این درحالی است که امسال نیز کارشناسان از شدت گرفتن آتشسوزی در عرصههای منابع طبیعی کشور خبر میدهند. خشکسالیها جبران نشد، اما امسال بارشها خوب بود و بیشتر مراتع کشور سرسبزتر از سالهای پیش خود نمایی میکنند، اما این شرایط بستر را برای گسترش آتشسوزیهای مراتع و جنگلها نیز فراهم میکند، چون دیر یا زود سبزی مراتع، جایش را به علفهای خشکی میدهد که برای جنگل و مراتع، حکم بشکه باروت را دارند و ندانمکاری انسانها هرچند کوچک، جرقهای خواهد شد برای به آتش کشیدنش.
انسان، متهم ردیف اول
بررسی آمارها در حوزه آتشسوزی جنگلها گواهی است بر این که انسان متهم ردیف اول آتشسوزی عرصههای منابع طبیعی کشور است، چون حدود 80درصد آتشسوزیهایی که در عرصههای منابع طبیعی رخ میدهد منشأ انسانی دارد، یعنی انسان به عمد یا سهو در آنها نقش دارد، به این شکل که با رها کردن فیلتر سیگار یا زبالههایی مانند بطری یا لیوانهای شیشهای، سبب بروز آتشسوزی میشود، چون برخی زبالهها این قابلیت را دارند که مانند ذرهبین عمل کنند و با شعلهور کردن علفهای خشک، آتشسوزی مهارنشدنی ایجاد کنند. با توجه به اینکه نقش انسان در آتشسوزیهای جنگل قابل توجه است، کارشناسان تاکید میکنند، آموزش و فرهنگسازی باید اولویت سازمان جنگلها برای کاهش آمار آتشسوزیها باشد.
گمشدهای به نام آموزش
ضعف در اجرای برنامههای آموزشی و کمک گرفتن از جوامع محلی، همیشه از نقاط ضعف دستگاههای اجرایی کشور بوده و به نظر میرسد سازمان جنگلها نیز آنطور که باید، نتوانسته از این ظرفیت بهره ببرد.
هادی کیادلیری، رئیس جامعه جنگلبانی به جامجم میگوید: آموزش برای بسیاری از دستگاهها در اولویت قرار ندارد و آنها تمایلی به بهره بردن از پتانسیل سازمانهای مردمنهاد ندارند به همین دلیل، هنوز علت انسانی سهم بسزایی در آتشسوزی جنگلهای کشور دارد.
ضعف در برنامههای آموزشی و فرهنگسازی سبب شده بسیاری از ایرانیها هنگام حضور در طبیعت، پیشپا افتادهترین نکات را نیز رعایت نکنند. برای نمونه هر خانواده دوست دارد برای خودش آتش روشن کند. این درحالی است که اگر افراد به این باور برسند که بهتر است از جایگاههای ویژهای که برای این کار در نظر گرفته شده استفاده کنند، آتشسوزیهای جنگل کاهش پیدا میکند.
فهم واقعی جنگل
غریبه بودن با جنگل و ارزشهای آن، مساله دیگری است که سبب میشود، برخی افراد و مسئولان برای حفظ جنگلهای کشور سنگتمام نگذارند. برخی ادعا میکنند اگر برای ساخت سد به آنها اجازه تخریب جنگل بدهند یا بتوانند از چوب جنگل برداشت کنند، این آسیب را با کاشت نهال جبران میکنند، اما مشخص است که آنها درک درستی از جنگل ندارند، زیرا جنگل زیستگاهی است که طی گذر دهها سال ایجاد شده و هیچوقت نهال کاری نمیتواند جایگزینی برای این اکوسیستم باشد.
این باور اشتباه در افراد عادی بیشتر به چشم میخورد. برای همین آنها رسیدن به منافع زودگذر را به حفظ جنگل ترجیح میدهند. رئیس جامعه جنگلبانی مثال میزند: مدتی قبل، برای مهار آتشسوزی به یکی از مناطق جنگلی کشور رفتیم. چون نیروی کمی در اختیار داشتیم، تصمیم گرفتیم با پرداخت دستمزد از بومیان منطقه نیز استفاده کنیم، اما پس از مدتی متوجه شدیم آتشسوزی به جای مهار شدن گسترش پیدا میکند. با کمی بررسی فاش شد، بومیان منطقه برای کسب درآمد و ایجاد شغل، عمدا جنگل را به آتش میکشند.
با توجه به تجربه کیادلیری میتوان به وضع آموزش و فرهنگسازی برای حفظ جنگلهای کشور پی برد. به همین دلیل باید از سازمان جنگلها و محیطزیست خواست، توجه بیشتری به ظرفیت سازمانهای مردمنهاد کنند و با استفاده از پتانسیل آنها برای آگاهی بخشیدن به بومیان منطقه کمک بگیرند.
مدیریت اشتباه جنگل
در کنار ضعف در اجرای برنامههای آموزشی و کمک گرفتن از سازمانهای مردمنهاد، برخی کارشناسان معتقدند، نحوه مدیریت چالشهایی که جنگلهای کشور با آن روبهروست، در بحرانی شدن این رخدادها نقش دارد.
