گفت‌وگوی اختصاصی با پروفسور چارلز تالیافرو عضو انجمن فیلسوفان آمریکا

ریشه‌های آمریکایی تروریسم اروپایی

نبود اجماع جهانی بر سر تعریف فراگیر و رهایی‌بخش از تروریسم و این‌که تروریسم چیست، ضدتروریسم کیست، حمایت‌کنندگان مالی و منابع تامین مالی تروریسم چه کسانی هستند، از مباحث وسیع حوزه مطالعات تروریسم و ضدتروریسم است که تاکنون پاسخی درخور نیافته‌اند.
کد خبر: ۹۲۷۴۱۷

جام سیاست در گفت‌وگو با پروفسور «چارلز تالیافرو» به بررسی پدیده تروریسم و علل و عوامل آن و نقش قدرت‌های غربی در ظهور و گسترش آن پرداخته تا شاید در این میان بتواند جوابی برای پرسش‌های فراوان مربوط به تروریسم اروپایی بیابد.

«چارلز تالیافرو» استاد دانشگاه‌های آکسفورد، کلمبیا، پرینستون، کلمبیا و نتردام آمریکا بوده و در حال حاضر استاد فلسفه کالج سنت اولاف در مینه‌سوتای آمریکاست. راهنمای آکسفورد درباره الهیات، راهنمایی مقدماتی بر زیبایی‌شناسی، تصویر در ذهن، فرهنگ فلسفه دین، تاریخ مختصر روح، راهنمای راتلج درباره خداشناسی و راهنمای مقدماتی فلسفه دین از جمله آثار وی به شمار می‌روند. او از فیلسوفان برجسته در عصر حاضر به شمار می‌رود و در این حوزه صاحب آثار ارزشمندی است. وی دانش‌آموخته دانشگاه براون و هاروارد بوده و عضو انجمن فیلسوفان آمریکاست. او معتقد است؛ بحران سوریه و تهاجم آمریکا به عراق با ایجاد یک خلاء قدرت که به ظهور نیروهای تروریستی داعش و به تبع آن تشجیع عملیات تروریستی در اروپا منجر شد، در این میان نقشی مهم ایفاء می‌کند.

دلایل اصلی گسترش تروریسم در کشورهای اروپایی از جمله آلمان و فرانسه چیست؟

احتمالا به این دلیل که آلمان محلی برای پذیرش تعداد بی‌شماری از پناهندگان بوده و هم آلمان و هم فرانسه دارای جمعیتی ناهمگون هستند که نسبت به فرهنگ و دولت خصومت ورزیده و حداقل نسبت به خوشبختی و کامیابی که در پیرامون خود مشاهده می‌کنند، احساس بیزاری و بیگانگی می‌کنند. آلمان در میان کشورهای اروپای غربی موضع سخاوتمندانه‌ای نسبت به پناهجویان اتخاذ کرده است که تا حدودی ناشی از رنج فراوانی است که مردم‌ این کشور خود به عنوان پناهندگان پس از جنگ جهانی دوم متحمل شده‌اند. پس از جنگ جهانی دوم،‌ 12 تا 14 میلیون از شهروندان آلمانی از اروپای شرقی بیرون رانده شدند و گاهی شمار این افراد اخراج شده به بیش از 16 میلیون نفر می رسید. با وجود آن‌که جنگ جهانی دوم ۷۱ سال پیش خاتمه یافت، اجداد یا والدین جمعیت میانسال آلمان شاهد این جابه‌جایی و آوارگی بوده‌اند. شاید همین امر آلمان را به اتخاذ «سیاست درهای باز» در قبال پناهجویان سوق داده است. با این حال، سیاست مذکور می‌تواند این کشور اروپایی را در برابر پناهجویان تازه واردی که سرشار از احساسات خصمانه هستند،‌ آسیب‌پذیر سازد.

برخی معتقدند سیاست خارجی کشورهای غربی در قبال سوریه یکی از دلایل هدف قرار گرفتن توسط گروه‌های تروریستی است. نظر ما چیست؟

به نظر می‌رسد که بحران سوریه و احتمالا تهاجم آمریکا به عراق با ایجاد یک خلأ قدرت که به ظهور نیروهای تروریستی داعش و به تبع آن تشجیع عملیات تروریستی در اروپا منجر شد، در این میان نقشی مهم ایفاء می‌کند. هرچند باید متذکر شد که شکل‌گیری جهادگرایان وهابی به قبل از جنگ داخلی سوریه بازمی‌گردد. شما عقیده و نظر من را جویا شدید،‌ بنابراین از موضع یک استاد فلسفه و نه یک کارشناس قانونی در سرویس اطلاعاتی می‌گویم که بحران سوریه و پناهجویان علل اصلی رشد تروریسم نیست؛‌ چرا که پیش از این نیز ما در اروپا پناهجویان بسیاری را پذیرفتیم که هیچ کدام به تروریسم منتهی نشد. گذشته از آن، پس از جنگ جهانی دوم بیش از 30 میلیون آواره در اروپا وجود داشت که به تروریسم پس از جنگ نینجامید.

بر اساس گزارشی که اخیرا منتشر شده سال 2016 میلادی خونبارترین سال اروپا در طول تاریخ بوده است. دلایل این امر چیست؟

من شاهد چنین گزارشاتی بوده‌ام؛ اما این‌گونه گزارشات نباید توجیه‌کننده تعارض خونین،‌ ظالمانه و جنایتکارانه در یوگسلاوی سابق در دهه ۱۹۹۰ میلادی باشد؛ تعارضی سرشار از خشونت غیرقابل وصف که در آن،‌ ژنرال «راتکو میدیک» دستور کشتار ۷۰۰۰ مرد و پسر مسلمان را صادر کرد و سپس تمامی آنها را در یک گور دسته جمعی دفن کرد. در عملیات طوفان، نیروهای نظامی کرواسی با حمله به صرب‌های ساکن در «کراجینا»، 600هزار صرب را از محل زندگی خود بیرون می‌کنند. بسی جای تأسف است که یکی از مغزهای متفکر این خشونت دهشتناک ـ میلوسویچ ـ قبل از اتمام محاکمه خود در دادگاه جرایم جنگی لاهه از دنیا رفت. از این‌رو، بر این باورم که در دهه ۱۹۹۰ میلادی شمار بیشتری از مردم بیگناه ـ نسبت به سال ۲۰۱۶ ـ کشته شده‌اند. به باور من یکی از دلایل رشد و تقویت اقدامات تروریستی در سال ۲۰۱۶ آن است که اکنون بیش از هر زمان دیگر در طول تاریخ، یک عملیات ویژه تروریستی در یک منطقه خاص به واسطه فناوری‌های متعدد در سرتاسر جهان به یک رویداد جهانی تبدیل می‌شود. بله روشن است که در گذشته نیز عملیات ویژه تروریستی پیامدهای ناخواسته‌ای در سطح جهانی داشته است. به عنوان مثال،‌ ترور دوک بزرگ امپراتوری اتریش ـ مجارستان در 28 ژوئن ۱۹۱۴ آتش جنگ جهانی اول را برافروخت و این در حالی است که اکنون تقریبا هرکسی می‌تواند همانند «گاوریلو پرینسیپ» یک تروریست باشد. گاهی اوقات یک خبر تیراندازی به سوی مردم بی‌گناه در یک کلوپ شبانه در پاریس تقریبا به تمام نقاط جهان مخابره می‌شود. من گمان می‌کنم که تاثیر دوچندان و مبالغه‌آمیز این رویدادهای تروریستی به واسطه مخابره سریع آنها به سرتاسر جهان از جذابیتی تکان‌دهنده برخورداراست. با این حال، باید درک کرد که اعمال قهرمانانه و مبتنی بر شفقت و عدالت نیز می‌توانند از این بزرگنمایی عالی بهره‌مند گردند‌‌ و گاهی اوقات نیز شجاعت یک امدادگر می‌تواند در هرکجای از این کره خاکی دیده و شنیده شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها