بصیرت و وحدت در کلام اهل بیت وحی (علیهم السلام)

دکتر محمدحسین بیاتی - رئیس دانشگاه عدالت: ایام خجسته زادروز نبی مکرّم (صلی الله علیه و آله و سلّم) و هفته وحدت مقارن با نهم دی و روز بصیرت شده است.وضعیت فعلی جهان اسلام و آتش فتنه ای که به دست ایادی استکبار در منطقه ما افروخته شده است ضرورت توجه به دو عنصر «وحدت» و «بصیرت» و ارتباط این دو مقوله را به یکدیگر بیش از پیش می نمایاند.
کد خبر: ۸۶۸۳۵۳
بصیرت و وحدت در کلام اهل بیت وحی (علیهم السلام)

یکی از مهم ترین مصادیق بصیرت در وضع امروز ما حفظ و صیانت از وحدت اسلامی و حفظ یکپارچگی در مقابل دشمن مشترک است.

وحدت قطعاً به معنای شیعه شدن سنی و یا سنی شدن شیعه و دست کشیدن از بخشی از معتقدات به خاطر نزدیکتر شدن به یکدیگر نیست و چنین چیزی اساساً نه شدنی است و نه برای هر یک از دو طرف مرغوب و مطلوب.بلکه بدین معناست که فرد مسلمان با بینش و بصیرت و با پرهیز از دمیدن در شیپور اختلافات راه را برای نفوذ دشمنان شیعه و سنی سدّ نماید.

در راستای تبیین هر چه بیشتر این مطلب در این سلسله نوشتار سعی خواهیم نمود با استعانت از روایات نورانی اهل بیت(علیهم السلام) و تمسک به سیره عملی آن بزرگواران به اثبات کنیم که آنچه که امروز از آن به عنوان ضرورت وحدت شیعه و سنی یاد می شود برخاسته از عمق متون اسلامی و مقتضای التزام عملی به مکتب است نه اینکه صرفا یک شعار مبتنی بر مصالح زودگذر و مقطعی باشد؛ علیّ بن إبراهیم عن محمّد بن عیسی عن یونس عن أبی الحسن الرضا علیه السّلام قال: قلت له: جعلت فداک إنّ رجلا من موالیک بلغه أنّ رجلا یعطی السیف و الفرس فی سبیل اللّه، فأتاه فأخذهما منه و هو جاهل بوجه السبیل، ثمّ لقیه أصحابه فأخبروه أنّ السبیل مع‌هؤلاء لا یجوز و أمروه بردّهما، فقال علیه السّلام: فلیفعل، قال: قد طلب الرجل فلم یجده و قیل له قد شخص الرجل، قال علیه السّلام: فلیرابط و لا یقاتل، قال: ففی مثل قزوین و الدیلم و عسقلان و ما أشبه هذه الثغور؟ فقال علیه السّلام: نعم، فقال له: یجاهد؟ قال علیه السّلام:لا، إلّا أن یخاف علی ذراری المسلمین، [فقال:] أ رأیتک لو أنّ الروم دخلوا علی المسلمین لم ینبغ لهم أن یمنعوهم؟ قال علیه السّلام: یرابط و لا یقاتل، و إن خاف علی بیضة الإسلام و المسلمین قاتل فیکون قتاله لنفسه و لیس للسلطان، قال: قلت: فإن جاء العدوّ إلی الموضع الّذی هو فیه مرابط کیف یصنع؟ قال: یقاتل عن بیضة الإسلام لا عن هؤلاء لأنّ فی دروس الإسلام دروس دین محمّد صلّی اللّه علیه و آله.(کافی شریف،ج5،ص21)

یونس می گوید:مردی از امام رضا (ع)- در حالی که من نیز در مجلس حاضر بودم- پرسید: فدایت شوم، به مردی از دوستداران شما خبر رسیده شخصی شمشیر و مرکب در اختیار او می‌گذارد تا در راه خدا جهاد کند. دوستانش به او خبری می‌دهند که جنگیدن به همراه این افراد جایز نیست و به او می‌گویند: تجهیزاتی را که از آن مرد گرفته، به او برگرداند.امام (ع) فرمود: این کار را باید بکند و آن‌ها را باید به صاحبش برگرداند.

مرد گفت: برای یافتن آن شخص رفته ولی او را پیدا نکرده است و به او گفته‌اند که او مرده است.امام (ع) فرمود: حال که چنین است در مرزهای اسلام به مرزبانی بپردازد ولی نجنگد. گفتم: (در مناطقی) مانند: قزوین، عسقلان، دیلم و شبیه به آن‌ها (که اهل شرکند) مرزبانی کند؟ امام (ع) فرمود: آری.آن مرد پرسید: اگر دشمن به منطقه‌ای که وی مرزبانی می‌کند، حمله کرد او چه کند؟فرمود: از کیان اسلام، دفاع کند.

گفت: یعنی جهاد کند؟ فرمود: نه، مگر این که خطری خانه و کاشانه مسلمانان را تهدید نماید.مثلًا اگر روم به سرزمین مسلمانان تجاوز کند، نظر تو این است که نباید جلوی آن‌ها بایستند؟! آن گاه امام فرمود: مرزبانی کند ولی نجنگد در عین حال اگر بر کیان اسلام خطری پیش آید باید با دشمن بجنگد البته هدف فقط دفاع از اسلام باشد نظری به حاکم جور نداشته باشد و جنگ با کفار را یک وظیفه فردی در برابر اسلام بداند زیرا اگر اسلام متلاشی شود یاد محمد (ص) نیز از ذهنها محو خواهد شد.

چنان که می دانیم کمک به سلطان جور و در رکاب او جهاد و خدمت کردن از بزرگترین معاصی به شمار می رود لذا در صدر روایت فوق امام رضا علیه السلام شخص را از همراهی با بنی عباس در جنگ مستقیم منع می فرماید.ولی ضمن تجویز مرزبانی چنین بیان می فرماید که اگر خطر کیان اسلام را تهدید می کند حرمت جهاد به همراه حاکم جائر نیز برداشته می شود و شخص مکلّف به جهاد در کنار اوست.زیرا شکست سپاه اسلام در چنین حالتی موجب سلطه دشمن و در نهایت از میان رفتن نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است.

حال برادر شیعی ما که امام رضا علیه السلام را امام مفترض الطاعه می داند و برادر سنی ما که آن حضرت را از بزرگان اولیاء الهی دانسته و به زیارتش می رود،باید در این روایت با کمال بینش و بصیرت تأمل کند و فاصله خود را با آن حضرت بسنجد.

امام علیه السلام برای آن که مبادا روم (که مصداق آن روز جبهه کفر است) بر سرزمین و نسل مسلمین مسلط شود شیعیان خود را امر می نماید که در کنار حکام بنی عباس ـ نه برای آنها بلکه برای دین ـ بجنگد.همان حاکمانی که قاتلان آن حضرت و پدران و فرزندان و شیعیانشان بودند. و حتی از اینکه سؤال کننده خود به بداهت این مطلب پی نبرده است ابراز شگفتی می نماید.

و امروز قصه همان قصه است.روم روزگار ما ـ که متمثل در استکبار جهانی و صهیونیسم خبیث است ـ کمر همت بسته تا نه فقط با تیر و کمان و شمشیر و نیزه بلکه با هجوم اقتصادی و نظامی و از همه مهم تر فرهنگی به حذف نام پیامبر صلی الله علیه و آله همت گمارد.اینک هر یک از ما باید بیندیشیم که آیا بر سر مرزهای واقعی به مرزبانی و جنگ مشغولیم و یا با به جان یکدیگر افتادن خدای نخواسته دشمن را در محو نام پیامیر یاری می کنیم؟

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها