در همین چارچوب، در کودتای اخیر بخشی از نیروی ارتش که میتوانستند در سیاستها تاثیر بگذارند تقریبا دچار مشکل شدند و هماکنون ساختارهای ترکیه وضعیت خاصی پیدا کرده است. با این اتفاق، معتقدم ارتش ترکیه ضربهای اساسی دید و دامنه اتفاقات گستردهتر از چیزی است که هم اکنون شاهدیم.
به این معنی که قطعا بخشی از ارتش به غیر از کسانی که دستگیر شدهاند، تصفیه و یک عده محاکمه و زندانی خواهند شد البته اگر قوانین قضایی در این کشور اجازه میداد، شاید شاهد اعدام دستاندرکاران کودتا هم بودیم بنابراین در حال حاضر ضربه سنگین روحی به ارتش ترکیه وارد شده، چون وقتی سربازی که قرار است از کشورش دفاع کند در کف خیابانها کتک میخورد و این صحنهها در فیلمها و اخبار رسانهای منتشر میشود، این اتفاقات از نظر روحی به ارتش صدمه وارد میکند که بازسازی روحیه ارتش، در چارچوب دولت فعلی امکانپذیر نیست.
ضربه روانی به ارتش ترکیه؛ چرا؟
اما ورای این آسیب روانی به ارتش ترکیه، اگر تحلیل کلانتری در مورد اتفاق اخیر داشته و به صحنه خاورمیانه نگاهی کنیم میبینیم که ارتشهای قدرتمند خاورمیانه در عراق، مصر و سوریه هرکدام به نوعی از صحنه خاورمیانه حذف شدند و بعد از این قضایا، حالا نوبت ارتش ترکیه بود که با مجموعهای از معضلات و چالشها به ارتشی شکستخورده تبدیل شود.
به عبارت دیگر، ارتش ترکیه، دیگر ارتش قبل از کودتا نخواهد بود، برای همین هم هست که بعضی تحلیلگران اعتقاد دارند این اتفاق کودتا نبود، بلکه توطئهای داخلی بود. با این حال بهنظر میرسد باید این روند را از زاویهای دیگر نگریست.
ترکیه در ناتو بعد از آمریکا دومین ارتش قدرتمند است، اما ارتش این کشور در حال حاضر به چالش کشیده شده و این یک حادثه اتفاقی نیست. هماکنون بحث پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا زیر سوال رفته و تا 10 یا 20 سال آینده این دولت دیگر نمیتواند حرفی برای پیوستن به این اتحادیه بزند، چراکه رفتار اردوغان در دوره پساکودتا با اروپا برای کشورهای غربی قابل قبول نبوده و ترکیه و اروپا پیش از آن در مسائل دیگری در حوزه مهاجران یا مسائل کردها اختلافنظر داشتند. بنابراین احساس میکنم کودتای درون ترکیه احتمالا وصل به خارج از این کشور بود و حتی اگر نخواست دولت را سرنگون کند، اما ضربه بسیار بزرگی به ترکیه زد.
اردوغان، علیه دولت موازی
فراموش نکنیم که اردوغان از دولت موازی نام میبرد و تفاوت زیادی بین دولت موازی و دولت پنهان وجود دارد. دولت موازی که اردوغان به آن اشاره میکند مربوط به فتحالله گولن است که طرفداران وی در ساختارهای مختلف قضایی و بخشی از ارتش حضور دارند و آقای اردوغان روی سخنش به فتحالله گولن است.
وقتی رئیس دولت ترکیه در حملات لفظی خود میگوید من به پنسیلوانیا و عبدالله گولن یا دولت موازی میگویم، منظورش آمریکاست که علیه ترکیه صحبت کرده، اما نمیتواند صریح علیه دولت آمریکا موضع بگیرد. اردوغان نمیتواند آمریکا را متهم کند که این کشور در کودتا دست داشته یا از آن اطلاع داشته است! اما من میگویم که آمریکا در این کودتا اگر هم نقشی نداشته، اما اطلاع از آن داشته، چون حتی دولت ترکیه به نوعی به آن اشاره کرده و مورد اعتراض جان کری هم قرار گرفته است بنابراین دولت پنهان یک مفهوم موضعگیری و دولت موازی مفهوم دیگری است، بنابراین اردوغان در خود به دولت موازی حمله میکند و الان به سکولارها و لائیکها کاری ندارد.
نکته دیگر این است که تمام نیروهای فتحالله گولن به نوعی در داخل ترکیه شناسایی شده بودند، و برای افرادی که کار سیاسی میکنند باورناپذیر است که چند هزارنفر در کودتایی به صورت تشکیلاتی حاضر شوند، اما دستگاه اطلاعاتی ترکیه از آن خبری نداشته باشد. بر همین اساس عدهای میگویند این کودتا کار خود دولتها بوده است.
سرگردانی اردوغان در حوزه دیپلماسی
چرخش اخیر ترکیه در سیاست خارجی را باید براساس این واقعیت تحلیل کرد که این کشور در عرصه دیپلماسی به بنبست رسیده بود و دولت ترکیه چارهای جز تجدیدنظر در مناسبات خارجی خود نداشت البته ترکیه نمیتواند جهتگیری راهبردی خود را عوض کند و این کار سادهای برای این کشور نیست، چراکه ساختارهای کلی در این کشور بر مدار ناتو است و نمیتواند مثل ایران، مستقل تصمیم بگیرد.
باید این واقعیت را در نظر داشت که ترکیه در حال حاضر پشت دیوار آهنین ناتو قراردارد و کشورهایی که عضو پیمان ناتو هستند دیگر برایشان راه بازگشتی وجود ندارد، بنابراین بهنظر نمیرسد که ترکیه بتواند از یک کشور متعهد به ناتو، به یک کشور غیرمتعهد مثل ایران تبدیل شود و این امکان وجود ندارد؛ مگر اینکه ساختار ناتو فروبپاشد.
ترکیه یک کشور متعهد است و همه چیز خود را درگرو ناتو گذاشته، بنابراین تعهدات ویژهای دارد که نمیتواند به آن عمل نکند بنابراین جهتگیری راهبردی برخلاف منافع ناتو نداشته و نخواهد داشت، ولی در سیاست خارجی میتواند انعطاف بهخرج دهد و به اختلاف صفر با همسایگان برسد که این حداکثر انعطافپذیری این کشور است.
موضع ایران در چارچوب اخلاق و منافع ملی
معتقدم ایران در بحث اخلاقی، همسایگی و منافع ملی موضع بسیار خوبی علیه کودتا گرفت، چون به لحاظ اخلاقی آرمانها و اعتقادات ما مخالف کودتا است و انقلاب اسلامی ایران بحث انتقال قدرت از طریق کودتا را نمیپذیرد بنابراین به لحاظ فکری واعتقادی ملت ایران، مردم عامل جابهجایی قدرت هستند نه کودتاهای نظامی.
از نظر منافع ملی نیز شرایط بیثباتی ودرگیری در ترکیه به زیان ما به عنوان همسایه این کشور محسوب میشود و اگر دولت کودتا بخواهد در کنار کشور مستقر شود قطعا به نفع ما نیست.
البته در این کودتا شاهد بودیم که ارتش ترکیه دست به کشتار نزد و تنها به خیابان آمد و در مقابل مردم قرار نگرفت، چرا که اگر در مقابل مردم قرار میگرفت این اتفاق بشدت به زیانش بود؛ چون ما کسانی را که دست به کودتا میزنند بشدت محکوم میکنیم و صندوق رای را عامل تصمیمگیری مردم میدانیم بنابراین باید اذعان داشت که وزارت خارجه در قضیه ترکیه فعال برخورد کرده و نباید برنامه سفرهای دیپلماتیک به این کشور از طرف وزارت خارجه لغو شود، چرا که احتمالا ترکیه بعد از این کودتا به همسایگان خود ازجمله ایران توجه بیشتری خواهند کرد.
در هر صورت باید این نکته را مورد توجه قرار داد که اگر کودتا در ترکیه پیروز میشد این کشور به آشوب کشیده میشد که این اتفاق بسیار به زیان کشورمان بود، اما در شرایط فعلی با روندی که دولت قانونی موجود گرفته و توانسته با این حادثه برخورد موجهی نماید و خود را دوباره سازماندهی کند بهنظر میرسد که آنکارا با جمهوری اسلامی ایران همکاری نزدیک داشته باشد.
دکتر سید رسول موسوی - کارشناس مسائل غرب آسیا
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: