در ضرورت دوراندیشی و صیانت از سرمایه‌های زیست‌محیطی و گردشگری

دورتر از نوک بینی...

مسئولان گردشگری تایلند، جزیره مشهور تاچای را تا مدت نامعلومی روی گردشگران بستند. این خبر را رسانه‌ها در طول همین هفته روی خروجی‌ها بردند.
کد خبر: ۹۰۷۸۰۹

احتمالا می‌دانید تایلند یکی از گردشگرپذیرترین کشورهای دنیاست و سال گذشته میزبان بیش از 30 میلیون گردشگر بوده، 30 میلیون نفری که طبق اعلام مسئولان تایلندی نزدیک به صد هزار نفر هم از هموطنان ما در اقصی نقاط جهان بودند! برای کشوری که گردشگری حدود 10 درصد از تولید ناخالص ملی‌اش را به خود اختصاص داده، بستن یکی از استراتژیک‌ترین اماکن توریستی چه معنایی دارد؟ آیا تایلندی‌ها دیوانه شده‌اند؟ آیا در وانفسای رقابت میلی‌متری کشورها برای جذب گردشگر، به سرشان زده و دارند تیشه به ریشه خودشان می‌زنند؟ نه! کمی صبر کنید، من به شما می‌گویم.

جزیره Koh Tachai در بین تایلند رفته‌ها و تورگردانان وطنی به جزیره تاچای معروف است، در پارک ملی معروف و جهانی «سیملان» در جنوب غربی تایلند واقع شده و سالانه پذیرای انبوه گردشگران خصوصا از کشور چین است. سواحل شن سفید و صخره‌‌های مرجانی زیبا، این جزیره را به یکی از محبوب‌‌ترین جزایر برای مسافران تایلند بدل کرده و درصد بالایی از تورها و گردشگران انفرادی، بازدید و اقامت در این جزیره را در برنامه سفر خود به تایلند می‌گنجانند. موضوع این است که حجم بالایی گردشگر باعث تهدید جدی منابع طبیعی و محیط زیست این جزیره شده و حالا مسئولان می‌گویند پیش از این‌که خسارات غیرقابل جبران شود، برای احیای محیط زیست جزیره و دریا، باید جزیره روی مسافران بسته شود.

پیش از این هم خبرهای مشابهی از انسداد دسترسی گردشگران به برخی مناطق روستایی خاص در کشورهای دیگر از قبیل ژاپن هم منتشر شده بود. واقعیت این است که در این نوع برخورد کشورهای پیشتاز گردشگری، درس‌های زیادی برای آموختن هست. کشورهایی که کوچک‌ترین تصمیم‌ها را با چرتکه سود و زیان می‌گیرند، گاهی اینچنین حاضر می‌شوند دور منابع درآمدی هنگفت را خط قرمز بکشند. آنها البته منطق روشنی دارند، کمی بیشتر از نوک بینی را می‌بینند و بیشتر از حجم درآمد به پایداری آن فکر می‌کنند. ولی ما با این زیرساخت‌های نیم‌بند و صنعت نیمه‌جان گردشگری، با منابع‌مان چه می‌کنیم؟ چند روستا و شهر و جاذبه گردشگری مثال بزنم که از ازدیاد غیرمنطقی گردشگر رنج می‌برد؟ اوضاع کلاردشت نسبت به ده سال پیش چقدر فرق کرده؟ خیابان‌ها و جنگل‌های محدوده این شهر، پس از هر بار تعطیلات چه وضعی پیدا می‌کند؟ جاده چالوس چطور؟ جاده‌ای که روزگاری یکی از زیباترین جاده‌های جهان بود، حالا با این حجم فزاینده زباله‌های غیرقابل جمع‌آوری در دره‌ها و تپه‌ها چه ریخت و قیافه‌ای پیدا کرده ؟ همین پرسش‌ها درباره ماسوله، ابیانه، میمند، کوهستان‌های اطراف تهران مثل درکه و دربند و خیلی جاهای دیگر کشور هم صادق است.

حرف این نیست که ما هم بیاییم و ورود گردشگران را به این اماکن ممنوع کنیم –البته برای برخی از آنها و در برخی مقاطع زمانی، شاید این کار هم ضرورت داشته باشد ـ اولویت‌سنجی حرف درستی است که هم باید در نگاه مردم و هم در نگاه متولیان گردشگری باشد. برای توسعه پایدار گردشگری باید بپذیریم حفظ محیط‌زیست بر افزایش مقطعی درآمدهای گردشگری ارجح است. توسعه گردشگری اگر بر مدار تخریب محیط‌زیست بچرخد، یک روز بالاخره به بن‌بست می‌رسد. روزی که نه‌ چیز جذابی برای گردشگران باقی مانده، نه مجالی برای احیای محیط زیستی که آسیب‌ها به آن معمولا غیرقابل جبران است.

عباس رضایی ثمرین - دبیر ضمیمه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها