هر کسی پس از مرگ عزیزش بالاخره میتواند همه چیز را درگیر مرور زمان کند و تنها با خاطرات عزیز از دست رفتهاش روزگار را بگذراند؛ کاری که این بانوی کهنسال، دیگر مثل خیلیهای دیگر چنان نکرد.
او خاطرات فرزندش را هنوز هم که هنوز است حفظ کرده، ولی تنها با آنها زندگی نمیکند، علاوه بر چند امر خیر و نیکوکارانه، بیمارستانی ساخته است که در آن بیماران سرطانی معالجه میشوند.
زهرا سعادت، 12 بهمن 1304 پا به دنیا گذاشت. پس از گذراندن دوران تحصیل در دبیرستان وارد دانشگاه شد و به تحصیل در رشته حقوق روی آورد، اما از آنجا که به ادبیات علاقه داشت و نمیتوانست همزمان در دو رشته درس بخواند.
درنهایت به تحصیل ادبیات پرداخت و موفق به دریافت مدرک کارشناسی در همین رشته شد.
معلم آموزش و پرورش شد و ازدواج کرد و چند بار به عنوان معلم نمونه انتخاب شد و تنها فرزندش نیز به دنیا آمد که از قضا، سالها بعد مبتلا به بیماری مهلک سرطان شد.
رنج مادرانه از درد فرزند گوشه دلش اتراق کرد و چون پزشکان گفته بودند چارهای جز قطع پای فرزند نیست، برای جراحی راهی فرانسه شد. پای پسرش قطع شد، اما سرطان به قطع پا رضایت نداد.
سال 1366 یعنی درست 28 سال قبل، جان جگرگوشهاش را نیز از او و همسرش ستاند و یک سال افسردگی و غم شدید به سمتی رفت که کم مانده بود مادر را نیز از پای بیندازد.
خود او درباره آن دوران میگوید: «از دنیا بریده و به شدت غمگین شده بودم. من فقط همین یک فرزند را داشتم، تمام دلخوشیام او بود.
اگر به هر حال با قطع پای او قلبم شکسته بود، درگذشتش کمرم را نیز شکست... اما بلند شدم؛ دست روی زانوانم گذاشتم و بلند شدم. گفتم باید حتما برخیزم و کاری کنم.»
به هر زحمتی که بود در محل زاد و زندگی خود، شیراز، بیمارستانی بنا نهاد به یاد فرزندش امیر حقائق.
این مرکز درمانی اکنون با عنوان «بیمارستان آنکولوژی امیر» شناخته میشود و با در اختیار گذاشتن اداره آن از سوی وی به دانشگاه علوم پزشکی شیراز، در آن بیماران مبتلا به سرطان تحت درمان و مراقبت قرار میگیرند.
بانوی اکنون 90 ساله نیکوکار علاوه بر اینها، اقدامات خیرخواهانه و نوعدوستانه دیگری نیز انجام داده که افتتاح بنیاد فرهنگی زهرا سعادت نیز از جمله آنهاست.
این بنیاد که در ساختمانی کنار بیمارستان امیر واقع شده، به تازگی به مرکزی برای پژوهش درباره سرطان تبدیل شده تا به گفته ایشان، گامی در جهت درمان بیماری سرطان برداشته شود.
هزینههای ساختمان این مرکز که آپارتمانی 12 واحدی است، تماما توسط وی پرداخت شده و خانم سعادت به منظور بهرهبرداری صحیحتر مالکیت آن را نیز به دانشگاه علوم پزشکی واگذار کرده است.
خانم سعادت میگوید: «من در دوران معلمی، چند بار به عنوان معلم نمونه نیز انتخاب شده بودم و آن زمان این طور بود که انتخاب معلم نمونه با اختصاص حقوقی جداگانه علاوه بر مدالها و تقدیرنامهها همراه میشد.
بنابراین اکنون مخارج زندگیام از حقوق بازنشستگی و نمونه شدن تامین میشود.» او تاکید میکند: «هر کسی در برابر انسانهای دیگر مسئولیت و وظیفهای دارد و من هم با اقدامات خود فقط به وظیفه انسانیام عمل کردهام».
ضمیمه چاردیواری
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
خانم سعادت اگر اتفاقی متنم را خواندید بدانید در مشهد در دبستان شهید كامیاب مادر فقیری كه سرایدار قراردادی آنجاست كه حق مرخصی و رسیدگی به فرزندش ندارد دختر 10 ساله اش دچار سرطان خون است وخانه40 میلیونی اش هم خرج كرده و مجبور به سرایداری است وگرنه خدمتگزار میشد.
لطفا بانی خیرش شوید متاسفانه خودم فرهنگی بازنشسته هستم و دستم كوتاه است و برای اسكان زیارت به این مدرسه رفتم و از نزدیك با این خانواده آشنا شدم. تلفن او 09156620826 و
ثابت 05137320888