معمای پلیسی

حسادت مرگبار

سروان میری در اداره مشغول رسیدگی به پرونده‌ای بود که از مرکز پیام با او تماس گرفتند و از قتل زنی جوان در یکی از محله‌های جنوبی تهران خبر دادند. محل قتل نزدیک به اداره آگاهی بود و کارآگاه خیلی زود خود را به آنجا رساند.با این‌که ساعت 12 ظهر بود اما افراد زیادی از اهالی در مقابل خانه مورد نظر جمع شده بودند و سربازان به آنها اجازه نمی‌دادند به خانه نزدیک شوند.
کد خبر: ۹۱۷۳۴۰

سروان با نشان دادن کارتش وارد خانه شد. ساختمانی قدیمی و دو طبقه که قتل در طبقه دوم آن رخ داده بود. افسر کلانتری با مشاهده سروان به سمت او آمد و گفت: مقتول زن 24 ساله‌ای به نام ساغر است که با کمربند مانتو خفه شده است. به نظر می‌رسد قاتل شوهر او باشد.

چطور؟

او بعد از قتل خانه را ترک کرده و پاسخگوی تماس هایش نیست.

چه کسی جسد را پیدا کرده؟

«هوو»ی مقتول. او در طبقه پایین زندگی می‌کند. متوجه صدای گریه نوزاد «هوو»ی خود شده و وقتی به طبقه بالا می‌آید با جسد زن جوان روبه‌رو شده و موضوع را به پلیس اطلاع می‌دهد.

سروان سپس همراه افسر کلانتری رفتند. جسد زن جوان مقابل در آشپزخانه افتاده بود. سفره پهن بود و دو ظرف غذا که تمام شده بود در سفره قرار داشت. به نظر می‌رسید که قبل از جمع کردن سفره خفه شده است.

هیچ آثاری از ورود به زور روی در دیده نمی‌شد و این موضوع احتمال قتل توسط یک آشنا را قوت بخشید.

سروان سپس به تحقیق از «هوو»ی‌ ساغر پرداخت. زن میانسال که شوکه شده بود با مکثی طولانی به پرسش‌ها پاسخ می‌داد.

با ساغر مشکل داشتی؟

مگه میشه دو «هوو» با هم مشکل نداشته باشند؟ زن هست و حس حسادتش.

چرا همسرت دوباره ازدواج کرد؟

به خاطر این‌که من بچه دار نمی‌شدم. البته خودم اصرار کردم ازدواج کند. او خیلی بچه دوست داشت و نمی‌خواستم خودخواهانه رفتار کنم.

یک سال و نیم قبل با ساغر آشنا شد و ازدواج کرد. قرار بود ما در دو خانه جدا زندگی کنیم اما همسرم زیر قولش زد و او را به این خانه آورد.

همسرت و ساغر با هم مشکل داشتند؟

اختلاف سنی آنها بالا بود و همدیگر را درک نمی‌کردند. ساغر دوست داشت با دوستانش بیرون برود خرید کند و... محسن مخالف این کارها بود.

چطور متوجه قتل شدید؟

دیشب شوهرم پیش من بود. با ساغر دعوایش شده بود. او راننده کامیون است. حدود ساعت 10 صبح به طبقه بالا رفت تا قبل رفتن پسرش را ببیند. نیم ساعت بعد هم رفت. ساعت 12و 30 دقیقه متوجه گریه نوزاد «هوو»یم شدم. گریه قطع نمی‌شد. نگران شده و به طبقه بالا رفتم. در باز بود. با ساغر مقابل آشپزخانه روبه‌رو شدم. روی زمین افتاده بود. خودم را بالای سرش رساندم. صورتش کبود شده بود. با همسرم تماس گرفتم تلفن همراهش خاموش بود. بعد هم با پلیس تماس گرفتم.

سروان سپس سراغ پزشک رفت. او که معاینه جسد را تمام کرده بود به کارآگاه گفت: مرگ با خفگی بوده است. کنار جسد یک کمربند مانتو بود که به احتمال زیاد با آن خفه شده است. جسد گرم است و زمان زیادی از مرگ نمی‌گذرد.

پس از تحقیقات مقدماتی، جسد به پزشکی قانونی ارسال شد و بازپرس جنایی دستور بازداشت محسن را صادر کرد.هیچ ردی از مرد میانسال نبود.

تحقیقات نشان می‌داد، محسن در یک پرونده نزاع مرگبار هم تحت تعقیب است. سرانجام پس از یک هفته او داخل کامیونش در یک پارکینگ دستگیر شد.

محسن وقتی مقابل سروان نشست، قتل ساغر را انکار کرد و گفت: من همسرم را نکشتم. با او اختلاف داشتم اما او را نکشتم.

اگر قاتل نیستی چرا فرار کردی؟

چون در یک پرونده دیگر تحت تعقیب بودم.

شما شب قبل از قتل با همسرت درگیر نشده بودی؟

قبول دارم. اما درگیری در هر خانه‌ای هست ولی دلیل قتل نیست.

محسن دربازجویی‌ها سرسختانه منکر قتل بود. سروان با بررسی پرونده دو سرنخ پیدا کرده و «هوو»ی ساغر را به‌عنوان قاتل معرفی کرد.

پاسخ معمای پلیسی شلیک به زندگی

سروان با اشاره به سه دلیل زیر رضا را به عنوان قاتل معرفی کرد:

سروان میری با اشاره به دو دلیل ناهید را به عنوان قاتل معرفی کرد.

1- کشف فیلتر سیگار آغشته به رژ لب در محل قتل و سیگاری بودن ناهید.

2- زمانی که ناهید ادعا می کرد با دوستش صحبت کرده، او کشته شده بود.

در مسابقه شماره گذشته 951 نفر شرکت کرده بودند که 178 نفر پاسخ صحیح داده‌اند. از میان پاسخ‌های صحیح محسن آقایی از ورامین و علی احمدی از کیش به قید قرعه برنده شده‌اند.

شما خوانندگان با اشاره به دو دلیل کارآگاه برای کشف راز قتل در مسابقه معمای پلیسی شرکت ‌و پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.

وحید شکری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها