هنرمندان از باید‌ها و نبایدهای آثار انقلابی می‌گویند

انقلاب در نمای نزدیک

با این که انقلاب اسلامی‌به مرز سی و هفت سالگی می‌رسد، دنیای تصویر آنچنان که باید و شاید نتوانسته دین‌اش را به سوژه‌های مربوط به این حادثه تاریخی ادا کند. انقلاب با تمامی ‌فراز و نشیب‌هایش بستر خوبی را در اختیار فیلمنامه‌نویسان و کارگردان‌ها قرار می‌دهد تا با ساخت آثار نمایشی در گونه‌های مختلف این مقطع حساس را به تصویر بکشند. با این حال تعداد آثار مطرح و درخشانی که در این حوزه ساخته شده همچنان معدود و انگشت‌شمار است.
کد خبر: ۸۷۸۴۸۰

آثار مناسبتی بیشتر در دهه فجر روانه آنتن می‌شوند و اگر از مخاطبان یا منتقدان بخواهند که چند اثر شاخص با موضوع انقلاب اسلامی ‌را نام ببرند خیلی باید به ذهن‌شان فشار بیاورند تا اسم یکی دو سریال با موضوع سقوط رژیم شاه و استقرار جمهوری اسلامی ‌یادشان بیاید. اکنون دیگر بسیاری از لوکیشن‌های اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 را از دست داده‌ایم و کارگردان‌ها و فیلمنامه‌نویسان دشواری‌های بازسازی تصویری مقطع مربوط به انقلاب را اصلی مانع بر سر ساخت آثار اینچنینی می‌دانند. ضمن این که حساسیت‌های محتوایی هم کار را پیچیده‌تر کرده است. چرا که خیلی از شخصیت‌های مبارز انقلابی در قید حیات هستند و تصویری کردن آنها ممکن است واکنش‌های این افراد را در پی داشته باشد. در یک نگاه کلی می‌توان فیلم‌ها و سریال‌های مربوط به انقلاب را در دو گروه دسته‌بندی کرد.

دسته اول سریال‌هایی است که به شخصیت‌ها و ماجراهای تاریخی پرداخته‌اند. این شخصیت‌ها مابه ازا دارند و با مراجعه به صفحات تاریخ می‌توان زندگینامه‌شان را مورد بررسی قرار داد. در آثار دسته دوم کارگردان‌ها تلاش کرده‌اند با تکیه بر شخصیت‌های غیرتاریخی و گمنام به موقعیتی داستانی دست پیدا کنند. در میان سریال‌های دسته اول می‌توان به کارهایی چون «فرار بزرگ» ساخته حسین لطیفی، «معمای شاه» ساخته محمدرضا ورزی، «طبل توخالی» (زنده‌یاد احمد نجیب‌زاده)، «فراموشخانه» به کارگردانی عبدالرضا نواب‌صفوی اشاره کرد.

ناصر گیتی‌جاه اولین بازیگری است که با حضور در طبل تو خالی در نقش شاه ظاهر شده است. عبدالرضا نواب‌صفوی در فراموشخانه سراغ گزینه دیگری رفت و نقش شاه را به رضا بنفشه‌خواه سپرد.

فرار بزرگ، ساخته حسین لطیفی از معدود مجموعه‌های انقلابی با درونمایه کمدی است که روزهای پایانی حکومت شاهنشاهی را با زبان طنز به تصویر کشیده است.

در دسته دوم سریال‌هایی چون رعنا (داوود میرباقری)، یک مشت پرعقاب (اصغر ‌هاشمی)، ارمغان تاریکی (جلیل سامان)، لبه آتش (جواد افشار)، چه کسی به سرهنگ شلیک کرد (جواد اردکانی) و... قرار می‌گیرند که قهرمان‌هایشان را از متن جامعه انتخاب کرده‌اند. داوود میرباقری در سریال «رعنا» با خلق یک شخصیت زن مقتدر به عنوان مولفه تکرارشونده همیشگی‌اش این‌بار وقایع تلخ سیاسی را از نگاه یک زن روایت کرد. در گزارش پیش‌روی‌تان سراغ چند تن از هنرمندان و منتقدان رفتیم و آثار انقلابی تولید شده از گذشته تاکنون را بررسی کردیم که می‌خوانید.

ناآشنایی فیلمسازان با انقلاب

بهزاد عشقی، منتقد سینما و تلویزیون در رابطه با آثار نمایشی انقلابی تلویزیون از گذشته تاکنون می‌گوید: از همان ابتدا فرقی نمی‌کرد فیلم‌هایی که ساخته می‌شود از زاویه رسمی‌ و حکومتی یا از زاویه گروه‌های دیگری است. واقعا سیاست بر واقعیت همواره سیطره داشت.

هر فردی که قصد داشت فیلم در گونه اتقلاب بسازد حتی آن فردی که صرفا مستند می‌ساخت اغلب با نگاه سیاسی وارد این عرصه می‌شد، یعنی واقعیت را از زاویه نگاه سیاسی خود عبور می‌داد و هر کدام سعی می‌کردند نکته خاص خود را به نگارش در آورند؛ بنابراین معتقدم به لحاظ مضمون، فیلمنامه و اجرا هیچ‌کدام از فیلم‌هایی که درباره رخداد‌های انقلاب پرداختند به واقعیت‌های آن دوران نزدیک نبودند و اگر هم بودند آن‌قدر فیلم‌ها شکل شعاری و رو شده داشت که به‌عنوان یک اثر سینمایی نمی‌توانست اعتبار و ارزش خاصی پیدا کند.

این منتقد تصریح می‌کند: به طور مثال فیلم «رزمناو پوتمکین» ساخته آیزنشتاین اثری سفارشی و درباره انقلاب اکتبر شوروی سابق است، منتهی اگر نسخه‌ای خوب از فیلم را ببینید از لحاظ تدوین، استفاده از دکوپاژ و استفاده از موسیقی آن‌قدر شکوهمند است که هنوز هم جوانانی که کوچک ترین آشنایی ندارند با دیدن فیلم تحت تاثیر قرار می‌گیرند. شما مثلا فیلم مستند «پیروزی اراده» لنی ریفنشتال را ببینید اثر شکوهمندی است و به همین دلیل به اثر ماندگار تاریخ سینمای جهان تبدیل شده است، چون تصویر‌های تکان‌دهنده و خوبی دارد، حتی افرادی که بخواهند علیه نازیسم و هیتلر فیلم بسازند یکی از اسنادشان همین فیلم است.

وی با بیان این که در سینما و تلویزیون‌مان در تصویر انقلاب حتی اگر نتوانستیم سیاست را از خودمان دور کنیم و نگاه بیطرفانه داشته باشیم از نظر ساختار و اجرا نیز نتوانستیم اثر قابل قبولی بیافرینیم، تصریح می‌کند: نکاتی که اشاره کردم سبب جذابیت یک اثر می‌شود حتی اگر تحریف تاریخی بوده یا واقعیت در آنها مخدوش باشد.‌ هالیوود این همه سریال و فیلم‌های شکوهمند ساخته که واقعیت را هم تغییر داده است، اما آن آثار از نظر اجرا، ساختار، بازی، داستان‌پردازی و درام آن‌قدر قدرتمند است که تماشاچی را درگیر می‌کند و چنین اتفاقی را کمتر در نمونه‌های خودمان دیدم.

عشقی تصریح می‌کند: به‌دلیل از دست دادن لوکیشن‌های اوایل انقلاب اگر بخواهیم اثری درباره زمان کورش کبیر بازسازی کنیم خیلی راحت تر از زمان محمدرضا شاه است یعنی همه چیز دچار تغییر شده است. معتقدم نسلی درباره انقلاب می‌نویسد که درباره آن مقطع زمانی هیچ‌گونه اطلاعاتی ندارد. می‌خواهم بگویم مثلا در اوایل دهه 60 فیلم‌های زیادی ساخته شده که درباره خان‌بازی و رعیت‌ها و روستاییان که سر به شورش می‌زنند و یاغی می‌شوند ساخته شد و در آن مقطع فردی توجه نکرد که انقلاب در شهر اتفاق افتاد، نه روستا. به همین دلیل زمان که می‌گذرد این اشتباهات ژرف‌تر می‌شود، چون نسل‌های جدیدتر اصولا در مورد واقعیت‌های دوران انقلاب اطلاعات لازم را ندارند. حال بخشی از آنچه ما در این آثار می‌بینیم آن ظواهر زندگی به نابلدی‌ها و ناآشنایی‌ها مربوط می‌شود که عمق زندگی هیچ حتی ظواهر زندگی مردم آن مقطع را هم آن چنان که باید نمی‌شناسند، ما در آثار انقلابی حرف‌های امروزی را از زبان شخصیت‌ها می‌شنویم و مکالمات آن موقع نیست.

مهم‌ترین ظرفیت برای شناخت نسل جوان

محمدرضا شفیعی، تهیه‌کننده آثاری همچون وضعیت سفید، کیمیا و تنهایی لیلا هم در این باره می‌گوید: در همه ژانرها ضعف و قوت وجود دارد و در ژانر انقلاب اسلامی‌هم آثاری تولید شده که بعضی خوب بودند و دیده شدند و برخی هم خیر. ظرفیت دو واقعه مهم تاریخ معاصر ما یعنی انقلاب اسلامی‌ و دفاع مقدس خیلی زیاد است و اینگونه نیست که با ساخت چند فیلم و سریال بگوییم همه واقعیت‌های جنگ و انقلاب گفته شده است. اینها واقعیت‌ها و عقبه زیادی داشتند و ریشه‌های انقلاب چیزی نیست که بگوییم در یک ماه یا یک سال اتفاق افتاده است بلکه چندین دهه بوده و تبلورش در انقلاب اسلامی ‌اتفاق افتاده است بنابراین حرف هم برای گفتن زیاد خواهد داشت و هر تهیه‌کننده و فیلمسازی سعی کرده یکی از واقعیت‌های انقلاب را در قصه‌هایش بگنجاند.

وی در ادامه می‌افزاید: ساخت فیلم و سریال مهم‌ترین ظرفیت برای شناخت نسل جوان از انقلاب است، اما باید ظرفیت و ابزار نمایشی‌اش بدرستی رعایت شود. شما می‌توانید فیلمی‌ بسازید که محتوای مورد پسندی به لحاظ نظام داشته، اما به معکوس خود تبدیل می‌شود. کار هنری و فیلمسازی بشدت به ظرایف مورد نیاز خود احتیاج دارد؛ یعنی شما اگر بخشی از این ظرایف را در نظر نگیرید از لحاظ محتوا نتیجه معکوس می‌دهد. اتفاقا باید در همین ژانر انقلاب و دفاع مقدس سختگیری برای ساخت فیلم‌ها بیشتر باشد و برای اثر گذاری درست واقعا از همه ابزار بهره بگیریم و سپس سریال خود را تولید کنیم.

شفیعی ادامه می‌دهد: در ده سال گذشته چند فیلم سینمایی و سریال با موضوع انقلاب و جنگ ساخته شده که مخاطب انبوه داشته و البته اثرگذار هم بوده. منظورم این است که در کنار اثرگذاری، مخاطب هم داشته باشد؛ یعنی باید اثرگذاری و محتوای خوب در شاکله مخاطب باشد و ابزارهای درست سینمایی، فیلمسازی و نمایشی در آن به‌کار گرفته باشد تا مخاطب را جذب کند.

شفیعی با بیان این که تعداد این‌گونه آثار خیلی محدود است، عنوان کرد: وقتی شما قصد ساخت اثری در این‌گونه دارید سختی کار چند برابر می‌شود و باید گروه فیلمسازی مراقبت‌های بیشتری انجام دهند.

به گفته وی، فردی که فضا را از نزدیک دیده و لمس کرده، می‌تواند گزینه بهتری برای به تصویر کشیدن انقلاب و نگارش وقایع جنگ باشد. البته برعکس این مساله را هم داشتیم؛ افرادی که دوران انقلاب و جنگ را درک کرده و فیلم انقلابی خوب نساخته‌اند، به همین دلیل باید در اصل ماجرا، اثرگذاری و مخاطب را برای اینگونه کارها در نظر گرفت.

تهیه‌کننده سریال کیمیا تصریح می‌کند: لوکیشن‌های اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 خیلی تغییر کرده است و ما هم در نگهداری از آن مقاطع خیلی سهل‌انگاری کرده‌ایم و سبب شده بخش زیادی از ابزار و المان‌ها از بین برود. البته در کشورهای دیگر هم چنین اتفاقی می‌افتد و پیشرفت می‌کنند و کاملا محسوس است، اما سیستمی ‌وجود دارد که در واقع از بخشی از المان تاریخی کشور خود مراقبت می‌کنند. گاهی شهرک می‌سازند و گاهی هم همانگونه که اشاره کردم بخشی از شهر را محافظت می‌کنند تا ساخت و ساز جدید و تغییر المانی صورت نگیرد، اما در کشور ما این اتفاق رخ نمی‌دهد.

اگر بخواهیم فیلم جنگی بسازیم شهرک سینمایی انقلاب و دفاع مقدس را داریم که فقط در حد بازسازی چند خاکریز جنگی است و اگر بخواهیم جنگ شهری را به تصویر درآوریم مکانی نداریم و اگر قرار باشد چند کوچه و خیابان مربوط به دهه 50 یا 60 را بازسازی کنیم مکانی وجود ندارد مگر این که دکور بزنیم. چندین دهه است که در سازمان صدا و سیما و وزارت ارشاد مدام بحث ساخت شهرک جامع سینمایی مطرح است و پای مجلس و دولت هم به میان آمده، اما تاکنون این اتفاق رخ نداده است. ما، هم ضرر فرهنگی و هم ضرر مالی می‌کنیم و در واقع هیچ راهکاری برایش پیدا نمی‌شود و اگر هم وجود دارد فردی پای عمل نمی‌آید. این نیاز کشور است و مدام پول ارشاد و تلویزیون هدر می‌رود و باید چند دستگاه مهم بخصوص مجلس و دولت دست به دست هم دهند و این مشکل را برای همیشه حل کنند. کشورهای خیلی عقب‌تر از ما شهرک‌های سینمایی جامع دارند و هم در جذب گردشگر امکاناتی فراهم کرده‌اند و هم برای آثار سینمایی و فرهنگی کار می‌کنند. ما یک شهرک انقلاب و دفاع مقدس داریم که هیچ‌گونه امکاناتی ندارد و امکانات شهرک غزالی هم قابل استفاده نیست.

بعضی از تهیه‌کنندگان دغدغه انقلاب ندارند

محمدرضا شرف‌الدین، مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس هم در ارتباط با موضوع گزارش این هفته قاب کوچک می‌گوید: بسیاری از آثار تولیدی در سینما و تلویزیون مبتنی بر اطلاعات و سلایق شخصی نویسنده و تیم تهیه است و بعضی از آنها منطبق با واقعیت تاریخی نیست؛ هر چند وظیفه سریال بیان نعل به نعل اتفاقات نبوده، بلکه ترسیم فضای انقلاب است و باید در فضای انقلاب چرایی انقلاب را به‌درستی به تصویر در آورد، اما معتقدم موفق نشده و نتوانسته تفسیر به روز تاریخ باشد و این خیلی موضوع مهمی‌است که یک اثر هنری در زمان خودش ـ هر چند خود موضوع یا آن قصه اصلی متعلق به یک زمان تاریخی باشد ـ باید تفسیر به روز باشد و نباید تفسیر آن را نادیده بگیریم.

وی ادامه می‌دهد: اساسا یک اثر هنری زمانی اثر هنری است که بیانگر چرایی‌های تاریخی در ظرف زمان خودش باشد. می‌بینیم در بهترین صورت یک واقعه تاریخی اشاره شده اما به چه درد امروز ما می‌خورد و چگونه می‌تواند عبرت‌آموز و بصیرت‌بخش باشد. ما عبرت آموزی، بصیرت‌‌بخشی، ایجاد روحیه، توان و ظرفیت‌های اجتماعی را جزءلاینفک یک اثر هنری می‌دانیم وگرنه آن یک اثر هجو و محمل است و در فرهنگ دینی هیچ عمل یا دیالوگ محملی وجود ندارد و همه را خداوند مسئول می‌داند و باید آثار تاثیرات درست خود را داشته باشند.

وی تصریح می‌کند: وقتی اثری از نظر تاریخی و بصیرت بخشی و عبرت‌آموزی ظرفیت‌های لازم را ندارد آن اثر هنری مخصوصا در موضوع اتفاق‌های تاریخی اثری خوب، کارآمد و تاثیرگذار و صحیح نبوده و از فرهنگ دینی به دور است و ما بیشتر در آثارمان به حادثه‌پردازی و روابط خصوصی آدم‌ها غیر از تاثیرات فضای انقلابی می‌پردازیم. حال اگر این قصه در یک کشور یا مقطع تاریخی دیگری اتفاق می‌افتاد چه تاثیری داشت؟ تفاوت آن با انقلاب اسلامی‌در چیست؟ اینها مسئولیت اصلی یک کار تاریخی نیست.

شرف‌الدین خاطرنشان می‌کند: ما باید در زمینه‌های مختلف قصه‌های مختلفی را طراحی کنیم و چرایی آن را که نظام شاهنشاهی پوسیده بوده و پاسخگوی جامعه روز خود نبود و اگر این را طراحی نکنیم نگوییم قصه ای است که در هر جای تاریخ ممکن است اتفاق بیفتد.

حضرت امام درباره 22 بهمن جمله‌ای تاریخی داشتند: «22 بهمن باید برای همه ملت ایران الگو باشد و بترسید و عبرت بگیرید از 22 بهمن». در این جمله خیلی معرفت و پیام و کلام تاریخی وجود دارد.

وی در ادامه می‌گوید: همه پروژه‌های انقلاب نیاز به حضور کارشناسان با سواد و تاریخدان و موثر دارد که در کنار نویسنده باشند. ما نویسندگان خوبی در کشور داریم که سواد کافی تاریخی و مطالعه عمیق را ندارند، بنابراین حتما نیاز به مشاورانی دارند تا بتوانند نظر و تحلیل‌های آنها را در قصه‌شان جاری کنند.

شرف‌الدین تصریح می‌کند: بعضی از تهیه‌کنندگان کاسب‌کار بوده و اینها تهیه‌کننده نیستند و با اهداف فرهنگی دست به تولید نمی‌زنند، بلکه با اهداف اقتصادی و منافع شخصی دارند و نمی‌خواهم بیشتر از این باز کنم، اما اسناد و مدارکی دارم که متاسفانه جایی برای ارائه آنها نیست، اما اثبات می‌کند که برخی تهیه‌کنندگان دغدغه انقلاب ندارند! چطور ممکن است بعضی از آنها که اعتقادی به انقلاب و دفاع مقدس ندارند و هر آنچه دارند تظاهر و ریاست و کاسبی است و اینها مدعی‌اند که برای انقلاب فیلم می‌سازند. باید به‌دنبال تهیه‌کنندگانی بود که دغدغه انقلاب دارند، نه توانایی تولید. توانایی تولید شرط لازم و نیاز بعدی است، اما شرط کافی برای ساخت اثر انقلابی و اعتقاد قلبی به انقلاب است، نه این که مقاصد اقتصادی خود را پیش ببرد.

وی ادامه داد: امروز باید پذیرفت کار برای انقلاب کاری تاریخی است و همان قدر که برای یک کار تاریخی الف ویژه مانند امام علی(ع) یا مختارنامه هزینه می‌شود باید برای انقلاب هم هزینه شود، آکسسوارهای مناسب و لوکیشن‌ها ساخته شود، لباس‌ها دوخته شود. متاسفانه سیستم تولید ما سنتی است و کمتر به طرف فناوری‌های نوین پیش رفته است.

وی می‌افزاید: تلویزیون باید شرط بگذارد پروژه‌ها در یک لوکیشن محدود یا استودیو تولید شود تا لوکیشن‌ها را بیارایند و از آدم‌های توانا سندهای مصور برای ساخت لوکیشن‌های شان استفاده کنند تا گاف ندهند. ما در فیلم‌ها و سریال‌های موفق تاریخی دنیا شاهدیم همه چیز درست و بجا انجام می‌شود، چون تهیه‌کننده مسئول است. اما اینجا تهیه‌کننده کاسب بوده و مسئول نیست و در واقع دنبال این است تا پول بیشتری به جیب بزند. زیرساخت‌های ورود به تولیدات انقلابی ضعیف بوده و لازم است یک دانشجو پروژه‌ای را تحقیق کند یا در سمیناری بررسی شود که واقعا چه چیزهایی نیازمند تولید یک اثر انقلابی خوب است و اینها تدوین شود و دست ناظران تولید قرار بگیرد.

شاید حق مطلب ادا نشده باشد

سیدجواد ‌هاشمی ‌بازیگر، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون هم درباره ویژگی آثاری که با موضوع انقلاب ساخته شده می‌گوید: همکاران ما خیلی تلاش کردند بتوانند قطعه‌ای از شکوه انقلاب اسلامی‌ را در قالب سریال‌ها به تصویر بکشند. این که بشود همه حرف‌ها را زد قطعا کار نشدنی است، اما معتقدم بخصوص نسل اوایل انقلاب تا سال 70 فیلم‌های خوبی را درباره انقلاب ساخته و آماده پخش و اکران کرده است.

وی ادامه می‌دهد: در سال‌های اخیر شاید حق مطلب ادا نشده باشد، چون نسل نو خیلی با دوره ستمشاهی آشنا نیستند و معرفی درستی از آن دوره نشده است، ولی فکر می‌کنم به هر حال تلاش شده و تلاش هم کم نبوده اما مجموعا اگر توقع اقشار جامعه را برطرف نکند بخشی از تاریخ را عنوان می‌کند و این خیلی خوب است. در سینما اکنون ممکن است ساخت این فیلم‌ها با اقبال روبه‌رو نشود. دغدغه مردم شناخت دوره قبل از انقلاب نیست، ولی معتقدم می‌شود در تلویزیون کارهای خوبی انجام داد.

هاشمی ‌می‌افزاید: فیلمنامه‌نویس‌ها مجبورند برای این که اتفاق‌های واقعی را دراماتیزه کنند و اندکی تفاوت‌های ما بین آنچه حقیقت دارد و آنچه جذاب و دیدنی برای تماشاگر است قائل شوند که خیلی طبیعی است. احساس می‌کنم خاطرات آدم‌های بزرگ دوره شاه می‌تواند دستاویز خوبی برای نوشتن کارهای خوب باشد. منتها نویسنده‌های ما جاهای دیگر مشغول کار هستند و مفاهیم انقلابی را سفارشی می‌نویسند و در این صورت دچار مشکل می‌شود. از این جهت می‌گویم که آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.

وی ادامه داد: نویسندگانی باید مبادرت به نوشتن کارهای انقلابی کنند که خودشان دلشان با انقلاب باشد و بتوانند زوایا را صد البته بدون سمت و سوی ناعادلانه با رویکرد جذاب انقلابی که جوانان خوششان بیاید و دوستش داشته باشند و اقبال عمومی، ‌پیدا کند، بنویسند و ما اکنون مشکل اساسی‌مان نویسنده است؛ یعنی نبود نوشته خوب برای پرداخت سینمایی و تلویزیونی است.

وی درباره تغییر لوکیشن‌های گذشته هم می‌گوید: ساخت فیلم برای انقلاب که سوتی‌های تاریخی ندهند، سخت است و کار ساده ای نیست به همین دلیل دست هنرمندان است که چه کاری باید انجام دهند تا اصل ماجرا را با واقعیت منطبق کنند.

ساخت آثار انقلابی در تلویزیون

علیرضا فتحی، طراح بدلکاری آثاری همچون «عملیات 125»، «مختارنامه»، «دیوار»، «معمای شاه» و «کیمیا» هم دراین‌باره می‌گوید: طبیعی است که سینما و تلویزیون هم مانند هر هنر دیگری در این سال‌ها پیشرفت داشته و هر روز بهتر از گذشته می‌شود، البته اگر وضع اقتصادی اجازه بدهد. اکنون تلویزیون هم به‌دلیل وضع اقتصادی است که دست به عصا راه می‌رود. البته تلویزیون می‌خواهد کار خوب انجام دهد؛ مثلامی‌خواهد سریال«سلمان فارسی» را بسازد اما وقتی بودجه نیست چه کاری می‌تواند انجام دهد؟

وی با اشاره به تفاوت آثار انقلابی با دیگر گونه‌ها می‌گوید: طبیعی است تاریخ همیشه برای همه جذاب بوده. شما نگاهی به آثار تاریخی مانند مختارنامه که من کار کردم، بیندازید. تماشاچی خاص خود را دارد به شرطی که ساختار درستی داشته باشد؛ یعنی اگر اثر توسط فیلمنامه‌نویس و کارگردان خوب و کاربلد ساخته شود بیننده استقبال می‌کند. البته خیلی کارها نیز ساخته شده که گریزی به تاریخ زده، اما آنچنان مورد استقبال قرار نگرفته است.

فتحی می‌افزاید: در رابطه با انقلاب هنوز تلویزیون و سینمای ما نتوانسته دین خود را به جوانان کنونی ادا کرده و انقلاب را به آنها معرفی کند و همین طور نتوانسته جنگ را بدرستی به نمایش بگذارد. می‌آیند فیلمی‌جنگی می‌سازند، یک رگبار می‌بندند و 200، 300 عراقی را می‌کشند. جوانی که پای تلویزیون می‌نشیند وقتی این اثر را می‌بیند، می‌گوید اگر جنگ این بوده که باید ما یک هفته‌ای عراق را می‌گرفتیم! فیلمسازان نیامدند بر مبنای آن سندیت و واقعیت اثر بسازند. متاسفانه در ساخت فیلم‌های جنگی اندکی غلو کرده‌اند به همین دلیل بیننده باور نمی‌کند و با واقعیت همخوانی ندارد.

مریم محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها