رد خون از روی میز چکه میکرد و سکوت دوباره فضای ساحتمان را پر کرد. یکی از اهالی تلفن همراهش را از جیب درآورد و با پلیس تماس گرفت. دقایقی بعد ماموران کلانتری خود را به محل تیراندازی رسانده و پس از روبهرو شدن با جسد، سروان میری را در جریان تیراندازی مرگبار قرار دادند.
ساعتی بعد سروان خود را به مقابل ساختمان اداری در غرب تهران رساند. جمعیت زیادی کنجکاو مقابل ساختمان ایستاده بودند. سروان با معرفی خود از میان حلقه سربازان گذشت و وارد ساختمان شد. تیراندازی در طبقه دوم رخ داده بود. کارآگاه برای بررسی محل از پلهها بالا رفت. در هر طبقه سه واحد اداری قرار داشت با راهرویی باریک.
همهمهای در طبقه دوم بهپا شده بود. ماموران در حال عکسبرداری از محل و تحقیق از ساکنان بودند. افسر تجسس کلانتری با مشاهده کارآگاه، خود را به او رساند تا گزارش بررسیهایش را بدهد.
مرد میانسال به نام سمیر اهل یکی از کشورهای عربی است که با شریک ایرانی خود در این شرکت لپتاپ وارد میکردند. آنها تا چند وقت قبل انحصار واردات مارک معروفی را در اختیار داشتند، اما ناگهان کارهایشان با مشکل روبهرو شد و مدتی بود با مشکلات مالی روبهرو شده بودند.
سمیر امروز به خاطر همین مشکلا ت به شقیقه سمت راستش شلیک کرد و به زندگیاش پایان داد.
در زمان خودکشی کسی اینجا بود؟
بله، شریک ایرانیاش به نام حسین در دفتر حضور داشت.
سروان به سمت جنازه رفت. سر مقتول روی میز قرار داشت و هنوز اسلحه در دست چپش بود. رد خون روی میز دیده میشد. پزشک هم در گزارش خود اعلام کرد، مرگ حدود ساعت 7 بوده و گلوله از فاصله نزدیک شلیک شده است.
تمام شواهد حکایت از خودکشی مرد عرب داشت. همسایهها هم در تحقیقات گفتند؛ پس از شنیدن صدای گلوله مقابل واحد شماره 4 آمده و هیچ رفتار مشکوکی را ندیده بودند. حسین را دیدهاند که وحشتزده به جسد خیره شده بود.
پس از تحقیقات مقدماتی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و سروان برای تکمیل تحقیقات به بازجویی از حسین پرداخت.
مرد میانسال هنوز شوکه بود و درباره حادثه گفت: در آشپزخانه در حال درست کردن چای بودم که صدای شلیک گلوله، سکوت شرکت را شکست. خود را به سالن اصلی رساندم و با جسد سمیر روبهرو شدم. او نتوانست شرایط جدید را تحمل کند و خودکشی کرد.
چه شرایطی؟
مدتی بود جواز نمایندگی ما باطل شده و ما با مشکل مالی روبهرو شده بودیم. او که همیشه در اوج بود، نتوانست این شرایط را تحمل کند و خودکشی کرد.
اسلحه را از کجا آورده بود؟
برای مراقبت از خودش خریده بود و همیشه در کشوی میزش میگذاشت.
کارآگاه گشتی در شرکت زد و دستور بازداشت حسین را صادر کرد و گفت: نقشهات را خیلی خوب اجرا کردی. بعد از مرگ سمیر میتوانستی سهم او را بالا بکشی و خود را نجات دهی. به همین خاطر شریکت را کشتی و با صحنهسازی ماجرا را خودکشی نشان دادی، اما یک اشتباه راز قتل را فاش کرد.
پاسخ معمای پلیسی قتل در طبقه 22
سروان میری با اشاره به دو دلیل قاتل را معرفی کرد.
1- مرد جوان به افسر کلانتری گفته بود که محیا زنگ زد و به من گفت قصد خود کشی دارد. به علت غیبت طولانی او به منزل مراجعه کردم، ولی درجواب کارآگاه گفت: محیا ساعت 14 و 30 دقیقه به من زنگ زد و گفت قرص خورده و خودکشی کرده است. در زمان اعلام مرگ نیز تناقض وجود داشت.
2- همسر محیا ادعا کرده بود که به تلفن منزل زنگ زده و هیچ جوابی نگرفته است در حالی که گوشی کنار تلفن بوده و بوق اشغال داشته است.
در مسابقه شماره گذشته 2083نفر شرکت کرده بودند که 855 نفر پاسخ صحیح دادهاند. از میان پاسخهای صحیح مانی محمدنژاد از رشت و محسن اکبرزاده از سلماس به قید قرعه برنده شدهاند.
شما خوانندگان با اشاره به یک دلیل کارآگاه برای کشف راز قتل در مسابقه معمای پلیسی شرکت کرده و پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.
وحید شکری / ضمیمه تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد