کار در دوران دانشجویی با این که پدیده جدیدی نیست و از وقتی پای جوانها به دانشگاه باز شد، رونق پیدا کرد جزو پدیدههایی است که حرف و حدیث دربارهاش بسیار است؛ پدیدهای که با وجود مخالفها و موافقها هر سال بازارش داغتر میشود و خودش متنوعتر. آن وقت چندان عجیب نیست که بین آگهیهای روزنامه، چشمتان به نیازمندیهایی بخورد که فقط مختص جماعت دانشجو نوشته شدهاند. آگهیهایی با مضمونهای تکراری که نسل به نسل از ورودیهای قدیم به جدید منتقل میشود: «به تعدادی دانشجو جهت آمارگیری نیازمندیم»، «کار پارهوقت دانشجویی با درآمد عالی»، «بازاریاب ترجیحا دانشجو»، «به یک دانشجوی متاهل جهت شیفت شب آژانس نیازمندیم» و... .
آگهیهایی که وقتی کنار هم ردیف میشوند، دانشجوهای زیادی را جذب بازار کار میکنند. کاری که البته نه با رشته تحصیلیشان در ارتباط است و نه جزو علاقهمندیهایشان به حساب میآید. در سابقه کارهایی که جماعت دانشجو بخصوص ورودیهای سالهای اول دانشگاه از بین صفحات آگهی روزنامهها پیدا میکنند، یک دلیل پررنگ و واضح خودنمایی میکند؛ نیاز مالی. عاملی که بین تمام دلایلی که میتوانند دانشجوها را راهی بازار کار کنند، حرف اول را میزند. دلیلی که پای علیرضا ـ ف، دانشجوی سال سوم رشته علوم آزمایشگاهی در یکی از دانشگاههای مطرح تهران را به یک شرکت تبلیغاتی باز کرده و این تابستان یک سال است این جوان 21 ساله، در شرکت مشغول بازاریابی است. علیرضا از پشت صندلیهای کنکور که به دانشگاه رسید، تجربه هیچ کاری نداشت جز درس خواندن، اما شهریه دانشگاه از همان ترم اول، مثل آوار خراب شد روی سرش. وقتی به این شهریه هزینه خوابگاه، رفت و آمد و... را هم اضافه کرد به این نتیجه رسید که عدد و رقمی که به دست آورده از حقوق بازنشستگی پدر خیلی بیشتر است. نتیجه این شد از همان ترم اول دنبال کار گشت و بالاخره با وساطت یکی از آشناهای دور به عنوان بازاریاب مشغول کار شد. تجربهای که خودش دربارهاش میگوید: نمیتوانستم دست روی دست بگذارم. هزینه زندگی در تهران از شهر ما خیلی بالاتر است. به من هم چون شبانه قبول شده بودم خوابگاه تعلق نمیگرفت. از یک طرف شهریه دانشگاه و از طرف دیگر هزینه خوابگاه و خورد و خوراک و رفت و آمد و... همه اینها من را مجبور کردند دنبال کار بگردم. آن هم در شرایطی که نه مهارتی داشتم و نه وقت داشتم مهارتی یاد بگیرم. به خاطر همین سراغ این شغل آمدم.
علیرضا اما از کارش راضی نیست. نارضایتیاش را میتوان براحتی از چشمهایش خواند، بخصوص در این روزها که فصل امتحانات دانشگاه هاست و او وقت برای درس خواندن کممیآورد.
این دانشجوی جوان بجز حسرت با فراغبال درس خواندن، یک دلیل دیگر هم برای نارضایتی دارد. دستمزدی که به نظرش با وقتی که میگذارد تناسب ندارد و هیچ وقت بالا نمیرود. با تمام این تفاسیر، چرخ زندگی دانشجوییاش حداقل برای دو ترم تحصیلی دیگر باید بچرخد.
مشاغلی بدون درآمد، بیمه و...
برای صاحبان مشاغل، دانشجوها یکی از محبوبترین نیروهای کار به حساب میآیند. شرایط زندگی و تحت فشار بودنشان، آنها را خیلی زود وسوسه میکند به هوای استقلال مالی و رفع نیازهای مادی، لحظههای مفید تحصیل را از دست بدهند. انگیزهای که باعث میشود صاحبان مشاغل برای استخدام آنها شرط و شروط بگذارند. از تائیدیه کار و استخدام بعد از دو یا سه ماه کار آزمایشی گرفته تا قراردادهای بدون بیمه و عیدی و پاداش و... .
دلایلی که خیلیها را در صف مخالفان کار در دوران دانشجویی قرار میدهد، بویژه وقتی تبعات منفی این اتفاق به سر جلسههای امتحان کشیده میشود و نتیجهاش برای عدهای نمرههای نه چندان خوب در کارنامه پایان ترم است. فهیمه ـ س، دانشجوی ترم پنج رشته دامپزشکی دانشگاه است و سابقه تدریس خصوصیاش حالا از دو سال گذشته است. او از همان روزهای اول دانشجویی به دنبال یافتن منبع درآمدی برای کمک به خانوادهاش بود؛ منبع درآمدی که جبران هزینههای تحصیلی را بکنند که بعد از دانشجو شدن او به خانوادهاش وارد شده بود. نتیجه این اتفاق پرس و جو و گشتن در صفحات نیازمندیهای روزنامه بود و او حالا با قرارداد ساعتی 7000 تومان به بچهها زبان انگلیسی میآموزد: کاری که وقت زیادی از ساعات روزانهاش را گرفته و به گفته خودش باعث افت تحصیلیاش شده است؛ دلیلی که مخالفان کار دانشجویی را سفت و سخت در موضعشان نگه میدارد. گروهی که معتقدند وظیفه دانشجو، تحقیق و کسب علم، دانش و مهارت مرتبط با رشته تحصیلیاش است.
این موضوع را وقتی با دکتر محمدعلی برخورداری، رئیس دانشگاه علم و صنعت در میان میگذاریم دربارهاش به جامجم میگوید: کار دانشجویی در حقیقت مثل یک تیغ دولبه است. اگر در مسیر کسب علم و تجربه و در ارتباط با رشته تحصیلی و تخصصی دانشجوها باشد، مفید است؛ چراکه به این موضوع کمک میکند آنها در دنیای واقعی و خارج از فضای دانشگاه درباره علمی که کسب میکنند مهارت و تجربه به دست بیاورند. تجربهای که مکمل علم و دانش آنها خواهد بود.
رئیس دانشگاه علم و صنعت در ادامه میافزاید: اما آنچه از کار دانشجویی در واقعیت میبینیم این است که خیلی وقتها دانشجوها صرفا برای این که درآمدی داشته باشند، دنبال کار میروند و در نتیجه مشاغلی را تجربه میکنند که هیچ ارتباطی با رشته تحصیلی شان ندارد. در نتیجه زحمت میکشند، اما این تجربه و زحمت برای آنها بار علمی ندارد. از این نظر کار دانشجویی نهتنها یک فرصت نیست، بلکه خیلی وقتها میتواند تهدیدکننده هم باشد.
دکتر برخورداری تاکید میکند: کار دانشجویی در پایه و اساس شکل گرفتناش، پدیده بدی نیست، اما متاسفانه کارکردهای نامناسبی پیدا کرده است. در خیلی از کشورهای دنیا هم دانشجوها در دوران تحصیلشان کار میکنند، ولی ترجیحا کاری را انجام میدهند که با رشته تحصیلیشان در ارتباط است. این همان اتفاقی است که بین دانشجوهای ما نمیافتد. بیشترشان یا سراغ تدریس خصوصی میروند یا بازاریابی، آمارگیری و... اما از آنجا که مجبورند زمان زیادی را به کارشان اختصاص بدهند معمولا موفق به گذراندن واحدهایشان نمیشوند. همین دلیل باعث میشود خیلی دیرتر از همکلاسی هایشان که شاغل نیستند، دوره دانشگاه را تمام کنند مثلا به جای هشت ترم ده ترم یا بیشتر.
ساز و کار وزارت علوم برای حل این مشکل
کار دانشجویی یک شغل تمام وقت است؛ با این جمله موافق باشید یا نه، نمیتوانید منکر شوید حتی کار نیمهوقت هم قسمتی از ذهن، زمان، انرژی و... یک دانشجو را به خودش اختصاص میدهد و در نتیجه مانع پرداختن او به وظیفهای میشود که صرفا به او واگذار شده ؛ یعنی درس خواندن.
اتفاقی که دکتر مازیار طلایی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و جامعهشناس دربارهاش به جامجم میگوید: عمدتا بین دلایل بیشتر دانشجوهایی که در محیط خارج از دانشگاه دنبال کار میروند، انگیزه اقتصادی دیده میشود. به عبارت سادهتر تامین هزینههای تحصیل و زندگی. در نتیجه مشغول انجام کارهایی میشوند که غیرمرتبط با درس و مهارتی است که میآموزند؛ درس و مهارتی که قرار است شغل آیندهشان باشد. این موضوع البته شاید از نظر اقتصادی به آنها کمک کند، اما از نظر حرفهای، چیزی به آنها نمیآموزد.
این جامعهشناس ادامه میدهد: با درگیر شدن دانشجوها به کارهای نامرتبط، هم انرژی و توانشان هدر میرود و هم به روند تحصیلیشان ضربه میخورد. این وسط انگیزه خیلیها برای ادامه تحصیل کم میشود. استرس و درگیری ذهنی برای خیلیها به وجود میآید و در نهایت همه صرفا به دنبال گرفتن مدرک هستند.
دکتر طلایی تاکید میکند: کار در دوران دانشجویی عموما کاری از سر اجبار است و ما باید قبول کنیم با توجه به شهریههای میلیونی دانشگاهها، خیلی از دانشجوها ناگزیر هستند این راه را انتخاب کنند. اتفاقی که به گفته این استاد دانشگاه ریشه در مشکلات اقتصادیای دارد که جامعه با آن درگیر است.
دکتر طلایی با اشاره به این موضوع میگوید: ما باید قبول کنیم حلقه گمشدهای در این میان وجود دارد که دانشجوهای زیادی را به انتخاب این مسیر مجبور میکند. باید قبول کنیم دولت یا وزارت علوم ساز و کاری را در نظر بگیرد که به دانشجوهایی که به خاطر نیاز مالی مجبور به این انتخاب میشوند، کمک کند. برای مثال کمک هزینههای تحصیلی، وامهای دانشجویی، تسهیلات و... البته این امکانات در حدی وجود دارد، اما چندان چشمگیر نیست و شامل حال همه هم نمیشود.
کار با هدف کسب هویت
برای بعضی دانشجوها، کار در دوران دانشجویی، به خاطر غم نان و درس و دانشگاه نیست. اینجاست که پای دانشجوهایی وسط میآید که دوست دارند با کار کردن هویتی مستقل کسب کنند و تجربهای جدید بیاموزند. همین تفاوت در انگیزه و هدف، تفاوت در نوع کار انتخابی و نتیجه را هم به دنبال دارد. ریشههای این استقلال هویتی برای گروهی که بدون انگیزه مالی سراغ کار در دوران دانشجویی میروند، به گذر آنها از مرحله نوجوانی به جوانی برمیگردد. به هویتی که تغییر کرده و حالا صندلی دانشگاه، این فرصت را به آنها داده است تا مهر تائیدی بر این تغییر بزنند. برای این جماعت، یکی از راههای کسب هویت و اثبات خود به خانواده و اطرافیان، شاغل شدن است؛ دلیلی که باعث میشود با وسواس بیشتری دست به انتخاب شغل نیمه وقت بزنند و درآمد هم برایشان چندان مهم نباشد. نتیجه این انتخاب و وسواس در بیشتر موارد، مشغول شدن به کاری است که در ارتباط با رشته تحصیلی شان است.
دلیلی که باعث میشود تجربهای ناب نصیب این عده شود. تجربهای که دکتر مازیار طلایی، جامعهشناس دربارهاش میگوید: از مزایای انتخاب درست کار دانشجویی، مدیریت زمان و تمرین کار گروهی است. از آنجا که نه خود فرد و نه خانوادهاش از او انتظار درآمد ندارند، او با استرس کمتری کار میکند و از آن طرف وقت بیشتری را هم به درس خواندن اختصاص میدهد. در نهایت با موفقیت به درس و دانشگاهش ادامه میدهد و در محیط کار، دورهای را میگذراند که میتوان به آن دوره کارآموزی گفت که در حقیقت پیش نیاز ورود او به بازار کار در روزهای بعد از فارغالتحصیلی است.
توصیههای طلایی برای دانشجوهای شاغل
اگر شما هم جزو دانشجوهایی هستید که به هر دلیلی مجبورید همزمان با تحصیل در دانشگاه، کار در فضای بیرون دانشگاه را برای چند ساعت یا چند روز در هفته، تجربه کنید، بهتر است به این توصیهها گوش کنید. رازهای طلایی ای که به شما کمک میکنند این دوران را با بازدهی بالاتری بگذرانید:
1 ـ برنامهریزی داشته باشید. چه برای کار و چه برای درس. بدون برنامه ریزی نمیتوانید جلو بروید.
2 ـ وقت مرده نداشته باشید. از کمترین زمانها برای مرور درسها و جبران وقتی که به کار اختصاص داده اید، استفاده کنید. فصل امتحانات زود از راه میرسد و شما با انبوهی از درسهای نخوانده تنها میمانید.
3 ـ آرامش داشته باشید. با استرس نمیتوانید روی کاری که انجام میدهید و درسی که میخوانید تمرکز داشته باشید. استرس مانع تمرکز شماست. این نکته را فراموش نکنید.
4 ـ درس را اولویت قرار بدهید . وظیفه اول شما گذراندن دوران تحصیل است. درنتیجه در دوران امتحانات تا جایی که میتوانید از محل کارتان مرخصی بگیرید یا زمان کمتری را به کار اختصاص بدهید تا نتیجه بهتری در درسها بگیرید.
مینا مولایی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: