در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در خوزستان دو شهر از همه شهرستانها خاصترند که یکی از این شهرها به عروس ایران معروف بود. بومیهای این شهر علاوه بر عینک ریبن و دمپایی ابری نام یک کشور دیگر را نماد شهر خود قرار دادهاند. به آبادان که میروی در جای جای شهر علاوه بر کوکاکولا و پپسی، میتوانید «برزیلته» یا حتی پرچم سبز و زرد «برزیل» را ببینید. آبادان، برزیلته. بازیهای لیگ برتر هم که شروع شدهاند و تب فوتبال داغتر از گرمای تابستان شده است.
حتی تیم فوتبال صنعت نفت آبادان که افتخار وعشق آبادانیهاست، به نام برزیل ایران مشهور است بهطوری که لباس آنها با پیراهن زرد، شورت آبی و جوراب سفیداست، دقیقا مانند لباس تیم ملی برزیل! آبادان از دیرباز مهد فوتبالیستها بوده و هست حتی در دورهای تیم ملی فوتبال ایران با حضور ستارههای آبادانی تشکیل شد و تیم صنعت نفت آبادان تا سالها در صدر فوتبال کشور جای داشت. این تیم سالها با پیراهن باشگاههای کشورهای آمریکای جنوبی و گاهی اوقات باشگاههای انگلستان بازیهای خود را انجام میداد، اما از اواخر سال 1355 با روی کار آمدن کادر مدیریت جدید و مربیگری شادروان منوچهر سالیا به پیشنهاد وی رنگ لباس تیم صنعت نفت رسما به زرد برزیلی تغییر یافت. از همان سال صنعت نفت با نام برزیل ایران شهرت یافت.
مهدی غفاری، از مسئولان صنعت نفت آبادان درخصوص علاقه مردم آبادان به برزیل میگوید: مردم خوزستان استان خود را به این دلیل که بازیکنان تکنیکی خوبی دارد برزیل میدانند.
حتی لئو پیمنتا که در سال 2007 به آبادان آمد، با آنکه سابقه بازی در تیم دوم پورتو و تیم دوم ویتوریو ستوبال را داشت و در برزیل هرگز ستاره نبود، اما در ایران شبیه به ستارگان پاپ شد. این تجربه برای لئو فراموشنشدنی بود، چنانکه با یادآوری خاطراتش میگوید: در خیابان که با خانواده راه میرفتم، کوچکترین کار ما به یک رویداد تبدیل میشد و برخی از طرفداران که انگلیسی بلد نبودند میآمدند و من را صرفا در آغوش میگرفتند که این موضوع احساسی بسیار ویژه به من میداد.
در هر حال بجز فوتبال، این خوی گرم و دوستداشتنی مردم آبادان به همراه ساحل زیبای کارون است که از آنان یک شهر خاص ساخته است. شهری که از هر جهت شهره است. به شادبودن و موسیقی جنابخانش! به نخستینهایی که برای ایران به ارمغان آورده، به خوشتیپ بودن مردمانش، به مناعت طبع، به جایگاه رفیع وبلندش درادبیات و سینمای ایران و سرانجام به مقاوم بودنش...
آبادان در کنار خرمشهر و سایر شهرهای خوزستان درجنگ تحمیلی خسارتها و مرارتهای فراوان دید و اکنون نیز با تبعات آن دست و پنجه نرم میکند. بتازگی نیز مشکلات اقتصادی مانند نرخ بالای بیکاری و همچنین ریزگردها بلای جان آبادانیها شده است. با این حال اینها چیزی از جذابیتهای این شهر و شاد بودن مردمانش کم نمیکند. مردمانی با دلی به وسعت ایران و لبخندی گرم و نمکین، موهایی فرفری و لهجهای که با «کا» گفتن اول هر مکالمه، لبخندی گرم برلب هر تازهواردی مینشاند... اینچنین است که آبادان در این گرمای بالای 50 درجه نیز آبادان است و سفر به آن واجب؛ امتحان کنید خوشتان میآید.
نه، کا؛ مو لاف نمزنم!
آبادان پس از شهر مسجدسلیمان که بیش از 70 اولینها را در خود دارد، تا حدود نیم قرن پیش برخی امکانات داشت که در هیچ جای ایران و حتی خاورمیانه وجود نداشت. به همین خاطر وقتی مردم آبادان برای بقیه مردم شهرهای دیگر ایران امکانات شهرشان را بازگو میکردند، آنها باور نکرده و فکر میکردند دارند به قول معروف «لاف» میزنند. این تعاریف مانند آن بود که الان به ما بگویند سفر به مریخ برای همه آزاد است. شاید در مراحل نخست باور نکنیم، اما با توجه به گسترش فناوری و حضور فعال در شبکههای اجتماعی، میدانیم که این کار شدنی است، اما در آن زمان از فناوری و اینترنت خبری نبود، از این رو مردم میپنداشتند آبادانیها لاف میزنند.
اما فراموش نکنیم که پالایشگاه آبادان به عنوان نخستین پالایشگاه نفت خاورمیانه در عین آن که در حال حاضر بسیاری از موهبتها همچون هوای تمیز، آرامش و... را از آبادانیها گرفته، در آن زمان امکانات و خدماتی برای آبادانیها به همراه آورد که باورشان سخت بود.
نخستین رایانه ایران و خاورمیانه در پالایشگاه آبادان
پالایشگاه آبادان برای اولین بار در صنعت نفت و در ایران و به احتمال فراوان در خاورمیانه از رایانه یا به اصطلاح آن زمان، ماشینهای حساب الکترونیکی استفاده کرد. براساس اسناد موجود در سال 1329 در شعبه کنسرسیوم نفت آبادان اولین دستگاه پردازش داده با عنوان یونیت رکورد (Unit Record) نصب شد و حدود شش سال بعد این پالایشگاه کامپیوترهای نسل دوم IBM-1620 را مورد بهرهبرداری قرار داد. این در حالی است که اکثرا ورود رایانه به ایران را اوایل دهه 1340 خورشیدی به حساب میآورند، چراکه در سال 1341 بانک ملی و شرکت نفت در تهران و به دنبال آنها در سال 1343، دانشگاه تهران صاحب دستگاههای رایانه شدند.
اولین تیم رسمی فوتبال باشگاهی
به محض ورود انگلیسیها به آبادان برای کار کردن در پالایشگاه، آنان به همراه خود فوتبال را آوردند. تماشای بازی فوتبال انگلیسیها، کارکنان ایرانی شرکت نفت را به تدریج به فوتبال علاقهمند کرد.
به دنبال آن، نخستین تیم رسمی فوتبال ایرانیها در آبادان در سال 1312 خورشیدی در آموزشگاه «شبانهروزی» به سرپرستی «سیالهاکر» تشکیل شد. از آن زمان به بعد آبادان معروف به «سرزمین فوتبال ایران» شد و چنین بیان میکنند که «بچههای آبادان پا به توپ دنیا میآیند.» از سال 1339 به بعد بود که تیمهای فوتبال آبادان وارد لیگ سراسری شدند.
در این سال مسابقات سراسری باشگاههای فوتبال ایران در ساری برپا شد و تیم شاهین آبادان به مقام قهرمانی رسید.
اولین فرودگاه بینالمللی
فرودگاه بینالمللی آبادان از نخستین فرودگاههای ایران است که در سال 1320 توسط شرکت ملی نفت ایران و بهدلیل وجود پالایشگاه آبادان احداث شد و به اکثر نقاط جهان پرواز داشت. کویت ایرویز، کیالام هلند، بریتیش ایرویز انگلیس، لوفت هانزای آلمان، مالتای مالت، سوئیس ایرویز، ایر فرانس، اسکاندیناوی ایر، آلایتالیای ایتالیا، ایر ایندیا از شرکتهای هواپیمایی فعالی بودند که پروازهایشان تا قبل از جنگ ایران و عراق در فرودگاه بینالمللی آبادان نشست و برخاست داشت. فرودگاه آبادان، دارای سه باند پرواز بود که میتوانست همزمان سه فروند هواپیما در آن فرود یا پرواز کند. حتی پروازهای خصوصی نیز از این فرودگاه انجام می شد. فرودگاه آبادان زمانی به دلیل قرار گرفتن در دالان هوایی بینالمللی تنها فرودگاه ترانزیتی، کیترینگ و سوختگیری مسیر خاورمیانه و اروپا بود.
آبودان رفتم کجا برم؟
میگن بهترین فصلها برای سفر به استان خوزستان، پاییز و زمستان است، اما به قول معروف هر فصلی رنگ و بوی خودش را دارد. با وجود این هر زمان به آبادان سفر کنید میتوانید شاهد زندگی اقوام مختلف از عرب و بختیاری گرفته تا ارمنی و فارس باشید. از شنیدن زبانها، گویشها و لهجههای لری، فارسی یا لهجههای دزفولی، شوشتری، بهبهانی، آبادانی و خرمشهری (لهجه شهرنشینان) و عربی که از زبانهای رایج در خوزستان است لذت ببرید و از جاذبههای دیدنی آن دیدن کنید. تنوع اقوام و ادیان در آبادان به اندازهای است که ابنبطوطه، جهانگرد مسلمان که در قرن هشتم هجری از این شهر دیدن کرد به وجود مساجد و معابد بسیار در آبادان اشاره کرد و اسطخری در بیش از هزار سال پیش این شهر را شهری مسلمان با حضور پیروان از سایر ادیان معرفی میکند.
قطعا قرار گرفتن کلیسای ارامنه آبادان که بنایی مربوط به دوره پهلوی است و بزرگترین تالار اجتماعات ارامنه مقیم آبادان به عنوان یکی از جاذبههای این شهر، ریشه در حضور اقوام و مذاهب مختلف در آبادان دارد. چنان که میتوانید در عین بازدید از کلیسا، از مسجد جامع رانگونیها که حدود سال 1300 در جنوب غربی پالایشگاه آبادان و در کنار اروند و نقطه صفر مرزی همجوار با کشور عراق ساخته شد نیز دیدن کنید.
بازدید از موزه آبادان که یکی از موزههای کهن ایران است را فراموش نکنید. این موزه در سال 1338 با مجموعه آثاری از دوره ماقبل تاریخ و آثاری از دورههای متاخر تا دوره قاجاریه و نیز آثاری از هنرمندان کارگاههای هنرهای سنتی افتتاح شد. اگر از گشت زنی در روز خسته شده اید و دوست دارید عکسهای کارت پستالی بگیرید، پل کابلی آبادان را پیشنهاد میکنیم، این پل به عنوان نخستین پل کابلی واقع در خشکی جهان نام گرفته. لاف نمیزنیم! در همه منابع این طوری نوشتن. یک جای دیگر هم برای گرفتن عکسهای کارت پستالی پیشنهاد میدهیم آن هم اروندرود است. از رفتن به جزیره مینو هم غافل نشوید که زیباییهای شگفتانگیز و توام با خاطرات جنگ تحمیلی را در دل خود دارد و نخلستانهایش داستانها برای گفتن دارند.
از همه مهمتر! چه بخورم؟
یکی از لذتهای سفر در کنار خرید کردن، خوردن هست. آبادان هم به واسطه تنوع ماهی و میگو و صدالبته ادویهجات، میتواند مقصد مناسبی برای شکمپرستها باشد. تصورش را بکنید؛ روی حصیر کنار کارون نشستهاید، نسیم ملایمی از سوی رودخانه به سوی شما میآید و سفرهای رنگین از قلیه ماهی با آن عطر سبزیجات و ادویههای بینظیر، ماهی صبور تنوری که شکمش با سبزیجات معطر، سیر، تمرهندی و ادویهجات پر شده، فلافلهای تپل که تازه از روغن درآمدهاند و برق میزنند، سمبوسههای مثلثی خوشگل با اون طعم بینظیرش، پاکوراهایی که سوغاتی از کشور همسایه هستند، فلفل پاپریکا و تندو تیزی طعمش، رنگینک و انواع خرماها جلوی شماست و دارید با لذت تمام ماهی که طعم انواع ادویهها را میدهد به دندان میکشید و میخورید. گرسنهتان شد؟!
آبادانیها و عینک ریبن
می توان گفت، آبادانیها به عینک ریبن بسیار حساس هستند! اصلا آبادانی بدون عینک ریبن آبادانی نیست! آبادانی یعنی ریبن و ریبن یعنی آبادان! قدمت این حساسیت و استفاده از عینک ریبن به گذشتههای دور بازمیگردد، به زمانی که کمپانی آمریکایی ریبن؛ سازنده و طراح عینکهای آفتابی به سفارش شرکت نفت آبادان برای تمام کارکنان شرکت نفت این عینک را طراحی کرد و نام شرکت نفت را در دسته عینک کنار نام کمپانی ریبن حک کرد. در سال 1999 کارخانه ریبن به ارزش 640 میلیون دلار به ایتالیا فروخته شد. نیروی دریایی بویژه خلبانان آمریکایی نیز چندی بعد به استفاده از این نوع عینک تمایل نشان دادند و کمکم «عینک ریبن آبادانیها» در آمریکا و بعد از آن در ایتالیا طرفداران بیشماری پیدا کرد، اما استفاده از عینک آفتابی ریبن در آبادان متفاوتتر از دیگر نقاط است و استفاده از این عینک نهتنها در روزهای آفتابی است، بلکه در روزهای ابری و برای عکس گرفتن و در خانه و هنگام بیرون رفتن، در مهمانیها و عزاداریها نیز به چشم زده میشود! البته این گونه کاربری عینک جای تعجب ندارد لااقل در آبادان. شاید علاقه مردمان آبادان باعث شده است عینک آفتابی ریبن را متعلق به آبادان و آبادانی بدانند. در حال حاضر این عینک در نزد آبادانیها حکم کارت شناسایی و به عبارتی گواهی احراز هویت آنهاست.
اهمیت عینک ریبن در آبادان به اندازهای است که قرار است به موزه هم راه یابد! چنان که مدیر اداره میراث فرهنگی آبادان چند سال پیش اعلام کرد: عینکهای آفتابی ریبن نیز یکی از اشیایی است که قرار است در موزه آبادان ارائه شود. عینکی را که ما انتخاب کردهایم یک عینک صنعتی است که عبارت «پالایشگاه آبادان» روی دسته آن حک شده چراکه طراحی آن به سفارش پالایشگاه آبادان بوده است.
آبادانیهای لارج
آبادان در زمینه ورزش و تحصیل زبانزد عام و خاص بود. از نظر امکانات تفریحی بعد از تهران قرار داشت چراکه پیست موتورسواری، اسبسواری، قایقرانی، رالی، گلف و بیلیارد داشت. از نظر اشتغال هم بهترین بود. بزرگترین پالایشگاه ایران و سومین پالایشگاه خاورمیانه در آبادان تاسیس شد و پس از انقلاب مشروطه در سال 1285، در ایران اولین شهری بوده که خیابانهایش آسفالت شد.
آبادان شهری بود که جهت رفاه مردمش طرح خودروهای مسافربری رایگان داشت. در عین حال یکی از خصوصیات آبادانیها لارج و جنتلمن بودنشان است و به مردمانی خوشتیپ و دست و دلباز معروف هستند. چراکه از گذشته سعی میکردند بهترین و مدرنترین خودروهای خارجی را سوار شوند و بهترینها را بپوشند.
بیشترینهای فرهنگ و هنر
عمر سینما در آبادان، برابر عمر پالایشگاه عظیم نفت (تاسیس 1287 شمسی) در این شهر صنعتی است. به موازات گسترش شهر و افزایش جمعیت، طی بیش از 65 سال، آبادان با 13 سینمای عمومی و شش سینما متعلق به شرکت ملی نفت ایران، بیشترین سینما را پس از تهران داشت. سینما تاج (نفت) با 1178 صندلی و سینما شیرین با یک سالن در همکف و چهار بالکن بزرگترین سینمای ایران بود که ساختمان آن همچنان موجود است.
حتی سینما تاج، همزمان با سینماهای شهر پاریس، فیلمهای روز دنیا را اکران میکرد و در طول هفته به صورت برنامهریزی شده فیلمهایی به چند زبان زنده دنیا اکران میکرد.
چه بخرم؟
اگر اسم آبادان را به شهر ادویهها تغییر دهیم پر بیراه نیست. تنوع ادویه در بازارهای این شهر به اندازهای است که نمیتوان تصورش را کرد. ادویههای مختلف در طعمها و رنگهای گوناگون، آبادان شهر ادویه است و رنگ. اگر به آبادان سفر کردید و خواستید سراغ خرید ادویه و صد البته ماهی و میگو بروید یا باید به بازار ته لنجیها در خیابان امام خمینی(ره) مراجعه کنید یا به بازار ماهی در کنار اسکله اروند، روبهروی پاساز مرکزی بروید تا هم از شور و نشاط و سرزندگی که در بازار ماهیفروشها هست لذت برید و هم با دیدن رنگهای متنوع ادویهجات روحتان تازه شود. در عین حال بدانید که سن و سال فروشگاههای عرضه کننده ادویهجات در آبادان حدود یک قرن است. البته به بازارهای دیگر هم سر بزنید، چراکه کالاهایی که با قیمتهای مناسب در بازارهایی مثل بازار کویتیها، بازار امیری، بازار احمدآباد، بازار مرکزی و بازارچهها متعدد دیگر ارائه میشود مشتریان بسیاری دارد که میتواند مناسب با هر سلیقهای باشد. خرید خرما را هم فراموش نکنید. تنوع خرما در آبادان به حدی است که ضرورت ایجاد شهرک خرما هم مورد تاکید قرار گرفته وبیش از 40 نوع خرما در آبادان وجود دارد.
معصومه دیودار - جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم