ناگهان صدای جیغ دختر جوان سکوت خوابگاه را شکست. چراغ اتاقها یک به یک روشن شد و نگهبان خود را به محل رساند.
جسد دختر جوانی با لباس راحتی به صورت طاق باز در مقابل بلوک شماره 3 افتاده بود و دختران دانشجو از دیدن این صحنه شوکه شده بودند و فقط نظاره گره صحنه بودند. رد خون از پشت سر او جاری شده بود. یکی از دختران که دانشجوی پرستاری بود خود را بالای سر مهلا رساند و پس از گرفتن نبض او سری به تاسف تکان داد.
کارآگاه در خانه خواب بود که با صدای زنگ تلفن کشیک قتل از خواب پرید. قبل از اینکه بچهها بیدار شوند به آن جواب داد. مامور کلانتری 21 بود و از سقوط مرموز دختر دانشجو در خوابگاه دانشجویی خبر داد. سروان آدرس را یادداشت کرد و راهی محل حادثه شد. خیابانها خلوت بود و خیلی زود به آنجا رسید. هنوز دانشجویان در محوطه حضور داشتند و تعدادی از آنها گریه میکردند. نگهبان خوابگاه در را برای کارآگاه باز کرد. نور فلاش دوربین ماموران بررسی صحنه جرم بهترین راهنمایی برای شناسایی محل حادثه بود.
سروان خودرو را مقابل ساختمان پارک کرد و با بیرون آوردن دفترچه اش از جیب تحقیقاتش را آغاز کرد. جسد متعلق به دختری حدود 20 ساله بود که به صورت طاق باز و در فاصله یک متری دیوار افتاده بود. به نظر میرسید که خودکشی کرده باشد.
افسر کلانتری که در حال تحقیق از دانشجویان بود با مشاهده سروان به سمت او آمد و گزارش خود را گفت. دختر جوان مهلا نام داشت و دانشجوی رشته مامایی در مقطع فوق لیسانس بود. او اهل یکی از استانهای شمالی کشور است و امشب به زندگی اش پایان داد.
انگیزهای برای خودکشی داشت؟
آنطور که هم اتاقی اش گفته، مدتی عاشق پسری بوده، اما به او نرسیده بود. به همین دلیل دچار مشکلات روحی شده و تصمیم به خودکشی گرفته بود.
درباره قصدش با کسی حرف زده بود؟
نه. خیلی دختر ساکتی بود و کمتر با همکلاسی هایش حرف میزد.
کسی صحنه خودکشی را دیده؟
نه همه با صدای فریاد او متوجه ماجرا شدهاند.
در زمان حادثه چند نفر در اتاق بودند؟
دو نفر. بقیه دانشجویان این هفته به شهر خود رفته بودند تا قبل از امتحانات و ماه رمضان بازگردند. فقط مهلا و دوستش سمیرا در اتاق بودند.
سروان گشتی در محوطه زد و از افسر کلانتری خواست سمیرا را برای تحقیقات به اتاق نگهبانی بیاورد. پزشک جنایی هم با بررسی جسد، اصابت سر مهلا با زمین را علت مرگ او اعلام کرد.
مورد مشکوکی در محل دیده نمیشد. بازار شایعه هم میان دانشجویان داغ بود و هرکدام حرفی میزد. یکی میگفت به خاطر شکست عشقی خودکشی کرده و دیگری نمرات پایین در امتحانات را انگیزه خودکشی اعلام میکرد.سروان وارد اتاق نگهبانی شد. دختر جوان روی صندلی نشسته بود و به خاطر اضطراب با دستمالی که در دست داشت بازی میکرد.
مهلا چرا خودکشی کرد؟
نمیدانم. مدتی بود افسرده و گوشهگیر شده بود. فکر کنم به خاطر آن بود.
بیدلیل کسی افسرده نمیشود.
میدانم او خیلی ساکت بود، اما از حرفهایش میشد فهمید با پسری قصد ازدواج داشته که نشده است.
چرا مانع او نشدی؟
من تازه قرص آرامبخش خورده و خواب بودم. امشب خیلی سر درد داشتم و دو تا قرص خوردم. متوجه رفت و آمد در راه پله شده و بیدار شدم. بعد هم مقابل پنجره رفتم و با جسد مهلا روبهرو شدم.
تو مهلا را کشتی و حالا میخواهی مرگ او را خودکشی نشان دهی. این برای من اثبات شده است، اما انگیزهات را نمیدانم.
دختر جوان که شوکه شده بود، مکثی کرد و بعد بغضش ترکید و گفت: من نمیخواستم او را بکشم. دعوایمان شد و یک لحظه او را هل دادم که به پایین سقوط کرد.
پاسخ معمای پلیسی فقط یک اشتباه
سروان میری با اشاره به دلیل زیرقاتل را معرفی کرد.
گلوله به شقیقه سمت راست مقتول شلیک شده بود اما اسلحه در دست چپ قربانی جنایت قرار داشت .
در مسابقه شماره گذشته 2114 نفر شرکت کرده بودند که 603 نفر پاسخ صحیح دادهاند. از میان پاسخهای صحیح سمانه کریمی از قم و محمد صادقی از خاش به قید قرعه برنده شدهاند.
شما خوانندگان با اشاره به دو دلیل کارآگاه برای کشف راز قتل در مسابقه معمای پلیسی شرکت کرده و پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.
وحید شکری / ضمیمه تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد