مساله: سی خرداد
کد خبر: ۸۶۸۱۳۹

دختری در خیابان کارگر روی زمین خوابیده است

و شبکه‌های جهانی خون می‌بینند

تیر ماه

هنوز شلیک می‌شود

مرداد

خس و خاشاک، سطل‌های زباله را می‌سوزاند

شهریور

در کهریزک می‌میرد

مهر ماه

سه قلوها متولد می‌شوند

آبان ماه، روسیه و چین به جای آمریکا می‌نشیند

9دی دریا شکاف می‌خورد

در همین میدان انقلاب

و فرعونیان غرق می‌شوند

با این همه

مساله نه تیر بود، نه مرداد، نه مهر و نه آذر

نه حتی 22 خرداد

مساله 22 بهمن بود

به قول قزوه: ابتدای کربلای غدیر بود

مساله قبله نمایی بود که قطب‌ها را عوض کرد و قدس را نشانمان داد

مساله او بود

که خیابان‌ها را به کربلا برد

آنهایی می‌فهمند چه می‌گویم که هنوز نام خیابان‌ها را عوضی می‌گویند:

رضا‌شاه، سلطنت‌آباد، تخت‌جمشید، فرح

اصلا بگو ندا

مساله شهیدانی هستند که نام خیابان‌ها را انتخاب کرده‌اند

وگرنه چهار راه استانبول که مشکلی ندارد

دیگ‌ها جوشند

و برنج دانه بلند برای انقلابشان از سفارت بریتانیا می‌آید

در چهار‌راه استانبول در اجتماع دلار‌فروش‌ها و فرقه‌سازها همه چیز شدنی است

می‌توان با چشم‌های عوضی جور دیگر دید

می‌شود در استودیوها پیامبری مدرن ساخت با ریزترین جزئیات

و بیانیه‌هایی پی‌در‌پی نازل می‌شوند، پیامبری مثل علی محمد باب

یا دست‌کم قدیسه‌ای شهید با خون انگلیسی

***

مشکل از میدان هفت تیر بود

از میدان ولی‌عصر

از میدان انقلاب

مساله 22 خرداد نبود

مساله 22 بهمن بود

مجید اکبرزاده

نمی‌ترسم از گوجه‌فرنگی‌هامجید کبرزاده

سبز، پرچم ما بود

پیش از آن که آفتاب‌پرست‌ها

به رنگ آن درآیند

سبز مزار شهیدی است که به پای عشق می‌سوزد

نمی‌ترسم از گوجه‌فرنگی‌ها

که تازه در مزرعه ما سبز شده‌اند

و سایر صیفی‌جات

مثل خیار چنبر و بادمجان

که گاهی سبزند و گاهی سیاه می‌شوند

حتی از هرزه علف‌هایی که در باغ ما روییده‌اند

نمی‌ترسم

عمری با رنگ‌های سال زیسته‌اند

با صورتی، بنفش و متالیک

با کلاه فرنگی و پانک و نایک

با آدیداس و آدامس خرسی

و جای تعجب نیست اگر یک‌بار دیگر هم

محض امتحان به‌رنگ با ما یکی شوند

علی انسانی

2 شعر برای میلیون میلیون صدا علی انسانی

برای حضور پرشکوه مردم در راهپیمایی 9 دی 1388

1

تکرار ظهور داور و باور بود

یا روز علی و خیبر دیگر بود

دیدیم قرین، کثرت و وحدت با هم

میلیون میلیون صدا و یک حنجر بود

2

دیدید هنوز عشق لشکر دارد

دیدید که این قافله رهبر دارد

ای مانده نهروانی پست، هنوز

این ملک علی، مالک اشتر دارد

سیدمحمد بابا میری

سبز ریا

از تبار توام و شال به گردن دارم

افتخاری که ندارند همه، من دارم

سبز من سبز ریا نیست، خودت شاهد باش

بار دینی است که از عشق به گردن دارم

شال فرزندی تو لطف کمی نیست ولی

من از انداختنش قصد معین دارم

هم‌نوا با عطش حنجره پیچک‌ها

در گلستان تو آهنگ شکفتن دارم

ریشه در عشق تو دارم پدر خاک! ببین

شجره‌نامه‌ای از نور به دامن دارم

سبز،‌ بازیچه شده آن، خدا می‌داند

چه دل خونی از این فتنه دشمن دارم

دشمن تشنه خون، هیچ ندارم اما

بعد این شعر پر از نکته یقینا دارم

محمد‌مهدی سیار 

رنجی که برده‌ایم

از حلقه‌هایمان به در افتاد رازها

با قیل و قال بی‌ثمر عشقبازها

دوشید فتنه‌ای شتران دو ساله را

بر دوششان نهاد به بازی جهازها

شوخی شده است و عشوه نماز شیوخ شهر

رحمت به بی‌نمازی ما بی‌نمازها

خیل پیاده‌ایم، کجا بازگو کنیم؟

رنجی که برده‌ایم ز شطرنج‌بازها

ماییم و زخم خنجر و دست برادران

ماییم و میزبانی این ترکتازها

در پیش چشم کوخ‌نشینان غریب نیست

از کاه، کوه ساختنِ کاخ سازها

قرآن به نیزه رفت، خدایا مخواه باز

بر نیزه‌ها طلوع سر سرفرازها

در گنبد کبود زمان ما کبوتران

بستیم چشم و بسته نشد چشمِ بازها

ما را چه غم ز هرزه گیاهی که سبز شد

بر خاکمان مباد هجوم گرازها

میلاد عرفان‌پور

فتوای فتنه

نه ! امیدی به شما نیست، حقارت، آزاد

هرچه خواهید بگویید جسارت، آزاد

آبروی وطنم یوسف بازار شده است

ثمن بخس، فراوان و تجارت، آزاد

شیختان با همه شیرینی و شهرآشوبی

فتوی فتنه فرستاد: شرارت، آزاد

راه بر مشت گره کرده مردم بستید

تا به دشمن شود انگشت اشارت، آزاد

حرم از دست حرامی نگرفتیم که باز

پیک و پیغام فرستید که غارت، آزاد

پاکدامن وطنم را به کسی نفروشید

خاصه این فرقه از قید طهارت، آزاد

بی‌وضو زائر این خاک نباید! چه کسی

گفته این قوم نجس را که زیارت، آزاد؟

الغرض معنی آزادی اگر این باشد

وقت آن است بگوییم اسارت آزاد

علی داوودی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها