سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
به گزارش جامجم، عصر پنجم مهر سال گذشته صاحب یک مرکز کاریابی در طبقه اول یک ساختمان سه طبقه در خیابان کارون تهران، به قتل رسید و زنی که منشی او بود، زخمی شد. با گزارش این جنایت به محسن مدیرروستا، کشیک قتل دادسرای امور جنایی تهران، تحقیقات پلیس جنایی آغاز شد و ماموران دربازرسی از محل جنایت چکش خونآلودی را کشف کردند. این درحالی بود که زن زخمی زمانی که به هوش آمد مدعی شد حافظهاش از کار افتاده و چیزی را به خاطر ندارد. در ادامه تحقیقات زمانی که حال این زن بهتر شد ادعا کرد مرد همسایهشان در این سوءقصد و قتل نقش داشته است. مرد همسایه با ادعای این زن بازداشت و منکر این سوءقصد و جنایت شد. ماموران صحت گفتههای مرد همسایه را تائید کردند و او آزاد شد .
ماموران سرانجام ردپای یک مرد افغان را در این زمینه به دست آوردند. این مرد تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و بعد از هشت ماه متواری بودن، ظهر پنجشنبه گذشته همراه دوستش در یک ساختمان در حال احداث در منطقه سعادتآباد دستگیر شد .
متهم به قتل افغان به نام وکیل، همراه دوستش دیروز توسط سعید احمدبیگی، بازپرس جنایی شعبه هفتم دادسرای جنایی بازجویی شدند.
وکیل با اعتراف به قتل صاحب مرکز کاریابی گفت: کاشیکارم و در تهران کار میکردم. آنجا با مردی آشنا شدم که میگفت زن و مردی در یک دفتر کاریابی فعالیت دارند که مردان را اغفال میکنند و در زمینه رمالی هم فعالیت دارند. آن قدر دوستم اصرار کرد که با او چند بار به این دفتر رفتم.
وی اضافه کرد: وقتی متوجه فعالیت این زن و مرد شدم، آنجا را ترک کردم و بابت کار آنها ناراحت بودم. تصمیم گرفتم هردوی آنها را بکشم. بعد تصمیمم عوض شد و خواستم که آنها را تنبیه کنم که دیگر مردان را اغفال نکنند. می خواستم با فساد آنها مبارزه کنم. در کرج چکشی را از یک سمساری به مبلغ 50 هزارتومان خریدم و داخل کولهپشتیام جاسازی کردم. بعد با دوستم به دفتر کاریابی رفتیم. دوستم پیش صاحب دفتر کاریابی در اتاق نشیمن ماندو من وارد اتاقی شدم که زن منشی در آنجا بود .
متهم به قتل تصریح کرد: صدای تلویزیون زیاد بود. چکش را از کوله بیرون آورده و به سوی آن زن حمله کردم. زمانی که صاحب شرکت آمد او را نیز با همان چکش کشتم. خواستم پولها را بردارم که خونی بود. گوشیشان را بابت طلبم برداشتم.
وی اضافه کرد: حتی از صحنه قبل و بعد از جنایت با گوشی خودم فیلمبرداری کردم تا اگر دستگیر شدم با نشان دادن این فیلم بتوانم علت قتل را نشان دهم. به گمان این که منشی زن هم کشته شده است، سراسیمه به سمت دوستم آمدم و دو نفری فرار کردیم. چند روز بعد از این جنایت به صورت غیرقانونی از ایران خارج شده و به کابل بازگشتم. حتی پنج ماه پیش نیز با زنی در آنجا ازدواج کردم. در همین گیرودار گوشیام سوخت و فیلم صحنه قبل و بعد از جنایت از بین رفت. دوباره که به ایران بازگشتم دستگیر شدم. بعد پی به زنده ماندن آن زن بردم. دوستم در این جنایت نقشی نداشت .
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد