زندگی در کنار موسپیدکرده‌ها

یک جفت چشم نگران اما مهربان، یک جفت دست با تجربه اما لرزان، سری پر از خاطره و فکری جهان آزموده اما مشوش، یک دل پر از عشق ویک جسم پر از خستگی. چین و شکن پیشانی و خطوط اخم و خنده چهره‌اش بیانگر عمری ستیزه با نا ملایمات و خنده بر مشکلات زندگی است. عمری دراز؛ عمری که اکنون در آخرین دهه‌های آن قرار گرفته است.
کد خبر: ۹۲۳۸۵۹

او پدر، مادر، مادربزرگ یا پدربزرگ هر یک از ماست. یکی از شش میلیون سالمندی که میان ما ایرانیان زندگی می‌کند. سه چهار دهه بعد که قرار است با بحران سالمندی مواجه شویم برای آنها خیلی دیر است. همین امروز آنها چطور روزگار می‌گذرانند؟

ازدواج دیر، دلتنگی زود

حریم‌ها از میان رفته، چارچوب‌ها شکسته، اما تابوی ازدواج سالمندان هنوز شکسته نشده است.

دکتر زهرا ملامحمدی، جامعه‌شناس در این مورد می‌گوید با نگاهی به اطراف خود سالمندان زیادی را می‌بینیم که نه در خانواده‌های گسترده سابق جایگاهی دارند و نه دیگر جایگاه گیس سفیدی و ریش سفیدی را حفظ کرده‌اند؛ اما در سرگردانی نقش‌های جدید خود در سطحی بسیار نازل‌تر حتی اگر استقلال نسبی مالی داشته باشند، گوش به فرمان نظرات فرزندان خود هستند. فرزندان هستند که تصمیم می‌گیرند سالمند مجرد بماند یا ازدواج کند و آنها تصمیم می‌گیرند سالمند با چه کسی و کجا زندگی کند.

به گفته این جامعه‌شناس، جامعه ایرانی سال‌های متمادی است در وضعیت گذار قرار دارد و رفته رفته شکاف میان نسل‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود و در این میان سالمندان که از تکنولوژی‌های روز و علم کار آمد و مدرن بی‌بهره می‌مانند، از نظر کسب و کار و شرایط معاش در وضعیت نازل‌تری نسبت به جوانان و میانسالان قرار دارند. تفاوت فاحش میزان مستمری بازنشستگی و حقوق اقشار شاغل نیز به استقلال آنها لطمه بیشتری می‌زند.

این پژوهشگر می‌افزاید: سالمندانی که فرزندانی وابسته دارند از سوی آنها برای ادامه تجرد تحت فشار قرار می‌گیرند، چون فرزندان نمی‌خواهند رقیب پیدا کنند و آنان که خود وابسته فرزندان هستند جرات طرح مسأله ازدواج مجدد را ندارند.

وی معتقد است با همکاری رسانه‌ها و نهادهای آموزشی، خانواده‌ها باید بیشتر برای پذیرش و درک سالمندان خانواده آموزش ببینند تا سالمندان با محرومیت از جایگاه سابق خود در خانواده و جامعه تسلیم شرایط و رفتارهای کنترلگر و تحمیلی که می‌تواند سلامت، امنیت و رفاه آنها را به خطر بیندازند، نباشند. بررسی شکایات و درد دل‌های برخی سالمندانی که برای این گزارش با آنها گفت‌وگو کردیم نشان می‌دهد تعدادی از این سالمندان پس از ازدواج حمایت خانواده را به کلی از دست داده‌اند، برخی با قطع رابطه فرزندانشان تنبیه شده‌اند و تنها یک نفر از ده سالمند مورد مصاحبه از حمایت خانواده‌اش در این زمینه راضی بود و دیگران اغلب از روابط سرد فرزندان و تحمیل شرایط سخت بر آنها و نداشتن درک متقابل ناراضی بودند. آنان توقع داشتند فرزندانشان که به دلیل اشتغال و ضروریات زندگی خود و فرزندانشان نمی‌توانند به نیازهای عاطفی و شخصی آنها رسیدگی کنند، اجازه دهند در صورت فراهم بودن شرایط بزرگ‌ترها هم برای زندگی خود تصمیم بگیرند و خود را برای ادامه زندگی در اولویت قرار دهند، نه خواست آنها و مسأله میراث داری و میراث خواری را.

سالمندان کلید خوشبختی

شهر، روستا، جامعه صنعتی و جامعه مدرن هر یک برخورد متفاوتی با سالمندان دارند. سالمند بازنشسته مستمری بگیر یا بازنشسته فاقد مستمری اغلب از جایگاه یکسانی برخوردار نیست. این که سالمند چقدر توان مالی داشته باشد یا در چه بستر اجتماعی زندگی کند بر مقام و منزلت او و روابط متقابل او و خانواده‌اش اثر می‌گذارد.

همچنین این که سالمندان در جامعه ما چه موقعیت و جایگاهی دارند، می‌تواند ما را نسبت به آینده خودمان دلسرد یا امیدوار کند. درست است سالمندان هر چه مسن‌تر می‌شوند دامنه حرکتی، قدرت و توان انجام امور عملی در آنها کاهش می‌یابد، ولی اغلب تا رسیدن به مرز سالخوردگی هرچه در توان دارند در خدمت به خانواده به کار می‌برند.

تربیت و نگهداری نسل سوم خانواده یکی از مهم‌ترین این کارکرد‌ها ست. گرچه در این مورد نظرات متفاوتی وجود دارد، اما هنوز نمی‌توان این کارکرد را به کلی رد کرد. آنها فرهنگ شفاهی را از طریق داستان و شعر برای کودکان زمزمه می‌کنند و مفهوم خانواده را ارتقا می‌بخشند.

اما برخی خانواده‌ها اعتقاد دارند تربیتی که آنها اعمال می‌کنند، دارای کلیشه‌های سنتی بر مبنای آموزه‌های قدیمی است و نه توصیه‌های روان‌شناسی و تربیتی. گاهی همراه با وسواس و کنترل زیاد و گاه همراه با آزادی و خودمختاری بیش از حد است، ولی همچنان عده زیادی هستند که مراقبت‌های دلسوزانه مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها را در مورد فرزندانشان به سپردن آنها به شیرخوارگاه و مهدکودک ترجیح می‌دهند. امنیت و اطمینان والدین، انسجام و هویت خانوادگی و افزایش اعتماد به نفس کودکان به خاطر محبت مادر بزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها و علاقه نسل اولی‌ها به نگهداری از نسل سومی‌های خانواده به خاطر تجدیدخاطرات و احساس جوانی، ازجمله ویژگی‌های مثبت ایفای نقش سالمندان در نگهداری از نوه‌هاست، اما علاوه بر معایبی که پیشتر برشمردیم باید مراقب باشیم این مراقبت‌ها حالت وظیفه، تحمیل و باج‌خواهی عاطفی از سالمند پیدا نکند و تنها زمانی کودک نزد آنها باشد که خودشان آمادگی دارند.

سالمندان، گنجینه تجربه

نه تنها هریک از ما که با سالمندی در ارتباط هستیم بلکه دولت و نهادهای مردمی همگی باید به پدیده سالمندی توجه ویژه‌ای داشته باشند، زیرا سالمند همان من فردا ست. آینده مرد و زن دیروز جامعه که زنده و نیازمند توجه هستند اکنون پیش روی نسل امروز قرار دارد. سالمند گنجینه‌ای از تجربیات و توانایی‌ها ست و حرمت به او حرمت به زندگی است.

فرقی نمی‌کند جامعه چقدر در حال تحول باشد. نادیده گرفتن اهمیت سالمندان می‌تواند آینده نسل را دگرگون کند.مراقبت سالمندی، دینی است که هر جامعه به عهده دارد؛ دینی که با سالمندی جامعه هر روز بر دوش ما و نسل‌های بعد سنگین تر خواهد شد.کوچک شدن خانواده از مسئولیت جامعه نسبت به پدران و مادران خود نمی‌کاهد.

کیفیت زندگی سالمندان

«من همه چیزم را پای خانواده ریخته‌ام» این ادعا را خیلی وقت‌ها از افراد مختلف می‌شنویم، اما این حرف در مورد سالمندان خانواده چقدر می‌تواند صحت داشته باشد؟ شما برای تضمین رفاه و کیفیت زندگی سالمند در خانواده چقدر تلاش کرده‌اید؟

برای سنجش سطح کیفیت زندگی سالمندان معیارهایی نیز وجود دارد که با سنجش وضعیت فعلی با آن معیارها می‌تواند جایگاه این بخش از جمعیت کشور را تخمین زد.

فرحناز محمدی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی این معیارها را چنین معرفی می‌کند:

مهم‌ترین معیارهای ارتقای کیفیت زندگی سالمندان بویژه سـالمندانی کـه بـه نـوعی از اخـتلال و ناتوانی رنج می‌برند شامل شاخص‌هایی است که می‌توان از این میان به توسعه سطح توانایی عملی فرد سالمند اشاره کرد. این پژوهشگر همچنین ارتقای اختیار توانایی عملی فردی سالمند و داشتن زندگی مستقل را از دیگر شاخص‌های کیفیت زندگی سالمندان تلقی می‌کند. به اعتقاد وی، رضایت کلی فرد از زندگی و توانایی کارکردن، وضعیت مالی و فعالیت‌های روزمره زندگی، فعالیت‌های اجتماعی، علائم و نشانه‌های بیماری و اختلالات ازجمله مواردی است که می‌تواند در مورد کیفیت زندگی سالمند مورد توجه قرار گیرد.

دکتر محمدی همچنین میزان استرسی که بر سالمند وارد می‌شود و میزان حمایت اجتماعی که دریافت می‌کند، سطح دستیابی به اهداف، اعتماد به نفس، میزان افسردگی و دانستن روش‌های مقابله با آن را در میزان احساس رفاه در زندگی موثر می‌داند.

وی تاکید می‌کند تلقی ذهنی افراد نسبت به رفاه و سلامت خود متفاوت است. معیارهای عینی که برای رفاه و کیفیت زندگی وجود دارد در این زمینه نباید نادیده گرفته شود.

ماندانا ملاعلی

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها