چند پرسش درباره راه‌اندازی 3 پیام‌رسان با بودجه دولت

مسیر پر ابهام جذب کاربران تلگرام و وایبر

چند کاربر ایرانی اینترنت در حال حاضر برای جستجو در اینترنت از گوگل استفاده نمی‌کنند؟ چند نفر از خدمات رایگان پست الکترونیک جیمیل یا یاهو استفاده نمی‌کنند؟ چند نفر تلفن همراه هوشمند دارند و تلگرام روی گوشی خود ندارند؟ ای کاش آمار دقیق و قابل اتکایی از این موارد بود، اما اجازه دهید سوال را طور دیگری بپرسیم؛ چند کاربر ایرانی اینترنت از جویشگرهای بومی برای جستجوی اینترنتی استفاده می‌کنند؟ چند کاربر ایرانی، به غیر از آنهایی که به اجبار و به‌دلیل شغل یا موارد دیگر مجبور به استفاده از خدمات پست الکترونیکی داخلی هستند، واقعا از پست الکترونیکی ایرانی استفاده می‌کنند؟ چند کاربر ایرانی تلفن همراه هوشمند دوست دارند از مشابه داخلی پیام‌رسان‌ها استفاده کنند؟ باز هم نمی‌توان برای این پرسش‌ها جواب مشخصی براساس آمار و ارقام پیدا کرد.
کد خبر: ۹۰۳۸۷۲

هر چند دور از ذهن نیست که استقبال کاربران ایرانی از روز اول در مورد چنین پروژه‌هایی کم بوده است. بسیاری از این پروژه‌ها یا نابود شده‌اند یا تغییر نام و ساختار داده‌اند یا محدودیت‌های عجیب و مشکلات فنی زیادی در مقایسه با مشابه خارجی دارند، یا کاربران به‌دلیل این‌که فکر می‌کنند ممکن است اطلاعات شخصیشان هک شود، از این خدمات استفاده نکرده یا کمتر استفاده می‌کنند.

چند پرسش خودمانی

هر چند نمونه‌های خوبی در میان چنین خدمات بومی وجود دارد و به‌ عنوان مثال می‌توان به یکی از خدمات پست الکترونیکی اشاره کرد، اما آیا واقعا چنین پروژه‌هایی که به نیت کوچ کاربران ایرانی از خدمات و شبکه‌های خارجی به مشابه داخلی طراحی و ساخته شده و طی بیش از یک دهه از دولت بودجه و حمایت هم دریافت کرده، موفق بوده است؟ آیا می‌توان نمونه‌ای از این پروژه‌ها یافت که در عرصه بازار توانسته رقابتی کار کند و کاربر واقعی و نه اجباری به سوی خود جذب کند؟ آیا نمونه‌ای از نظر مالی توانسته متکی به خود و نه متکی به خزانه دولت باشد؟ آیا نمونه‌ای پیدا می‌شود که در ترکیب با خدمات دیگر به‌عنوان «نیروی محرکه» و «توانمندساز»، مجموعه معنی‌داری را تشکیل دهد که از نظر مالی تامین باشد؟ آیا شبکه ملی اطلاعات که قرار است زیرساخت بسیاری از چنین خدماتی باشد و این همه سال است درباره آن می‌خوانیم و با این همه قول و قرار از سوی مسئولان مواجه می‌شویم که تاریخ هر کدام از مهلت اعلام شده خود گذشته، راه‌اندازی شده است؟ پس این خدمات بر بستر کدام اینترنت کار می‌کنند و تاکنون کار می‌کرده‌اند؟ آیا این مساله خودش با دغدغه‌هایی که دلیل اصلی تعریف و راه‌اندازی چنین پروژه‌هایی است، تناقض ندارد؟ دغدغه‌های فرهنگی و امنیتی‌ که مرتب می‌گوید چرا برای جستجوی فلان بانک دولتی، اطلاعات باید دوری شمسی قمری را تا سرورهای گوگل در آمریکا و سرورهای شرکت‌های داخلی در کانادا طی کند؟

باز هم پروژه‌ای دیگر

چندی پیش خبری از قول ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی منتشر شد که او درباره این‌که شورای عالی فضای مجازی چگونه می‌خواهد فضای امنی را برای کاربران ایرانی ایجاد کند تا کاربران کمتر سراغ شبکه‌های خارجی بروند، گفته بود: «شورای عالی فضای مجازی طرح حمایت از سه شبکه پیام‌رسان را در دستور کار دارد که هنوز در مورد آن در شورا صحبت نشده است. به‌دنبال این هستیم که این سه شبکه را حمایت کنیم، طوری که این شبکه‌ها به توانمندی شبکه‌های خارجی دست یابند.»

او در ادامه بحث خود در مورد این سه شبکه پیام‌رسان که قرار است با تلگرام و برنامه‌های خارجی از این دست رقابت کنند به نکات قابل توجهی اشاره کرده بود.

او گفته بود طرح حمایت از سه پیام‌رسان ایرانی یکساله است و برای مشترکان شبکه‌های خارجی الزاماتی ایجاد خواهد کرد که همه باید از آن تبعیت کنند.

این خبر در آخرین روزهای فروردین امسال منتشر شد و حاوی نکات حساس و جالب زیادی است، اما پیش از این‌که به نکات این خبر بپردازیم و در مورد آن کمی تامل کنیم، جالب است بدانیم چرا دولت دوست دارد روی سه شبکه پیام‌رسان سرمایه‌گذاری کند؟ چندی پیش وایبر و اکنون تلگرام، کانون توجه مخالفان استفاده کاربران ایرانی از این برنامه‌های کاربردی موبایل هستند.

کوچ کاربران ایرانی از وایبر به تلگرام در یکماهه اول خود رکورد مهاجرت دیجیتالی کاربران ایرانی را شکسته و گفته می‌شود نزدیک به 15 میلیون کاربر همان ماه اول که وایبر با مشکلات ارتباطی مواجه و تلگرام هم وارد میدان شد، از وایبر به تلگرام کوچ کردند.

هدف برنامه حمایتی دولت از راه‌اندازی شبکه‌های داخلی، جذب یا قاپیدن کاربران ایرانی از تلگرام و وایبر به سوی شبکه‌های بومی است.

مسئولان، کوچی بزرگ را از شبکه‌های خارجی به شبکه‌های اجتماعی و برنامه‌های کاربردی داخلی پیام‌رسان برای هدف خود متصور هستند.

لازم است گفته شود انتقاد از طرح‌های داخلی به معنی طرفداری از برنامه‌های خارجی نبوده و صحبتی که در اینجا مطرح می‌شود در مورد وایبر یا تلگرام نیست. ما در مورد این دو شبکه بحث نمی‌کنیم و این‌که آیا این شبکه‌ها خوب هستند یا بد. این شبکه‌ها متعلق به افراد دیگری بجز من و شما هستند و منافع آنها برای خودشان است.

بنابراین کسی داعیه‌دار و حافظ منافع این دو برنامه نیست، اما می‌توان در مورد پولی که از خزانه دولت خودمان برای پروژه‌های داخلی خرج می‌شود و قرار است ما کاربران ایرانی از حاصل آن استفاده کنیم بحث و از آن دفاع کرد یا منتقد آن بود.

خودمانیم، اما؟

دغدغه امنیتی و فرهنگی، اصلی‌ترین دغدغه‌های پروژه‌ها و طرح‌های مشابه‌سازی و بومی‌سازی داخلی است. برخی از این پروژه‌ها برای بالیدن در میان کشورهای اسلامی کاربرد دارد. در موارد اندکی هم دغدغه‌های اقتصادی و تجاری به‌عنوان دلیل راه‌اندازی چنین پروژه‌هایی عنوان می‌شود.

پروژه‌هایی که از سوی دولت حمایت می‌شود، مجری آن معمولا دانشگاه‌های دولتی یا شرکت‌های نیمه‌دولتی یا خصوصی خاص هستند، اما نتیجه کار در موارد زیادی مورد رضایت خود دولت هم نیست.

در مورد پیام‌رسان‌های داخلی که ظاهرا هنوز یا حداقل تا زمان انتشار خبر آن در آخرین روزهای فروردین سال‌جاری، به‌طور صددرصد تکلیف آن مشخص نشده و طبق گفته دبیر شورای عالی فضای مجازی هنوز در مورد آن در شورا صحبت نشده می‌توان به نکاتی توجه کرد.

اول این‌که چرا سه شبکه؟ آیا واجب است حتما از سه شبکه پیام‌رسان حمایت شود؟ برای این تصمیم که تمام توان و بودجه در یک پروژه قوی صرف نشود و تکثر داشته باشد، باید دلیل قانع‌کننده‌ای‌ وجود داشته باشد.

به ‌عنوان مثال این موازی‌کاری به معنی ایجاد رقابت بوده یا قرار است این شبکه‌ها کارکردی متفاوت داشته باشد؟

مساله دیگر که می‌توان حتی پیش از پرسش‌های قبلی پرسید این است که چرا دولت باید وارد شود؟ اگر این حوزه درآمدزا بوده و حداقل درصدی از موفقیت در آنها برای سرمایه‌گذاران مخاطره‌آمیز وجود داشته باشد، چرا بخش خصوصی به این فکر نیافتاده و دولت وارد بازی شده است؟ همان‌طور که می‌دانید چنین مدل‌هایی حتی در خارج از کشور در هسته اولیه خود با حمایت دولت تشکیل نشده‌اند.

دولت در این پروژه‌ها معمولا اهدافی دارد که مشمول صرف هزینه بوده و خود هدف مهم است و نه این‌که آیا پروژه سودده باشد یا زیان‌ده. بنابراین تکلیف بخشی از پرسش معلوم می‌شود. احتمالا این پروژه‌ها بیش از یک سالی که در سخنان دبیر شورای عالی فضای مجازی آمده به حمایت دولت نیاز خواهد داشت.

در غیر این صورت اگر این پروژه‌ها و تصوری که از آن می‌شود، این‌گونه باشد که باید پس از مدتی روی پای خود بایستد، باید مدل تجاری داشته باشد. آیا هرکدام از این پروژه‌ها جزیره‌ مجزا از هم هستند یا در قالب مجموعه‌ای مرتبط با خود یا با مجموعه‌هایی از نیرومحرکه‌ها و توانمندسازها کار می‌کنند؟

نکته دیگر این است که باید بررسی شود توانمندی شبکه‌های خارجی چیست که شبکه‌های ما باید به آن دست یابد و مقایسه از پایین به بالا از همان ابتدا به نتیجه‌ای کمتر منجر خواهد شد، زیرا تغییرات و به‌روزرسانی‌های شبکه‌های خارجی مداوم است.

مشخص نیست این سه پروژه یا بهتر است بگوییم سه پیام‌رسان ایرانی، از چه بستری برای انتقال داده و ارائه خدمت استفاده خواهند کرد، اینترنت؟ شبکه ملی اطلاعات؟ اینترانت؟

و در پایان نسخه‌ای که از سوی شورای عالی فضای مجازی و به گفته دبیرش، در قالب «الزامات» برای مشترکان شبکه‌های خارجی ایجاد خواهد شد چه خواهد بود؟ الزاماتی که طبق خبر همه مشترکان شبکه‌های خارجی باید از آن تبعیت کنند.

محمدعلی پورخصالیان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها