رئیس شورای شهر تهران در خانوادهای پرجمعیت بزرگ شده است، آنها شش برادر بودهاند که یکی از آنها شهید مصطفی چمران است که سبک زندگی و نوع دیدگاهش درباره موضوعات مختلف، برادرانش را تحت تاثیر قرار داده.
مهندس مهدی چمران سه فرزند دارد؛ دو پسر و یک دختر، پسرها هنوز فرزندی ندارند، اما او نوههای دختری خود را دیده است. با مهندس چمران درباره زندگی در جامعه امروزی هم صحبت شدیم.
75 سالگی را سپری میکنید؛ چقدر به آرزوهایتان رسیدهاید؛ آرزوهایی که در نوجوانی و جوانی آنها را تصور کرده بودید؟
در نوجوانی معمولا آدمها ایدهآلی فکر و آرزو میکنند که معلوم نیست با واقعیات جامعه چقدر هماهنگ باشد. در این دوره سنی برخی آرزوهای زیادی در سر میپرورانند و برخی هم آرزوهای متعادلتری دارند. به لحاظ شرایطی که در خانواده داشتیم و برادران بزرگترم در رشته مهندسی تحصیل میکردند، من هم از همان کودکی دوست داشتم، مهندس شوم. تمرکزم روی مهندسی ساختمان بود. برای همین مثلا با وسایل ابتدایی، پلان یک ساختمان را طراحی میکردم.
شما مهندس شدید و به آرزوی خود رسیدید. آیا شرایطی پیش آمد که از انتخاب و رویای خود پشیمان شوید و آرزو کنید، کاش حرفه دیگری را انتخاب میکردید؟
وقتی محصل بودم، رشته ریاضی را انتخاب کردم تا بتوانم در دانشگاه برق یا ساختمان بخوانم. برای ادامه تحصیل در دانشگاه هم رشته معماری دانشگاه تهران را انتخاب کردم که برایم ایدهآل بود و هیچ وقت از انتخاب خودم پشیمان نشدم.
ساختمانسازی و معماری از ابتدا دغدغه شما بوده، بنابراین میتوان این سوال را از شما پرسید که معماری یک شهر و محله چقدر در روحیه آدمها تاثیرگذار است؟
معماری در نوع و سبک زندگی بسیار تاثیرگذار است. البته همانقدر که معماری بر مردم اثر میگذارد، مردم هم در نوع و شکل معماری دخیل هستند و رابطه آنها کاملا متقابل است. معتقدم سبک زندگی کاملا تحت تاثیر معماری است. ساختمانهای اداری، مسکونی یا حتی رستورانها و فروشگاهها نوع زندگی ما را تحتالشعاع قرار میدهد. این تنها مختص کشور ما نیست؛ بلکه در همه دنیا چنین است. البته این تاثیر در درازمدت خودش را نشان میدهد و نمیتوان تغییرات را سریع دید.
بنا به گفته بسیاری از کارشناسان، معماری شهری ما هویت ندارد و مخلوطی است از معماری کشورهای دیگر. این بیهویتی در درازمدت چه تاثیری بر زندگی ما خواهد داشت؟
بیهویتیای که در معماری و شهرسازی شاهد آن هستیم، نتایج مخربی دارد که یکی از آنها تضعیف فرهنگ عمومی است. حرکت مردم به سمت زندگی لوکس و تجملگرایی و توجه بیش از حد به تشریفات بشدت سبک زندگی سالم و درست را تخریب میکند. اصلاح و ترمیم فرهنگی که آسیب دیده، کار سادهای نیست و به زمان زیادی نیاز دارد؛ بنابراین بهتر است روی معماری صحیح سرمایهگذاری شود. این نکته نباید نایده گرفته شود که معماری مستقیما روی حجاب، اعتقادات، نوع غذا، حتی نوع خرید مردم و... تاثیر میگذارد.
به حرکت جامعه به سمت تجملگرایی اشاره کردید؛ تهدیدی که باید آن را جدی گرفت، چون یکی از دلایل فروپاشی خانوادههاست. آدمهای زیادی هستند که حتی پول قرض میکنند تا ظواهر را حفظ کنند و از دیگران عقب نمانند. برای ایجاد تعادل در زندگی چه پیشنهادی دارید؟
این آسیب همان صدمه دیدن فرهنگ عمومی جامعه است که به آن اشاره کردیم. در فرهنگ اصیل ما تجملگرایی و بروز آنچه درون خانه است، جایی نداشت این را در معماری قدیم هم میتوان دید. اگر دقت کنید ظاهر خانههای قدیمی کاهگلی است. این خانهها را در شهرهای کاشان، یزد و شمال کشور میتوان دید. این اصلا ربطی به این موضوع نداشت که آنها درون خانه از چه وسیلههایی استفاده میکنند. حتی تجار و ثروتمندان هم داشتههای خود را در ظاهر خانه به نمایش نمیگذاشتند. در فرهنگ ما ایرانیها خودنمایی جایی نداشت و این ویژگی حتی در نوع لباس پوشیدن هم بروز پیدا میکرد و پوشش به گونهای بود که ثروت به رخ دیگران کشیده نشود. فرهنگ خودنمایی در جامعه ما بیداد میکند. گاهی دیده میشود سنگی که برای نمای ظاهری خانه استفاده میشود، گرانتر از سنگی است که در داخل استفاده میشود. سالها قبل و مثلا زمانی که تلویزیون ثابت پاسال به کشور ما آمد، برخی از مردم فرش زیر پای خود را میفروختند تا تلویزیون بخرند حالا هم خودشان را بدهکار میکنند و وام میگیرند تا لوازم لوکس بخرند. نتیجهاش هم واضح است، ازهمپاشیدگی خانوادهها.
چه نهادها و سازمانهایی باید فرهنگ عمومی را اصلاح کنند؛ چون چنین به نظر میرسد اگر اصلاح نشود، جامعه ما با بحرانهای عمیقتری روبهرو میشود؟
شورای انقلاب فرهنگی در درجه اول است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم میتواند در اینباره تاثیرگذار باشد. سازمان تبلیغات اسلامی هم باید فعال باشد و خیلی جاهای دیگر، اما من بر این باورم که مسئولیت اصلاح فرهنگ عمومی بهعهده تمام مردم است و همه باید این مشکل را احساس کنند و برای رفع آن بکوشند و به سازمانهای دولتی اکتفا نکنند.
ما کشوری اسلامی هستیم و دین ما راهکارهای زیادی برای زندگی سالم دارد. از مذهب چگونه میتوان برای اصلاح فرد و جامعه استفاده کرد؟
یقینا از مذهب اسلام میتوانیم بهترین برداشتها را برای تبیین سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی داشته باشیم. فرهنگ اسلامی آنقدر قوی است که میتواند حتی فرهنگهای دیگر را هم تحت تاثیر قرار دهد، اما باید روی آن کار کرد و این ساده نیست و به برنامهریزی منسجم و هدفمندی نیاز دارد. باید از حرف عبور کنیم و وارد عمل شویم.
شما برادر شهید مصطفی چمران هستید. چنین الگویی چه تاثیری در زندگی شما داشت؟
مصطفی از بچگی روی من تاثیر زیاد و عمیقی داشت. او در تمام مقاطع تحصیلی چه در ایران و چه در خارج از کشور شاگرد اول و موفق بود. من اولین چیزی که از او یاد گرفتم، همین بود که باید همیشه شاگرد ممتاز باشم. او خصلتهایی مانند ایثار، گذشت، فداکاری و شجاعت داشت که همه اینها برایم الگو بود، اما این را هم باید از ته قلب بگویم که فرق او با من از زمین تا آسمان است و اصلا قابل قیاس نیستیم.
به نظرتان الگو داشتن در زندگی چقدر برای موفقیت لازم است؟
ما در مدرسه یاد گرفتیم که وقتی میخواهیم خط بنویسیم، از دفترچه سرمشق استفاده کنیم. الگو داشتن در زندگی بخصوص برای جوانان مثل همان دفترچه سرمشق است و اهمیت بسیاری دارد. خلأ الگوی کامل باعث میشود جوانان به سمت الگوهای غیرواقعی بروند و نتوانند راه درست را انتخاب کنند.
طاهره آشیانی - جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد