در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
کنترل تلویزیون صرفا یک ابزار و تکنولوژی تسهیلکننده در انتخاب کانالهای تلویزیونی نیست گاه به «ابژه قدرت» بدل میشود تا سوژه با در اختیار قرارگرفتن آن، برتری خود را درخانه به نمایش بگذارد. اگرچه در بیشتر فیلم و سریالها شاهد دعوا و کشمکش بچههای خانواده بر سر تصاحب کنترل تلویزیون یا اختلاف آنها با والدین بر سر تماشا و انتخاب شبکههای مختلف هستیم، اما واقعیت این است که جدال بر سر تصاحب کنترل تلویزیون گاه بین زوجها یا مثلا در یک خوابگاه دانشجویی بین دو هم اتاقی رخ میدهد. گاهی در برخی قهوهخانهها و اساسا اماکن عمومی که دارای تلویزیون است نیز چنین مناقشات و اختلافاتی در میگیرد. یکی از موقعیتهای چالشبرانگیز و جدالآفرین در خانوادههای ایرانی که درگذشته سابقه نداشته رقابت، هماوردی، کشمکش و جدال بر سر تصاحب کنترل تلویزیون و انتخاب شبکه موردعلاقه است.
گویی کنترل تلویزیون به ابزاری برای کنترل و مدیریت خانواده و اثبات اقتدار فردی است که انتخاب فردی را به یک اجبار جمعی و پذیرش آن بدل میکند. این کنش شاید در مردان و پدران ایرانی بیشتر باشد تا اقتدار و منزلت سنتی از دست رفته یا کمرنگ شده خود را باز تولید کنند!
البته این کنش با گسترش شبکههای ماهوارهای برای پدران سنتی، معنای دیگری هم دارد به این معنا که آنها با در دست گرفتن کنترل و انتخاب شبکههای مورد نظر میخواهند نقش موثر در تربیت فرزندان خود داشته باشند و با انتخاب شبکههایی که آن را مفید میدانند به شکل ایجابی و حذف و ممنوعیت شبکههایی که آن را مضر میدانند به شکل سلبی، در تربیت فرزندان خویش نقش داشته و آنها را کنترل کنند. دراین معنا کنترل تلویزیون به افسار تربیت فرزندان و کنترل غیرمستقیم آنها بدل میشود. تصاحب کنترل به معنای تصرف در روشها و منشهای تربیتی فرزندان و خانواده است که البته به واسطه اقتدار پدران بیشتر سویه مردانه دارد.
یکی از موقعیتهای چالشبرانگیز که تصاحب کنترل را به مناقشهای زناشویی بدل میکند همزمانی مثلا یک مسابقه فوتبال با یک سریال خانوادگی است که هر کدام تلاش میکنند تا برنامه مورد علاقه او به عنوان انتخاب برتر برگزیده شود که بعضا به اختلافات شدید و آسیب به روابط عاطفی در زندگی زناشویی منجر شده است. در اینجا کنترل به ابزاری برای قدرتنمایی من برتر بدل میشود. در واقع کنترل به ابژه بیرونی بدل میشود تا فاعل و عامل حرف آخر در خانه مشخص گردد!
اگر در گذشته اسلحه، شمشیر و خنجر و تفنگ یا زور بازوی مرد نشانه قدرت و اقتدار مردانه بود حالا به کنترل تلویزیون، انتقال یافته است. شاید بتوان کنترل تلویزیون را مظهر اقتدار و فردیت انسان مدرن در یک جدال و مجال دیجتالی دانست که با در اختیار داشتن یا نداشتن آن، دچار قبض و بسط پروبلماتیک میشود. گویی با در اختیار داشتن کنترل میتوان یک کنداکتور خانگی از برنامه تلویزیون تهیه کرد که مطابق با سلیقه کسی است که کنترل در دست اوست، اما آنچه در این بین اهمیت دارد رعایت اخلاق رسانهای حتی در خانه است. این که بپذیریم و باورکنیم کنترل تلویزیون برای کنترل و هدایت دستگاه تلویزیون است نه دیگران.
سیدرضا صائمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: