نگاهی به مجموعه‌های پلیسی تلویزیون

پا به پای تعقیب و گریزها

مجموعه‌های تلویزیونی پلیسی یکی از محبوب‌ترین‌ها نزد مخاطبان تلویزیون به حساب می‌آیند که بینندگان ایرانی هم از این قاعده مستثنی نیستند.
کد خبر: ۹۲۴۰۰۲

به همین خاطر هم شاهد پخش مجموعه‌های پلیسی اروپایی زیادی در دو دهه گذشته بوده ایم که به موازات آن تولیدات پلیسی داخلی هم روانه آنتن شده است. طرح معما و لذت کشف آن، مهم‌ترین دلیل توجه نشان دادن مخاطبان به این نوع تولیدات تلویزیونی به حساب می‌آید. در حقیقت مخاطب در این آثار می‌تواند براحتی خود را در مقام قهرمان داستان (کارآگاه پلیس) گذاشته و از دریچه ذهن او وارد ماجرا شود. حال اگر این قهرمان به اصطلاح خوب از کار درنیامده و مخاطب نتواند با او همذات‌پنداری کند، کل کار به مخاطره افتاده و با ریزش مخاطب روبه‌رو می‌شود؛ اتفاقی که بعضا رخ داده و استقبال سرد مخاطبان را موجب شده است.

پلیس ایرانی از شلیک نهایی تا دایره تردید

نمونه‌های قابل دفاع زیادی هم در میان مجموعه‌های پلیسی ایرانی به چشم می‌خورد که برای نمونه می‌توان به دایره تردید ساخته امیر قویدل اشاره کرد که قهرمان آن (سرهنگ اداره آگاهی) در هر قسمت معمای یک قتل را همراه با دو دستیارش حل می‌کند. شخصیت فوق که در آستانه بازنشستگی هم قرار دارد، شباهت بسیار با نمونه‌های خوب غیر‌ایرانی داشته و تنها با نیروی تخیل و هوش خود معماها را حل می‌کند. قویدل در خلق این شخصیت لایه‌های مختلفی را در نظر گرفته که یکی از آنها خستگی سرهنگ از پرونده‌های قتل و جنایت است و دیگری علاقه‌اش به دخترش که در شهری دور مشغول تحصیل است. او در انتخاب بازیگر این نقش (فرامرز صدیقی) نیز فوق‌العاده عمل کرده و کارآگاهی مسن و در شرف بازنشستگی را به بهترین شکل ممکن خلق کرده است. همین‌طور شلیک نهایی ساخته محسن شامحمدی که درباره باند تبهکاری است که سرگرد کلانی برای نفوذ در آن به دوست قدیمی‌اش جمشید متوسل شده و برای نابودی آنها وارد بازی خطرناکی می‌شود. شامحمدی رفاقت میان این دو را با وجود بهره‌گیری از کلیشه‌ها خوب و جاندار از کار درآورده و مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد. از طرف دیگر قطب منفی هم با حضور بازیگران خوبی همچون سیاوش طهمورث و زنده‌یاد جمشید اسماعیل‌خانی فوق‌العاده از کار درآمده است.

تبهکارانی از جنس معاصر

ابتدای دهه 80 مجموعه‌ای با نام خواب و بیدار به کارگردانی مهدی فخیم‌زاده روی آنتن رفت و با استقبال گسترده مخاطبان هم روبه‌رو شد. فیلمنامه مجموعه یاد شده که براساس پرونده‌ای واقعی ساخته شده، نقطه قوت کار است که شخصیت‌پردازی رکن اصلی آن به حساب می‌آید. یک شخصیت منفی درخشان به نام ناتاشا که با خونسردی تمام آدم می‌کشد، برخلاف بسیاری از نمونه‌های پیش از خود، خوب از کار درآمده‌ و فخیم‌زاده بیشتر مانورش را روی شخصیت ناتاشا داده و از این رهگذر جذابیت‌های بیشتری را نصیب اثر خویش کرده است؛ چرا که شخصیت فوق نخستین زن منفی تمام عیار مجموعه‌های پلیسی وطنی است که هوش والایی داشته و تا آخرین لحظه هم از کارش دست نمی‌کشد.

شخصیت‌های مثبت داستان متقاعدکننده از کار درآمده و مخاطب برای همذات‌پنداری با آنها کار مشکلی را پیش رو ندارد که البته بازی خوب دانیال حکیمی و محمد صادقی نیز در این امر کاملا موثر بوده است. هوش سیاه ساخته مسعود آب‌پرور یکی دیگر از مجموعه‌های پلیسی سیما در سال‌های اخیر است که با واکنش‌های مثبتی از سوی طیف‌های مختلف جامعه روبه‌رو شده است. آب‌پرور در این کار از قواعد کلی‌ گونه پلیسی یعنی قرار دادن دزد و پلیس در برابر یکدیگر بهره گرفته و سپس با عمق بخشیدن به آن کار را پیش برده است. سرگرد احمدی، معاون دایره پیشگیری و مبارزه با جرایم اینترنتی است که با مجرمی باهوش به نام کامران بوریایی مواجه شده و نبرد سختی میان این دو شکل می‌گیرد.

نکته مهمی که در فیلمنامه هوش سیاه لحاظ شده، آشنایی مردم با جرایم اینترنتی است که از طریق داستانک‌هایی که در کنار قصه اصلی قرار گرفته، بیان شده است. بخش دیگر جذابیت‌های کار به پرداخت درست و غیرکلیشه‌ای شخصیت‌ها بازمی‌گردد که در راس آن کامران بوریایی در نقش منفی قرار دارد. جوان نابغه‌ای که از هوشش در راه خلاف استفاده کرده و عاشق معما و بازی است که آب‌پرور از این دو وجه در پرداخت این شخصیت نهایت بهره را گرفته است. از سوی دیگر با سرگرد احمدی‌ای مواجهیم که برای حل مشکلات مردم و پرونده‌های زیردستش تلاش بسیار داشته و در مواجهه با کامران نیز هوش و توان بالایی را از خود نشان می‌دهد.

بازی خوب و روان حسین یاری در نقش سرگرد احمدی در کنار حضور غافلگیرکننده کیکاووس یاکیده در نقش کامران بوریایی، از مهم‌ترین نقاط قوت هوش سیاه هستند که مخاطب را با خود درگیر کرده و به دنبال کردن ادامه داستان تشویق می‌کنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها