به گزارش جام جم ورزشی، اتفاقی که شاید اگر برای هر فردی رخ میداد، زانوی غم بغل میگرفت، خانهنشین میشد و مرور این خاطره تلخ حتی میتوانست کاری کند که در خوشبینانهترین حالت برای بازگشت به زندگی حداقلی، نیازمند کلاسهای مشاوره روانشناسی باشد. اما او قرار نبود که تسلیم شود.
معلولیت هر چند تلخ و هر اندازه دردناک و غیرقابل باور، یک آغاز بود. آغازی در مسیر موفقیت. مسیری که این بار باید با ویلچر طی میشد. پس ویلچرش را به حرکت در میآورد و ادامه مسیر موفقیت را در پیش گرفت.
بخش دوم زندگیاش از همین جا شروع شد. کمان را به دست گرفت. او به جای اندیشیدن به این اتفاق تلخ، زندگیاش را از نو دوباره ساخت.
او بود که تلخی این اتفاق را با تلاش، پشتکار و امید بدل به افتخاری بزرگ کرد که حتی افراد سالم نیز حسرت آن را داشتند.
او مصداق بارز و عینی جمله حکیمانه دکتر شریعتی بود. آنجا که در کارکرد اراده و تلاش روزی گفت: «اگر یک معلول و یک فلج قهرمان المپیک نشود، خودش مقصر است» جملهای که بیشتر شبیه اندرزهای حکیمانه غیرقابل کاربردی میماند.
اما زهرا نعمتی نشان داد که میتوان معلول بود، میتوان سالم بود و معلول شد، اما باز هم موفقیت و قله را در آغوش کشید. قلهها یکی یکی زیر پای وی فتح میشدند و احساس حقارت میکردند.
11 سال از آن شوک میگذرد و حالا هر روز این زهراست که به دنیا، درس زندگی میدهد. ستارهای که بهعنوان سمبل و نماد صبر، استقامت و تلاش و پشتکار، قلهها را یکی پس از دیگری فتح میکند.
ابتدا قهرمانی آسیا و سپس قهرمانی پارالمپیک. مدال او در لندن، نخستین مدال طلای تاریخ پارالمپیک بانوان بود. مدال نوبرانهای که او را بالاتر از همه قرار داد تا به ورزشکار سال جهان تبدیل شود.
اما این مدال پایان راه نبود و سرآغازی شد برای موفقیتهایی بعدی؛ موفقیتهای که زهرا نعمتی بارها و بارها در ذهنش به آنها اندیشیده و حالا به جایی رسیده بود که برای تحقق آن چند گام دیگر فاصله داشت.
هر کسی جای او بود، بعد از این افتخار سترگ، شاید کمان را بر زمین میگذاشت و دنبال زندگیاش میرفت، اما این مدال و این قله برای زهرا یک نشانه بود.
نشانهای که از آنجا دیگر قلههای افتخار به او چشمک میزند. او ماند و دوباره از نو آغاز کرد؛ تمرین، تلاش و مسابقه.
بعد از قهرمانی در بازیهای پاراآسیایی اینچئون بود که رازش را برملا کرد. زهرا تصمیم گرفته بود سهمیه المپیک را بگیرد.
میخواست در ریو هم در پارالمپیک مسابقه بدهد، هم در المپیک. با شنیدن تصمیمش خیلی از همانهایی که در ظاهر به رویش لبخند زدند و برایش آرزوی موفقیت کردند، زمزمه کنان گفتند که این آرزو نشدنی است.
زهرا زمزمهها را شنید، اما با همان لبخند همیشگی ویلچرش را به سمت اردوی ورزشکاران المپیکی چرخاند و کنارشان تمرین کرد.
رکوردهایش روز به روز بهتر شد تا اینکه از بین تمام همتیمیهایش که جملگی سالم بودند و هیچکدام مشکلی مثل زهرا نداشتند، او بود که تیر در کمان گذاشت و سیبل المپیک را نشانه رفت و البته به هدف زد و چند روز بعد، سیبل پارالمپیک را نیز نشانه رفت تا اولین ورزشکار ایران باشد که با یک تیر، این دو هدف را میزند.
او تاریخ را دوباره نوشت. نعمتی اولین بانوی ورزشکار دارای معلولیت ایرانی است که به المپیک راه یافته و در تابستان سال آینده همزمان در رقابتهای المپیک و پارالمپیک ریو شرکت میکند.
حالا و به پاس این افتخار سترگ و تاریخی، پرچم کاروان ایران در المپیک به او سپرده شده. یک تصمیم اصولی و درست که شاید بهترین تصمیم مدیریتی ورزش ایران باشد.
حرکت او پیشاپیش کاروان ایران در المپیک ریو، در حالی که با یک دست چرخهای ویلچرش را میچرخاند و با دست دیگر پرچم سه رنگ ایران را محکم در دست گرفته، یک صحنه به یادماندنی و جاودانه است. صحنهای که برای ابد در ورزش ایران و جهان ثبت خواهد شد.
او صدای رسای صبر، استقامت، پشتکار و تلاش است؛ صدایی که در بزرگترین جشنواره ورزشی دنیا به گوش همه جهانیان خواهد رسید.
زهرا نعمتی ضمن ابراز خرسندی از این موفقیت بزرگ میگوید: برای هر ورزشکاری مایه افتخار است که پرچمدار کاروان کشورش باشد و امیدوارم بتوانم نماینده شایستهای برای کاروان ایران باشم.
قطعا این افتخار متعلق به ورزش بانوان ایران، جامعه تیروکمان و جامعه ورزش جانبازان و معلولان است و میخواهم با پرچمداری، پیام صلح و دوستی را به تمام مردم دنیا برسانم.
اولین بانوی ورزشکار دارای معلولیت راه یافته به المپیک میافزاید: هدف من این بود که به همه افراد دارای معلولیت این پیام را برسانم که با وجود شرایط سخت هم میتوان کارهای بزرگ انجام داد و غیرممکنها را ممکن کرد و اینکه هرگز تسلیم معلولیت نشوند.
آیسان سعیدی
ضمیمه جام بانوان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد