در میزگرد جام‌جم با موضوع سبک زندگی مطرح شد

خانواده؛ کانون سبک زندگی اسلامی - ایرانی

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در گفت‌وگو با جام‌جم

غفلت از خانواده، غفلت از جامعه است

سبک زندگی خانواده‌ها دستخوش تغییر شده، تغییری که در نهایت به نفع اعضای خانواده و جامعه‌ای که آنها در آن زندگی می‌کنند نیست، برخی کارشناسان این تغییر را اجتناب‌ناپذیر دانسته و آن را ناشی از دوره گذار می‌دانند، اما عده‌ای نیز بر این باورند که نباید دست روی دست گذاشت و شاهد آسیب دیدن خانواده‌ها بود.
کد خبر: ۸۶۰۲۷۲
غفلت از خانواده، غفلت از جامعه است

برای این که بیشتر به این موضوع بپردازیم، سراغ حبیب‌الله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور رفتیم، او در این گفت‌وگو عمده دلایل آسیب دیدن خانواده‌ها را نپرداختن نظام آموزشی کشور به موضوع آموزش مهارت‌های اجتماعی و غفلت دستگاه‌های برنامه ریز و سیاستگذار در حوزه اجتماعی عنوان می‌کند.

به عنوان معاون امور اجتماعی بهزیستی جدیترین تغییر در خانواده‌های ایرانی را چه می‌دانید؟

باید خانواده را در زمینه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بررسی کرد، چون دهه‌های گذشته خانواده‌ها گسترده و هسته‌ای بودند یعنی پدربزرگ و مادربزرگ نقش پررنگ‌تری در زندگی داشتند و بچه‌ها در فامیل هم‌سن و سال‌های زیادی داشتند به این ترتیب حمایت‌های بیشتری از خانواده می‌شد، اما اکنون کمتر بچه‌ای را می‌توان پیدا کرد که عمو، عمه، خاله و دایی داشته باشد. بنابراین از تعداد خانواده‌های گسترده کاسته شده است.

دلیل این تغییر در خانواده‌ها چه بوده؟

در این بین جستجو برای یافتن شغل و مهاجرت به کلانشهرها تاثیرگذار است، چون در کلانشهرها دیگر پدر بزرگ و مادربزرگ‌ها نمی‌توانند به‌خوبی از خانواده خود حمایت کنند، تغییر الگوی مصرف را نیز نباید نادیده گرفت، زیرا خانه‌ها کوچک شده و دیگر جای زیادی در اختیار اعضای خانواده نیست، در واقع مسائل اقتصادی، خانواده‌ها را دچار مشکل می‌کند.

بنابراین خانواده‌ها دیگر مانند گذشته کارکرد ندارند؟

جامعه‌شناسان بر این باروند که خانواده بسیاری از کارکرد‌های خود را از دست داده است، اما هنوز همه جای دنیا می‌گویند خانواده رکن اصلی جامعه است و می‌توان گفت برخلاف گذشته که بحث‌های فردگرایی مطرح بود، اکنون نهضت خانواده‌گرایی ایجاد شده،زیرا خانواده می‌تواند مهارت‌های زیادی به کودکان بیاموزد و مانند یک تیغ دولبه عمل کند، زیرا اگر بسامان باشد موجب ارتقای جامعه می‌شود و اگر بسامان نباشد، می‌تواند زمینه را برای آسیب‌هایی مانند کودک‌آزاری، همسرآزاری و فرار از خانه فراهم کند.

برای بهبود وضع خانواده‌ها چه باید کرد؟

باید خود خانواده‌ها آگاه شوند که چه نقش مهمی در پیشرفت جامعه دارند، علاوه بر این سیستم‌های مختلف دولتی، برنامه‌ریز و سیاستگذار نیز باید حمایت از خانواده را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهند.

اما به نظر می‌رسد خانواده‌ها در ابتدایی‌ترین نقش خود که تربیت کودکان است، موفق نیستند؟

یکی از مشکلات ما در خانواده‌ها و سیستم آموزشی کشور این است که این نهادها نمی‌توانند کودکان را جامعه‌پذیر کرده یعنی برای زندگی آینده آماده کنند، زیرا رشد و تکامل در سال‌های اولیه کودکی بسیار مهم است؛ بیشترین رشد مغزی در 4 تا 5 سالگی رخ می‌دهد و خیلی از کارشناسان معتقدند شخصیت فرد نیز در این سال‌ها شکل می‌گیرد. در واقع خانواده‌ها حتی نمی‌دانند با تغییرات فیزیولوژی بچه‌های خود چگونه رفتار کنند. مدتی پیش مطالعه‌ای روی 2000 دانش‌آموز در پنج منطقه تهران شد که براساس آن نوجوانان بیشترین اطلاعات درباره بلوغ را از هم‌سن و سالان و کانال‌های غیررسمی به دست می‌آورند.

برای تربیت کودکان در این سنین نیز برنامه شفافی در نظام آموزشی وجود ندارد؟

خیلی از کشورها در این سنین برای آموزش کودکان سرمایه‌گذاری می‌کنند، برای نمونه در ژاپن آموزش کودکان 3 تا 6 سال اجباری است. البته آنها از روش‌های غیررسمی آموزش مانند بازی و نمایش بهره می‌برند، اما در کشورمان فقط 10 درصد کودکان از خدمات مهدهای کودک بهره می‌برند.

تاکنون درباره اثرات نپرداختن به آموزش مهارت‌های اجتماعی در کشور مطالعه‌ای صورت گرفته؟

تحقیق خاصی صورت نگرفته، ولی براساس مطالعه‌ای که در بهزیستی روی 75 زوجی که به مراکز مداخله برای کاهش طلاق بهزیستی مراجعه کرده بودند، صورت گرفت، مشخص شد شایع‌ترین علتی که سبب شده بود این افراد به سمت طلاق بروند نبود مهارت اجتماعی است. در بعد فردی توجه به سلامت روان افراد مهم است در واقع باید آموزش مهارت زندگی و توجه به سلامت روان را جدی‌تر گرفت.

درباره سلامت روان شهروندان تحقیقاتی انجام شده؟

براساس مطالعه‌ای که سال 90 در این باره انجام شد 6/23 درصد افراد بالاتر از 15 سال یک اختلال روان‌شناختی دارند که به مداخله نیاز دارد.

اختلالات روانی چه زمانی در شخص نمود پیدا می‌کند؟

50 درصد اختلالات روانی زیر 14 سال و 75 درصد اختلالات نیز زیر سن 24 سال شروع می‌شود.

بنابراین برنامه‌های سلامت روان باید در کشورمان توسعه پیدا کند.

در کنار توسعه باید غربالگری اختلالات روان را از سنین دبستان شروع کرد و برای کودکان پرونده سلامت تشکیل دهیم.

مطالعه‌ای نیز درباره وضع کودکان داشته‌اید؟

نتایج تحقیقی که ما در مهدهای کودک انجام دادیم، حاکی از این است که 15 تا 18 درصد از بچه‌ها درجاتی از اضطراب دارند، اما این مطالعات باید فراگیر شود تا بتوان به موقع مداخله کرد.

به چه نتایج دیگری دست پیدا کرده‌اید؟

در بسیاری از آسیب‌های اجتماعی عامل خطر، اختلال روانی است یعنی اختلال سبب ایجاد آسیب‌هایی مانند مانند اعتیاد می‌شود.

به این ترتیب باید برای آموزش خانواده‌ها برنامه جامعی داشت.

چند سال است در بهزیستی آموزش پیش از ازدواج مطرح شده، زیرا می‌تواند تا 80 درصد از تعارضات داخل خانواده را کاهش دهد.

برنامه‌های آموزشی شما چه تاثیری در کاهش آمار طلاق داشته است؟

این کار موقعی تاثیرگذار می‌شود که فراگیر شود؛ بنابراین نمی‌توان با پوشش افرادی محدود کاهش آسیب‌های اجتماعی در سطح جامعه را خواست.

برای فراگیر شدن چنین آموزش‌هایی چه باید کرد؟

با قانونگذاری و افزایش اعتبارات می‌توان افراد بیشتری را پوشش داد، البته نیاز به اطلاع‌رسانی مناسب نیز هست، زیرا خانواده‌ها باید اهمیت آموزش‌های پیش از ازدواج را درک کنند، علاوه بر این، نظام آموزشی کشور نیز باید هماهنگ عمل کند.

بهزیستی چگونه می‌تواند در بهبود آموزش‌های سبک زندگی با نظام آموزشی کشور همکاری کند؟

با آموزش و پرورش ارتباط داریم و کتاب مهارت‌های زندگی که مدتی قبل تدوین کردیم اکنون در برخی مدارس آموزش داده می‌شود، بهزیستی از لحاظ فنی می‌تواند در کنار آموزش و پرورش باشد،چون اکنون فضا آماده شده و نیاز است آموزش و پرورش به این مهم بیشتر بپردازد.

این اراده و نگاه در مسئولان آموزش و پرورش وجود دارد؟

این اراده وجود دارد، اما مداوم نیست. در واقع به یک تحول بنیادین در نظام آموزشی کشور نیاز داریم، به این شکل که نکات حفظ محور حذف شود و رویکرد مهارتی و کار جمعی به آن اضافه شود.

بجز خانواده و نظام آموزشی در سطح اجتماعی و اقتصادی چه تغییراتی باید اتفاق بیفتد؟

باید سیاست حمایت‌های اجتماعی توسعه پیدا کرده و کیفیت خدمات را نیز افزایش داد، همچنین نظام‌های اقتصادی باید توجه بیشتری به معیشت خانواده کنند و در برنامه‌های اقتصادی توجه بیشتری به دهک‌های پایین جامعه کرد.

در برنامه ششم توسعه چنین موضوعاتی گنجانده شده؟

کارگروه‌ها در تلاش هستند نکات مناسب دراین برنامه گنجانده شود، اما برنامه‌های در نظر گرفته شده باید اجرایی شود. برای نمونه در برنامه چهارم قرار شد 40 درصد حداقل حقوق به خانواده زن سرپرست خانوار داده شود، یعنی حدود 300 هزار تومان، اما در بهزیستی و کمیته امام متوسط پرداخت به این خانوارها حدود 62 هزار تومان است، بنابراین طبیعی است که خانواده دچار آسیب می‌شود.

در مقابله با اعتیاد خانواده‌ چقدر سهم دارد؟

دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر در سال 2013 مطالعه‌ای بین‌المللی انجام داد که براساس آن استاندارد‌های جهانی پیشگیری از اعتیاد مشخص شد براساس نتایج آن آموزش فرزندپروری به والدین بیشترین تاثیر را در پیشگیری از اعتیاد کودکان و نوجوانان دارد.

کارشناسان درباره کاهش گفت‌وگوی اعضای خانواده نیز هشدار می‌دهند، این اتفاق چقدر جدی است؟

مطالعه مشخصی دراین حوزه صورت نگرفته، اما می‌توان گفت کیفیت و کمیت گفت‌وگو در خانواده کاهش داشته است. کاهش کمیت به خاطر مشکلات اقتصادی است، چون خانواده‌ها سطح رفاه بیشتری می‌خواهند، بنابراین با توجه به گرانی و تورم باید بیشتر کار کنند و از یکدیگر دور باشند.

دلایل عمده تماس خانواده‌ها با اورژانس اجتماعی چیست؟

سال گذشته حدود 600 هزار تماس با سامانه 123 گرفته شد که 150 هزار تماس مرتبط بود. در این بین 25 درصد درباره مشکلات خانوادگی مانند اعتیاد و طلاق بود و حدود 5/8 درصد تماس‌ها نیز به کودک‌آزاری ربط داشت، علاوه بر این حدود 7 درصد تماس‌ها نیز به همسرآزاری مربوط بود. عمده‌ترین موارد به این آسیب‌ها مربوط می‌شود. در شش ماهه اول سال 94 نیز عمده ترین دلایل تماس مانند سال گذشته بود.

مهدی آیینی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها