نویسنده سریال «کیمیا» از تجربه‌ حضورش در فضای مجازی می‌گوید

شبکه‌های اجتماعی به مثابه یک فرصت برای هنرمندان

محمد سلیمی چند سالی است در تلویزیون برنامه‌های اجتماعی اجرا می‌کند. این مجری جوان تحصیلکرده رشته ارتباطات، اولین سلفی تاریخ تلویزیون ایران را گرفته است. با محمد سلیمی در مورد شبکه‌های اجتماعی و پیش‌بینی‌ او برای آینده این رسانه‌ها به گفت‌وگو نشسته‌ایم.
کد خبر: ۸۹۸۸۰۲
شبکه‌های اجتماعی مخاطبان‌شان را تبدیل به شبه‌رسانه کردند

شما مجری برنامه های اجتماعی سیما هستید. در کدام شبکه‌های اجتماعی حضور دارید و این حضور چقدر از وقت‌تان را می‌گیرد؟

اساسا حضور در شبکه‌های اجتماعی از نگاه من براساس سواد رسانه‌ای و با تعبیر مردمی‌تر آن بر مبنای پرهیز است؛ یعنی چیزی شبیه رژیم‌های غذایی. سعی کردم حضورم مدلی باشد که مدیریت زمان و اندازه بودنش و تاثیرش روی کیفیت اصل زندگی‌ام را برای خودم رعایت کنم. در همه شبکه‌هایی که همکارانم و مردم هستند، من هم حضور دارم؛ اما مدل تعاملم به این صورت است که خودم تعیین می‌کنم چه میزان ساعت از وقتم به آنها تعلق دارد. بعضی‌ها از حضور در این شبکه‌ها پرهیز می‌کنند و برخی هم از آن طرف بام می‌افتند.

پس خودتان را چندان درگیر این شبکه‌ها نمی‌کنید و در زمان مشخصی روی آنها کار می‌کنید؟

ممکن است فردی یک ساعت مشخص از شبانه‌روز خود را به این شبکه‌ها اختصاص دهد که خیلی خوب است، اما آفت‌هایی نیز دارد؛ به طور مثال، اگر خیلی از همکاران یا هنرمندان برای صفحه خود در این شبکه‌ها ادمین نداشته باشند، به دلیل نوشتن نظرات نامناسب توسط برخی افراد، مجبورند جملات مختلف مانند «توهین مساوی بلاک» یا «تبلیغ ممنوع» را در صفحه خود بنویسند، اما من صفحه‌ای پاک و در صلح با مخاطب را ترجیح می دهم.

در ایران به ظهور شبکه‌های اجتماعی، پدیده می‌گوییم زیرا اول فیزیک رسانه به کشور وارد می‌شود و متاسفانه در مرتبه بعد فرهنگ استفاده و تعاریف کاربردی‌اش بسیار با تاخیر می‌آید؛ در صورتی که در دنیا این گونه نیست. تلویزیون، ویدئو و ماهواره اگر از کانال دانشی و دانشگاهی ـ مطالعاتی وارد می‌شد مدل استفاده مردم مانند افراد عطش زده و تشنه درنمی‌آید.

با وجود همه خاصیت‌های این شبکه‌ها، حواسمان نیست که پیش از این بیشتر همدیگر را می‌دیدیم، راحت زندگی می‌کردیم و مشکلی در مدیریت زندگی ما نبود. این شبکه‌ها به شکلی با تعریف مبهم یا نامعلوم جای روال مسیر عادی زندگی را گرفته است که هنوز در ارتباطات مشخص نیست. ارتباط رسانه‌ای یک ماجرای دوسویه است که خیلی‌ها فکر می‌کنند طرف مقابل هم مانند ما وارد این جریان شده است؛ در صورتی که شاید این اتفاق نیفتاده باشد. امروزه بسیاری از مدل‌های ارتباطی ما دستکاری شده که آفت بزرگی است. ارتباطات درون خانوادگی با حلقه‌های فرد فرد و گسسته اعضای درون خانواده رو به تغییر است که می‌توان مهم‌ترین دلیل آن را غرق شدن در رسانه‌های نوظهور دانست.

در اینستاگرام صفحه‌ای عمومی دارید که بسته است و پس از فرستادن درخواست از سوی مخاطبان‌تان آنها را می‌پذیرید. علتش چیست؟ آیا مخاطبان‌تان را گزینش می‌کنید؟

از آنجا که ادمین صفحه این استراتژی‌ها را انتخاب می‌کند، من دلیل کارشناسی‌اش را نمی‌دانم، اما این صفحه گاهی باز و گاهی بسته است.

به نظرتان رعایت نکات احتیاطی و امنیتی در شبکه‌های اجتماعی بویژه وقتی فرد تصاویر شخصی خود را قرار می‌دهد، لزومی دارد؟

شبکه‌های اجتماعی هر فرد را به جای مخاطب بودن تبدیل به یک شبه رسانه کردند. حال این مجمع‌الجزایر انسانی که خودشان صاحب رسانه شده‌اند و باور دارند پشت تریبونی موثر و با مخاطب هستند، باید به کنترل آن هم توجه کنند که در رسانه را باز بگذارند یا ببندند یا گاهی باز و بسته کنند.

با یک پژوهش ساده سایبری می‌بینیم تعداد دنبال‌کنندگان میلیونی صفحات بسیاری از افراد مشهور واقعی نیستند. می‌توانید یک مجری داخلی را با یک مجری بین‌المللی مقایسه کنید و ببینید طرفداران او چقدر هستند تا متوجه روال عادی شوید. نمی‌دانم چرا برخی در خرید صفحات از هم سبقت می‌گیرند و می‌خواهند چند میلیونی شوند! از پست یکی از همکاران در دقایق اولیه بارگذاری اسکرین‌شاتی گرفتم که لایک‌هایش برای کشورهای خارجی بود. از او پرسیدم اینها همه مخاطبان تو هستند؟ لبخندی زد و گفت بین خودمان باشد! مشخص بود حتی لایک‌هایش را نیز از روش‌های خاصی می‌خرد یا به دست می‌آورد.

تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی را چگونه رسانه‌ای می‌بینید؟

تلویزیون از یک طرف می‌تواند از ظرفیت‌های موجود در شبکه‌های اجتماعی و جهت‌دهی افکار عمومی استفاده کند و از طرف دیگر در رویکردهای ارتباطی خود از مدل‌های تعاملی بهره و الگو بگیرد.

خدا را شکر که مدیران امروز رسانه ما با پدیده‌های نو و رسانه‌های جدید بخوبی آشنا هستند و حتی از تهدیدها فرصت می‌سازند. یادم می‌آید وقتی اولین سلفی را در تاریخ برنامه‌های زنده تلویزیونی می‌انداختم با واکنش‌های بازدارنده مسئولان آن سال‌ها مواجه شدم، اما حالا این مسأله بسیار طبیعی و با کارکردهای مختلف رخ‌نمایی می‌کند.

موضوع مورد بحث این روزهای ارتباطات چندسویه است. محمد سلیمی که هم مجری تلویزیون است و هم در شبکه‌های اجتماعی حضور دارد، تفاوت ارتباط را در هر کدام از این رسانه‌ها چطور می‌بینید؟

الگوهای مختلف ارتباطی وجود دارد. یک برنامه تلویزیونی می‌تواند ارتباط یکسویه داشته باشد و محتوایی را به مخاطب یا گیرنده پیام بدهد. برنامه دیگر می‌تواند محتوایی را به مخاطب بدهد و با یک ارزش محتوایی افزوده آن را از مخاطب بگیرد. برنامه سومی هم می‌تواند محتوایی را بدهد، محتوایی پرورده را از مخاطب بگیرد و دوباره فرامحتوایی که از مخاطب گرفته را طی فرآیندی رسانه‌ای به او بازگرداند. در شبکه‌های اجتماعی هم دیده‌ام این اتفاق می‌افتد، اما مدولاسیون ارتباطی و محتوایی به دلیل محدودیت‌هایی که شبکه‌های اجتماعی دارند، بسیار متفاوت است؛ مثلا نمی‌توان محتوایی یکپارچه را که در یک ساعت و نیم فیلم سینمایی با محتوای عالی و استاندارد گنجانده شده در فایل‌های گسسته زیر یک دقیقه‌ای اینستاگرام منتقل کرد. گزیده، بریده بریده و کوتاه پیام دادن رویکرد حال حاضر شبکه‌های اجتماعی است که با الگوی ارتباطی دیگر امثال تلگرام سعی در تغییر آن دارند.

موضوع دوم این است که مخاطبان در ارتباط با تلویزیون یا رادیو اگر الگوی تعاملی داشته باشند نمی‌توانند بدون خوانش پیام‌ها توسط مجری یا به صورت زیرنویس بدانند نظر دیگران چیست؛ یعنی در شبکه‌های اجتماعی برخلاف کارکرد تلویزیون یک مثلث ارتباطی وجود دارد که شما پیامی را می‌دهید و مخاطبان آن را با هم می‌بینند و با هم در موردش صحبت می‌کنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها