
ابتدا ایست کامل، بعد وقتی مطمئن میشد خودرویی از فرعی وارد اصلی نمیشود، حرکت میکرد. بیژن حتی در پیچهای خیابان هم از راهنما استفاده میکرد. از همه جالب تر اینکه اگر در پارکنیگ خانهاش هم به چپ یا راست میپیچید، حتما راهنما میزد. خود کورش هم به شدت اهل رعایت قوانین رانندگی بود و اتفاقا همین باعث شده بود که پسرش هم توصیههای او را آویزه گوشش کند. با این همه آدمیزاد است و وسوسه شیطان! یک بار بیژن خیلی پکر و در به داغون به خانه آمد و به مادرش گفت:
ـ مامان امروز خیلی داغونم؛ اعصابم بههم ریخته. خجالت میکشم حتی به شما بگم چی کار کردم؛ به بابا جون که وای... اصلا طاقتش رو ندارم؛ نمیخوام پدر فکر کنه که پسرش یک خلافکاره!
مامان با نگرانی پرسید:
ـ پسرم چی کار کردی؟ بگو و خودت رو سبک کن! اگه به من نگی میخوای به کی بگی؟
بیژن همین طور که سرش را پایین انداخته بود و داشت از خجالت میلرزید، گفت:
ـ یه خلاف! یه خلاف سنگین کردم!
مامان دوباره به پسرش دلداری داد و گفت:
ـ خب بگو! جونم رو به لبم رسوندی!
بیژن دوباره سرخ شد و سرش را پایین انداخت. بعد بریدهبریده گفت:
ـ امروز بدون اینکه راهنما بزنم، پیچیدم تو یه فرعی!
این را گفت، دوید به سمت اطاقش و در را پشت سرش بست.
مامان که مثل برادرهایش یا بهتر بگویم مثل همه مردم تهران رانندگی میکرد، ولی سعی میکرد خودش را پیش پسر و شوهرش لو ندهد، آمد پشت در اتاق بیژن و گفت:
ـ اینکه چیزی نیست پسرم؛ پسرای مردم سر چاراهای اصلی هم اگه بخوان بپیچن، راهنما نمیزنن. حالا تو درسته که خلاف کردی، ولی خلافت خلاف سنگین که به حساب نمیاد! پاشو بیا بیرون و همهچیزرو فراموش کن.بیژن کمی فکر کرد و یادش آمد: چند دفعهای که سوار خودروی داییاش بوده، او هم چند باری از این خلافها کرده است. خب مامان هم از همان خانواده است. اینجاست که میگویند: «چشم و گوشت رو باز کن، ببین از چه خونوادهای زن میگیری!». همین شد که بیژن با خودش فکر کرد: «حالا اگه گاهی هم قوانین رو رعایت نکنم، زمین که به آسمون نمیاد». و این سرآغاز خلافهای سنگین بیژن بود.
چند ماه بعد
تلفن منزل بیژن اینا زنگ میخورد. پدر گوشی را برمیدارد. کسی که پشت خط است، میگوید:
ـ منزل، کورش افسری سرهنگدوست؟ شما خودتونید؟
آقا کورش با لحنی عصا قورت داده میگوید:
ـ بله بنده خودم هستم؛ حضرتعالی؟
صدای پشت خط:
ـ من اکبری سرهنگ راهنمایی هستم؛ خودروی شمارو خوابوندیم؛ چون پسرتون که پشت فرمون بوده با سرعت صد و دهتا توی اتوبان همت خلاف جهت رانندگی میکرده؛ لطفا برای رسیدگی به این آدرس تشریف...
هنوز حرفهای افسر راهنمایی تمام نشده بود که آقا کورش از روی صندلی ولو شد کف پذیرایی. به گمانم سکته کرده بود!
سیداکبر میرجعفری
جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حجتالاسلام سید کاظم سید باقری، معتقد است گفتمان مقاومت یک آرمان فراگیر اسلامی و انسانی است که فراتر از مرزها و فرقهها حرکت میکند
استاد یدالله کابلی معتقد است: تحولات نقاشیخط، نمایش قدرت نوآوری و خلاقیت در عرصه خط است