رئیس جامعه جنگلبانی خیلی صریح به ضعف مدیریت اشاره و بیان میکند: اکنون نگاه حاکم، نگاه کنترلی است، اما نباید برای کاهش آسیبهایی مانند آتشسوزی صرفا چنین رویکردی داشت. مهار آتشسوزی جنگل به مدیریت مناسب نیاز دارد؛ یعنی باید با کنترل، پایش، نظارت و فراهم آوردن اعتبار و امکانات لازم آتشسوزیها را بموقع مهار کرد، زیرا بسیاری از مناطق جنگلی کشور صعبالعبور است و با تجهیزات ابتدایی نمیتوان به آنها دسترسی داشت.
برای رسیدن به این مهم نیز باید از توان جوامع محلی بهره برد، زیرا آنها اولین اشخاصی هستند که از آتشسوزی جنگلهای کشور باخبر میشوند. به همین دلیل اگر دانش و انگیزه لازم را داشته باشند، میتوانند بسیاری از کمبودهای سازمان جنگلها مانند کمبود نیرو را جبران کنند.
کیادلیری یادآور میشود: سوءمدیریت سبب میشود ما دیر از آتشسوزی مطلع شویم و وقتی به محل حادثه میرسیم، نیرو و ابزار کافی و مناسب در اختیار نداشته باشیم. به همین دلیل، آتشسوزی بیشترین خسارت را بهجا میگذارد.
خطری به نام تغییرالگو
اتفاقی که شرایط را برای مهار آتشسوزی در جنگلهای کشور دشوارتر میکند، تغییر اقلیم و الگوهای آتشسوزی است، چرا که به نظر کارشناسان، این شرایط سبب شده اکنون در زمستان نیز شاهد آتشسوزی جنگلها باشیم.
کیادلیری با بیان این که در دهه اخیر، 190 هزار هکتار از جنگلها و مراتع شمال کشور طعمه حریق شده، خاطرنشان میکند: تغییر الگو سبب شده است، شدت آتشسوزیها بیشتر شود. برای نمونه تاچند سال پیش در شمال کشور بیشتر در پاییز آتشسوزی رخ میداد، اما اخیرا در زمستان نیز شاهد آتشسوزی هستیم.
آماده برای حراست از جنگل
از سازمان جنگلها نیز خبر میرسد، این سازمان در حال تدارک آمادگی برای آتشسوزی جنگلهاست. قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در گفتوگو با جامجم عنوان میکند: سازمان جنگلها، اقدامات لازم را برای پیشگیری از آتشسوزیهای جنگل در دستور کار خود قرار داده است. به گفته او به شکل میانگین سالانه 15 هزار هکتار از عرصههای منابع طبیعی کشورمان طعمه حریق میشود و در این میان، سهم عرصههای جنگلی کشور 30 درصد است.
آنطور که سبزعلی توضیح میدهد، در بخش تامین و تجهیزات نیز پیشبینی اعتبارات لازم شده و هماهنگیهای لازم نیز با وزارت دفاع و نیرویهای مسلح صورت گرفته تا در مواقع لزوم بتوان از هواپیما و بالگرد استفاده کرد.
به گفته او سازمان جنگلها برای آموزش نیروهای خود، اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کرده است و برای این کار از تجربه استادان بینالمللی نیز بهره میگیرد.
به نظر میرسد، سازمان جنگلها برای آموزش جوامع محلی و استفاده از پتانسیل سازمانهای مردمنهاد نیز برنامههایی دارد، اما باید تاکید کرد، برای رسیدن به این هدف نباید به جوامع محلی فقط به چشم نیروی کار نگاه کرد. باید آنها را در سیاستهای کلان در نظر داشت و راهکاری اندیشید که آنها با حفظ جنگل و تلاش برای بهبود وضع آن، بتوانند قسمتی از نیازهایشان را برآورده کنند، زیرا به این شکل، انگیزه لازم را برای حراست از جنگل به دست میآورند.
این مساله با توجه به کمبود نیرو در سازمان جنگلها بیشتر به چشم میآید،زیرا در شرایطی که حدود 83 درصد وسعت کشور را منابع طبیعی تشکیل میدهد، در کشورمان برای حراست از هر 15 هزار هکتار جنگل یک نیرو به کار گرفته شده است.
با توجه به اظهارنظر کارشناسان باید از مسئولان خواست، توجه ویژه به فرهنگسازی و آموزش جوامع محلی کنند، زیرا با توجه به کمبود اعتبار و نیرو که سازمان جنگلها با آن روبهروست، از این طریق میتوان شرایط بهتری برای حراست از جنگلهای کشور پدید آورد.
نبود اعتبار مستمر و کمبود نیرو
فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، از نبود اعتبار مستمر و کمبود نیرو به عنوان مسائلی نام میبرد که سبب مدیریت نشدن مناسب آتشسوزیهای کشور میشود و میافزاید: چنانچه بتوانیم پیشبینی مناسبی از میزان اعتباری که به اطفای حریق جنگل اختصاص مییابد، داشته باشیم میتوانیم برنامه مناسبتری اجرا کنیم. علاوهبر این، کمبود نیرو نیز شرایط کار را برای ما دشوار میکند.
مهدی آیینی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد