زمستان سال گذشته زنی به پلیس آگاهی استان البرز آمد و از سرنشینان یک خودروی پراید که وی را در یکی از محله‌های شهر کرج تعقیب و با قاپیدن کیفش فرار کرده بودند، شکایت کرد.
کد خبر: ۸۸۱۶۵۰

با تحقیق از شاکی پرونده متوجه شدیم او هنگام فرار سارقان شماره پلاک خودروی مورد نظر را به خاطر سپرده است. همین سرنخ کافی بود که پلیس به راننده خودرو دست پیدا کند. او به پلیس آگاهی فراخوانده شد. ماموران با تحقیق از وی متوجه شدند وی از چند روز قبل خودرویش را به یکی از دوستانش امانت داده بود و گمان نمی‌کرد وی به این کیف‌قاپی دست زده باشد.

با اطلاعاتی که این مرد در اختیار پلیس قرار داد، دوست او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این‌که ماموران پس از چند روز ردپای او را در خانه‌ای در اطراف شهرستان هشتگرد یافتند.

ماموران پس از محاصره خانه و ورود به آنجا وی و سه نفر دیگر را شناسایی و دستگیر کردند. آنها به پلیس آگاهی منتقل و با مالباخته روبه‌رو شدند که او سه نفر از آنها را به عنوان سارق کیفش معرفی کرد و اما گفت چهارمین متهم را نمی‌شناسد. به دلیل این‌که شاکی چهارمین متهم را به نام حمید شناسایی نکرده بود و سه سارق هم مدعی بودند او روز دستگیری مهمانشان بوده، بازپرس پرونده با توجه به این که دلیلی علیه او وجود نداشت خواست تا مرد جوان را آزاد کنیم. زمانی که او را به پلیس آگاهی منتقل کردیم و می‌خواستیم وسایلی که او در بازداشتگاه داشت را صورتجلسه کرده و به وی تحویل دهیم، ناگهان متوجه پیامکی شدیم که به گوشی تلفن همراه او ارسال شد. زمانی که این پیامک را بررسی کردیم، متوجه شدیم پیامک از طرف یکی از اعضای خانواده‌اش برای او ارسال شده و عاجزانه از وی خواسته بود به خاطر مادرش هم که شده خود را به پلیس معرفی کرده و اعتراف کند.

همین سرنخ کافی بود که به او ظنین شویم. احتمال می‌دادیم او باید رازی را در قلبش پنهان کرده باشد. موضوع را به بازپرس پرونده اطلاع دادیم و پس از هماهنگی با وی به تحقیق از متهم بازداشت شده ادامه دادیم.

مرد جوان اظهارات ضد و نقیضی را بیان کرده و مدعی بود که پیامک اشتباهی به وی ارسال شده و ماجرایی را پنهان نمی‌کند. با توجه به این که تلفن همراه ارسال‌کننده پیامک خاموش بود، دسترسی به وی نیز امکان‌پذیر نبود و آدرسی هم از او به دست نیامد؛ بنابراین به تحقیقات از این متهم ادامه دادیم تا این‌که او راهی جز بیان حقیقت نداشت سکوت چند روزه خود را شکست و به قتل دو نفر در شهرستان کوهدشت اعتراف کرد.

حمید درباره انگیزه‌اش اظهار کرد: یک سال پیش از کشتن آنها با این دو مرد که ساکن استان تهران بودند، آشنا شدم. آنها در زمینه خرید و فروش لوازم و قطعات موتورسیکلت فعالیت داشتند و برای معامله به شهرهای مختلف سفر می‌کردند. روز حادثه من و همدستم مجید زمانی که مطلع شدیم فروشندگان دوره‌گرد محموله لوازم یدکی با خود همراه دارند با انگیزه سرقت این محموله نزد آنها رفته و مدعی شدیم که مشتری برای محموله آنها پیدا کرده‌ایم؛ بنابراین دو فروشنده دوره‌گرد را به خانه یکی از بستگان خود در شهرستان کوهدشت استان لرستان منتقل کردیم. بعد از آن با نوشیدنی مسموم هردو را بیهوش کرده و با ضربه‌های سنگ و گاز پیک‌نیکی به قتل رساندیم. پیش از حضور صاحبخانه، اجساد را داخل خودروی نیسان انداخته و به حومه شهر منتقل کردیم. برای این که ردی از خود برجای نگذاریم، گودالی حفر کرده و آن دو را کنار یکدیگر دفن کردیم. خودرو را هم آتش زدیم که مجید دچار سوختگی از ناحیه صورت شد. با رازگشایی از این دو جنایت، همدست متهم نیز تحت تعقیب قرار گرفت تا این‌که در خانه‌ای که در یکی از محله‌های اطراف هشتگرد شناسایی و پیش از آن‌که فرصتی برای فرار پیدا کند، دستگیر شد.

کارآگاهان جنایی احتمال دادند این دو نفر مرتکب جرایم دیگری هم شده باشند، بنابراین به تحقیقات ادامه دادند و در مکاتبه با پلیس آگاهی کوهدشت به سرنخ‌هایی دست یافتند که نشان می‌داد مرد سالخورده‌ای در همسایگی حمید زندگی می‌کرده و از شهریور سال 92 این مرد گمشده و تلاش پلیس برای یافتن او تاکنون بی‌نتیجه مانده است.

کارآگاهان که احتمال می‌دادند حمید از ماجرای ناپدید شدن مرموز پیرمرد همسایه اطلاعاتی داشته باشد به تحقیقات از وی ادامه دادند تا این‌که پس از چند روز بازجویی از وی، متهم به قتل گفت که مرد همسایه را هم به قتل رسانده است.

با تحقیق از او مشخص شد که وی با پسر مقتول از کودکی دوستی داشته‌اند تا این که یک روز پسر همسایه سراغ او می‌رود و می‌خواهد با دریافت 20 میلیون تومان پدرش را بکشد. بنابراین طبق نقشه از پیش تعیین شده، مرد سالخورده را به خانه مردی می‌کشاند و در نبود صاحبخانه با دسته بیلی که از قبل آن را تهیه کرده بوده بر سر و صورت پیرمرد ضربه‌هایی وارد کرده و به مرگ او منجر می‌شود.

بعد از این جنایت با پسر مقتول تماس می‌گیرد و او به ملاقاتش می‌آید و دو نفری جسد را داخل خودرویی انداخته و به سمت رودخانه‌ای در اطراف شهر حرکت می‌کنند. بعد هم به کمک یکدیگر جسد پیرمرد ر ا به داخل رودخانه می‌اندازند.

با اعتراف‌های تکان‌دهنده این مرد راز این جنایت نیز فاش شد. با توجه به این که هر سه جنایت در شهرستان کوهدشت استان لرستان رخ داده بود، پرونده متهمان برای ادامه تحقیقات و محاکمه در اختیار پلیس شهر فوق قرار گرفت.

سرهنگ حمیدرضا گل صباحی - رئیس پلیس آگاهی استان البرز

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها