صدای شلیک گلوله، سکوت شهرک را شکست. اهالی سراسیمه از خانه‌های خود بیرون آمدند. صدای شلیک از خانه شماره 44 شنیده شده بود. دقایقی بعد خودروی پلیس با چراغ گردان وارد شهرک شد و با کمک نگهبان مقابل خانه شماره 44 ایستاد. افسر کلانتری، چند باز زنگ خانه را زد اما کسی جواب نداد. به مرکز فرماندهی بی‌سیم زد و درخواست آمبولانس کرد. او از بالای دیوار وارد حیاط شد و در را باز کرد. با ورود به خانه با پیکر نیمه‌جان مرد میانسال روبه‌رو شد که روی زمین افتاده بود. به جستجوی اتاق‌ها پرداخت و در اتاق طبقه بالا با جسد زنی روی تخت روبه‌رو شد.
کد خبر: ۸۸۱۶۵۱

ساعت یک بامداد موضوع به سروان میری اعلام و او برای کشف راز قتل راهی محل شد. جنایت در یکی از شهرک‌های شرق تهران رخ داده بود و با توجه به خلوتی خیابان، کارآگاه خیلی زود به محل رسید. اهالی شهرک، آن وقت شب و در سرمای زمستان ایستاده بودند تا ببینند عاقبت این شلیک‌ها به کجا ختم می‌شود.

سروان وارد خانه شد. خانه‌ای ویلایی که اطراف آن دیوارهایی کوتاه بود. در میان حیاط هم عمارتی دو طبقه قرار داشت. افسر کلانتری وقتی فهمید سروان آمده به استقبالش رفت و او را به سمت محل جنایت راهنمایی کرد. او در طول مسیر گفت: مقتول زن 38 ساله‌ای به نام ساراست که همراه همسرش در این خانه زندگی می‌کردند. امروز فرد مسلحی وارد خانه شده و پس از قتل زن جوان و مجروح کردن شوهرش از محل گریخته بود.

ـ انگیزه سرقت بوده است؟

ـ هنوز معلوم نیست. مرد صاحبخانه به نام حمید به بیمارستان منتقل شده و هنوز نتوانسته‌ایم از او تحقیق کنیم.

ـ اهالی چیزی ندیده‌اند؟

ـ یکی از آنها مردی را دیده که پس از شلیک‌ها از بالای دیوار به خیابان پریده و گریخته است.

کارآگاه وارد ساختمان شد. پنجره آشپزخانه باز بود و به نظر می‌رسید قاتل از آنجا گریخته است. قتل در طبقه دوم رخ داده بود و با ورود به اتاق با جسد سارا در حالی که مانتو به تن داشت روبه‌رو شد. دو گلوله به سر و سینه او از روبه‌رو شلیک شده بود. در اتاق آثار به‌هم ریختگی وجود داشت و به نظر می‌رسید قاتل به دنبال چیزی بوده است.

سروان صحنه را بررسی کرد و سراغ تنها شاهد ماجرا رفت. مرد جوان گفت: در بالکن خانه در حال سیگار کشیدن بودم که صدای شلیک دو گلوله را شنیدم. بعد هم مردی نقابدار از بالای دیوار همسایه به کوچه پرید و فرار کرد.

ـ پیش از این سرقتی از اینجا انجام شده بود؟

ـ نه. دیوار خانه‌ها کوتاه است اما دیوار شهرک بلند است و روی آن سیم خاردار قرار دارد. کسی نمی‌تواند به راحتی وارد شهرک شود.

کارآگاه مشاهداتش را در دفترچه یادداشت کرد و از افسر کلانتری خواست برای تحقیق از حمید به بیمارستان بروند. او می‌توانست سرنخ این جنایت را به پلیس بدهد. وقتی به بیمارستان رسیدند، پزشک از کارآگاه خواست به دلیل صدمات حمید بازجویی طولانی نشود.

مرد جوان روی تخت دراز کشیده بود و سرش را پانسمان کرده بودند. سروان پس از معرفی خود، از او خواست به تشریح ماجرا بپردازد. مرد میانسال هم گفت: دیشب از مهمانی به خانه بازگشتیم. من مقابل تلویزیون نشسته و در حال تماشای فیلم مورد علاقه‌ام بودم. سارا خسته بود و وقتی رسیدیم برای خواب به اتاق رفت. حدود نیم ساعت بعد هم صدای شلیک گلوله‌ای را شنیدم. به طبقه بالا رفتم. همسرم با مردی درگیر بود. مرد مسلح به صورتش نقاب زده بود و با شلیک گلوله‌ای دیگر همسرم را کشت. بعد هم با اسلحه‌ای که در دست داشت ضربه‌ای به سرم زد. به سختی خود را مقابل در ورودی رساندم اما بیهوش شدم.

ـ فکر می‌کنید، انگیزه چه بوده؟

ـ مطمئن باشید که سرقت بوده است. من و همسرم با کسی دشمنی نداشتیم.

آنچه حمید در تحقیقات گفت با آنچه سروان در بررسی‌های اولیه دیده بود مغایرت داشت و خیلی زود راز این همسرکشی فاش شد.

پاسخ معمای پلیسی سقوط مرموز

سروان با اشاره به دو دلیل ‌راز قتل را فاش کرد:

1 - کسی که خودکشی می‌کند فریاد نمی‌زند و با سر به زمین برخورد نخواهد کرد.

2- اگر خودکشی کرده بود جسد با دیوار فاصله داشت.

در مسابقه هفته گذشته 2465 نفر شرکت کرده بودند که 185 نفر پاسخ صحیح داده‌ و از میان افرادی که پاسخ صحیح داده‌اند، حسین مطلبی از شوش و محمد علی‌شیری از تهران به قید قرعه برنده شده‌اند.

شما خوانندگان با اشاره به 2 دلیل کارآگاه برای کشف راز قتل زن جوان می‌توانید در مسابقه معمای پلیسی این هفته شرکت کنید. پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها