نگاهی به فیلم «آخرین بار کی سحر رو دیدی؟»

پایان شب سحر سیاه بود

حالا فرزاد موتمن به دهمین فیلم خود رسیده است، اما «آخرین بار کی سحر رو دیدی؟» می‌تواند پایان سه‌گانه او محسوب شود.
کد خبر: ۸۷۹۰۲۸
پایان شب سحر سیاه بود

سه‌گانه، نه از حیث اتصال سوژه یا وحدت ساختاری که به دلیل یک انتخاب به این معنی که اگر بخواهیم از کارنامه این کارگردان میانسال، سه فیلم خوب بیرون بکشیم، باید این فیلم را در کنار «شب‌های روشن» و «صداها» قرار دهیم، گرچه هنوز تکلیف ما با شب‌های روشن، روشن‌تر است و همچنان بر صدر نشسته است. فرزاد موتمن، کارگردان تجربه‌گرایی است که از فیلم‌های روشنفکرانه تا کمدی و اجتماعی و خانوادگی را در ساخته‌هایش می‌توان پیدا کرد. این کلکسیون یک فیلم پلیسی کم داشت که اکنون اضافه شد. شاید پیش از این گمان می‌کردیم هر وقت موتمن فیلمنامه‌اش را به سعید عقیقی داده، محصول کار دلچسب‌تر شده است، اما سال پیش با خداحافظی طولانی و همکاری با اصغر عبداللهی و اینک با آخرین بار سحر رو کی دیدی و همکاری با امیر عربی این قاعده ذهنی شکست و فیلم‌های بدون عقیقی‌اش نیز بر دل نشست.

«آخرین بارکی سحررو دیدی؟» فیلمی پلیسی ـ جنایی است که به مهندسی، طراحی و چیدمان جزیی‌نگرانه‌ای نیازمند است تا مو لای درزش نرود. ارتباط علت و معلولی و منطق ریاضی روایت‌های پلیسی طبیعتا ساخت فیلم‌هایی از این دست را دشوار می‌کند، اما موتمن و عربی در ترسیم این طراحی موفق بودند و با یک فیلم پلیسی ایرانی که وفاداری نسبی خود را به مولفه‌های این ژانر حفظ کرده، مواجه هستیم. البته امتیاز کار در توجه و اهتمام به ویژگی‌های بومی در ترسیم فضا و مناسبات پلیس ایرانی است که هم باورپذیری آن را مستحکم کرده و هم به دلیل مقید بودن به منطق درونی قصه و ساختار علت و معلولی آن، قوام بخشیده است، اما آنچه هم سویه ایرانی بودن قصه را برجسته‌تر کرده و هم آن را از صرف یک داستان جنایی ـ پلیسی خارج کرده و صورت اجتماعی ـ خانوادگی بخشیده، زاویه دید کارگردان به قصه و شیوه رمزگشایی از گم شدن یا قتل سحر است که واجد نگاهی آسیب‌شناسانه به معضلات اجتماعی فرار از خانه و دلایل آن است. این زاویه دید حتی در نگاه کارآگاه قصه با بازی فریبرز عرب‌نیا نیز صورت‌بندی شده و او را فراتر از یک پلیس وظیفه شانس به پلیسی دغدغه‌مند هم بدل می‌کند. احساس مسئولیت او در احضار مسئول خوابگاه دختران و تشر رفتن به او که چرا مینا را بعد از ساعت 9 شب به خوابگاه راه نداده که منجر به قتل او شده یا عصبانیت از رفتار برادر سحر و قتل او نمونه‌هایی از این دست است اگر بخواهیم از منظر فلسفی‌تری به قصه نگاه کنیم، موتمن علاوه بر نگرش اجتماعی به آسیب‌های رفتاری در جامعه، به نوعی نسبت بین قانون و اخلاق را به تصویر می‌کشد. در میان بازی‌ها، گرچه فریبرز عرب‌نیا توانسته کارآگاهی کاریزماتیک و پرجذبه را به تصویر بکشد، اما آنچه چشمگیر است، بازی سیامک صفری در نقش پدر سحر است که هم دلسوزی و نگرانی‌های پدرانه او را بخوبی به نمایش گذاشته و باورپذیر می‌کند و هم خود محوری‌ها و بی‌مبالاتی‌های او را به عنوان یک پدر بی‌توجه و دیکتاتور مسلک به تصویر می‌کشد که موجب لطمه به فرزندانش شده است. شاید آنچه در پس این قصه ملتهب پلیسی، تامل‌برانگیزتر است همین لایه میانی قصه است که به جای سرنوشت مجرم، سرشت جرم را در مرکز معنایی فیلم قرار می‌دهد.

سیدرضا صائمی

منتقد سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها