از اینرو جامجم گفتوگویی با دکتر حبیبالله انصاری، دبیرکل و رئیس ستاد برنامهریزی و اجرایی انجمن صنایع لوازم خانگی ایران داشت تا از اوضاع این صنعت مطلع شود.
آیا رکود در صنایع لوازم خانگی در حدی است که بتوان آن را بحران نامید؟
ببینید برای پاسخ این پرسش لازم است کارشناسی سخن گفته شود و در کلان اقتصاد و صنعت تولید لوازم خانگی اظهار نظر کنیم، نه اینکه با تعطیل شدن یک یا دو کارخانهای که بهرهور نبودهاند، بگوییم صنعت روبه ورشکستگی رفته است. به همین دلیل بنده به طور مشخص میگویم رکود به دلایل مختلف ایجاد شده، اما اینکه بخواهیم نیمه خالی لیوان را ببینیم و بگوییم دومینوی ورشکستگیها در حال حرکت است، خیر. چون در همین شرایط، آن دسته از کارخانجات که اصولی تصمیمگیری کردهاند، گرچه کاهش تولید داشتهاند، اما هنوز زنده و فعال هستند و حتی در برخی موارد افزایش سرمایه و توسعه کارخانه نیز داشتهایم.
با اجرای طرح کارت خرید کالا به عنوان تحریککننده تقاضا موافق بودید؟
بله، ولی این موضوع به حاشیه رانده شد. چون اگر همان طرح اولیه خرید کالا با کارتهای اعتباری که به صورت نامحدود (کالاهای خارجی و داخلی) و برای همه اقشار طراحی شده بود، اجرا میشد، تأثیر مناسبی در بازار ایجاد میکرد و رونقی نسبی را تجربه میکردیم.
چند درصد کالاهای موجود بازار لوازم خانگی، خارجی و قاچاق هستند؟
درباره سهم بازار کالاهای خارجی و داخلی لازم است به این موضوع توجه کنیم که آیا در واقع مردم توان خرید کالاهای خارجی با تفاوت قیمتی فاحش میان تولیدات داخلی و خارجی را دارند؟ آیا در شهرستانها و روستاهای ما همه از این نوع کالاها استفاده میکنند؟ به عنوان مثال هماکنون هیچ واردات بخاری گازی نداریم، در بخش آبگرمکنهای زودجوش در حقیقت چه بخشی از محصولات موجود، خارجی هستند یا کولرهای آبی هم همینطور. پس به اعتقاد بنده به عنوان یک مقام صنفی، 70 تا 75 درصد از نیازهای کل جامعه ایران توسط تولیدات و محصولات ایرانی لوازم خانگی در بخشهای مختلف تأمین میشود.
نظر شما درباره تعطیل شدن کارخانه ارج چیست؟
به نظرم این کارخانه چون دولتی بود، (بانک ملی سهامدار اصلی آن بود) به این روز افتاد و سهامدارانش دلسوز آینده آن نبودند. درحالی که با استفاده از مهارت، امکانات و تجهیزات موجود این کارخانه میتوانستیم ضمن ایجاد کمی تغییرات محصولاتی باکیفیت را روانه بازار کنیم. در یک کلام این زمین «ارج» بود که همانند «آزمایش» عامل نابودی آن شد.
واقعا این کارخانه میتواند احیا شود؟
بله، خطوط تولید این کارخانه اینگونه نیست که رهایش کنیم. این کارخانه با تمام امکاناتش که مهمترین آنها مهارت و توانمندی پرسنل آن بود، میتواند بسادگی دوباره احیا شود، اما اگر اراده بر این باشد که تاکنون نبوده است.
نقش بانکها در مشکلات اقتصادی تولیدکنندگان چیست؟
به نظرم فعالیت بانکها در راستای حمایت از تولید نبوده و بهرههای غیرمنطقی نزدیک به 30 درصد عاملی در تعطیلی کارخانهها بوده است، چون هزینه تولید برای تولیدکنندگان افزایش داشته است. شما به تسهیلات ارائه شده در کشور همسایه ایران یعنی ترکیه یا دورتر مثل چین داشته باشید، ببینید بانکها با چه بهرهای به تولید وام میدهند؟ اما در ایران بانکها تولید را نشانه رفتهاند و بیشتر برای تأمین منافع مالی خود گام برداشتهاند و به عنوان نمونه تملک واحدهای تولیدی به دلیل بدهی توسط بانکها بوده است.
پیشنهاد شما برای حمایت از تولید چیست؟
من سه راهکار فوری پیشنهاد میکنم؛ الف) جلوگیری و تمرکز در مقابله با قاچاق، به عنوان مثال پرونده 40 کانتینر یخچال قاچاق چه شد؟ آیا واقعا برخورد شده است؟ ب) منطقی شدن مالیات؛ امروز مالیات وسیلهای برای فشار به تولید شناخته میشود، درحالی که نباید اینگونه باشد. تولیدکنندگان هرگز از مالیات شانه خالی نمیکنند، اما وقتی رکود است، چه مالیاتی باید پرداخت شود. میتوانیم با ارائه یک تنفس به تولیدکننده، فرصت ایستادن بدهیم. ج) تصحیح سیاست بانکها نسبت به تولید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
مشكل این قبیل كارخانجات ، دولتی بودن آنها و هزینه هائ بی حساب و كتاب مدیرانشان طی سالیان متمادی بوده كه باعث زمین خوردنشان شده است .