از بازار میوه و تره بار، وی را سوار بر یک دستگاه موتورسیکلت تا در منزلش تعقیب کرده ااست.
با شناسایی آرش و شاپور از سوی مالباخته و انجام دیگر اقدامات پلیسی، مخفیگاه آنها در شهر جدید پرند شناسایی شد و نهایتا هر دو متهم را دستگیر کرده و در بازرسی از مخفیگاه آنها نیز مقادیری از اموال مسروقه و همچنین مدارک شناسایی متعلق به تعدادی از افراد دیگر کشف شد.
آرش پس از دستگیری و انتقال به پایگاه سوم پلیس آگاهی صراحتا به طراحی و دادن پیشنهاد سرقت به شاپور اعتراف کرد و گفت: به واسطه همسایگی چندین ساله با خانم .... و ارتباط مادرم با وی، اطلاعات دقیقی در خصوص تعداد اعضای خانواده اش و وضعیت مالی وی پیدا کرده بودم ؛ اطمینان داشتم که این خانوم ، شب ها به تنهایی در خانه اش که خانه ای ویلایی است زندگی می کند و پرستار وی نیز شب ها آنجا نمی ماند. با اطمینان از اینکه شاکی مقدار زیادی پول و طلا در خانه اش دارد، پیشنهاد سرقت را با شاپور که در زندان باهم بودیم مطرح کردم. قرار شد تا پس از آزادی از زندان، دو نفری سرقت را انجام دهیم. شب سرقت به تصور اینکه شاکی مقدار زیادی پول و طلا در خانه اش دارد، وارد خانه شدیم اما زمانیکه تنها با چند صد هزار تومان پول نقد و مقدار کمی از طلاها روبرو شدیم، به تصور اینکه وی پول ها و طلاهایش را مخفی کرده تصمیم گرفتیم تا با شکنجه دادن پیرزن ۸۰ ساله، محل پول و طلاها را پیدا کنیم اما پول و طلای دیگری در خانه نبود و ما بر خلاف تصور اولیه خود در خصوص سرقت چند صد میلیون تومان پول و طلا از خانه خارج شده و با یک دستگاه موتورسیکلت از محل گریختیم.
در ادامه تحقیقات، این دو جوان سارق صراحتا به انجام سرقت های مشابه از منازل متعلق به افراد پیر و سالخورده اعتراف کردند.
همچنین در بررسی اسناد و مدارک شناسایی متعلق به افراد دیگر از مخفیگاه آن دو، کارآگاهان موفق به شناسایی یک دستگاه خودرو سواری پرشیا سفید رنگ دارای سابقه سرقت به شیوه زورگیری در خیابان گرگان شدند که صبح روز سوم مرداد سرقت شده بود.
شاکی پرونده سرقت خودرو پرشیا که یک خانم میانسال بود، پس از حضور در پایگاه سوم آگاهی بلافاصله آرش را شناخت و گفت:این شخص، هنگامیکه من از پارکینگ خانه بیرون آمده بودم، به سمت من حمله ور شد؛ در حالیکه به شدت مورد ضرب و شتم گرفته بودم ، مرا از ماشین پیاده کرد و خودش سوار ماشین شد؛ به قصد جلوگیری از سرقت خودرو، از پنجره ی سمت راننده آویزان شدم اما وی بدون توجه به من سرعت ماشین را زیاد کرد و همین موضوع باعث کشیده شدن و نهایتا کوبیده شدن من بر روی زمین شد. شدت ضربه به اندازه ای بود که از ناحیه دست دچار شکستگی شده و چندین ماه تحت اقدامات درمانی قرار داشتم.
سرهنگ کارآگاه محمد نادربیگی، رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود: تحقیقات از متهمان در مراحل اولیه قرار دارد و با قرار قانونی، هر دو متهم را جهت انجام تحقیقات تکمیلی و شناسایی دیگر جرایم ارتکابی در اختیار پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان خرمشهر – میدان نیلوفر قرار داده است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: