به گزارش جام جم سیما ، این بار با مهران رجبی درباره زندگی گپ زدیم. وقتی در چمخاله بود و داشت سیر و ماست برای شام شباش آماده میکرد.
چند ساله هستید؟
54 ساله! (با خنده) باز رفتید سر سن و سال؟!
به نظرتان سن شناسنامهای با سن روان چه نسبتی دارد؟
روان با جسم فرق میکند! روان پیر نمیشود، کامل میشود. آدم هر چه سنش بیشتر میشود، داشتههای درونیاش هم بیشتر میشود. هر چقدر زحمت کشیده باشی، مطالعه کرده باشی، به جهانبینی رسیده باشی، دنیا را دیده باشی و... روانت کاملتر میشود. سن شناسنامهای با جسم مرتبط است؛ با گذر عمر، جسم فرسوده میشود و این خانه به یکباره فرو میریزد...
دل آدم چی؟ چه ربطی با سن و سال دارد؟
دل همان روح است. به قول شاعر «آن یکی دالش لقب دادش آن یکی الف»! یکی میگوید دل، یکی میگوید، عشق. اما همه اینها یکی است. هر آدمی دو بخش دارد جسم و روح. برای همین میتواند روحانی و جسمانی باشد.
اینکه میگویند دل آدم باید جوان باشد...
یعنی روح و روانت جوان باشد. کسی که کامل میشود؛ طربانگیز میشود. به نظرم هیچ آدم پیری دوست ندارد به کودکی یا نوجوانی برگردد، من حداقل اینطوری نیستم .کوچکترین پسرم 11 ساله است وقتی او را میبینم خدا را شکر میکنم که من چقدر کاملتر از این بچه هستم. من زودتر به مقصد میرسم، او باید چقدر زحمت بکشد تا به سن من برسد. خیلی گرفتاری دارد بزرگ شدن. اگر 12 ساله بودم و میدانستم که زندگی این همه زحمت دارد و باید مدام در حال دویدن باشم، خودم را میکشتم! چون ما رنجها را بیشتر میبینیم. خوشیها که دیده نمیشود. برای همین است که میفرماید: انسان را در رنج آفریدیم. همه زندگی سختی و رنج است. هیچکس راحت سر به بالین نمیگذارد چه آن کسی که پولدار است و چه آن کس که فقیر است. طبع آدمیزاد اینجوری است، دست خودش هم نیست، طماع است.
گفتید پسرتان 11 ساله است و راه دراز و سختی در پیش دارد! شما برای راحت شدن راه او چه میکنید؟
باید برایش پدری کنم. البته نباید بهش بگویم که راه سختی در پیش داری. هر کسی در هر موقعیتی از زندگی که هست از آن لذت میبرد. بچه از بچگیاش لذت میبرد. نمیتوان به او گفت زود بزرگ شو من کار دارم! در این مسیر من وظیفه دارم برایش پدری کنم نه اینکه سرپرست خانواده باشم. تفاوت این دو خیلی ظریف است. پدر فقط وظیفهاش پول درآوردن و خرج کردن برای خانواده نیست. پدر بار معنوی دارد، نگاهش به فرزند جور دیگری است. علاوه بر این که مخارج او را تامین میکند، خدمات دلی هم دارد که پدر دانا آنها را میداند و انجام میدهد.
پدر دانا چه میکند برای بچههایش؟
پدر دانا با فرزندانش زمزمه میکند، با آنها حرف میزند، برایشان شعر میخواند و بخشی از اوقات فراغت فرزندانش را پر میکند. جوری رفتار میکند که بچهها متوجه معنویت او میشوند و با او عشقبازی میکنند و از همراهی با او لذت میبرند. این همراهی باعث میشود که بچهها هم قدر پدر و مادر را بیشتر بدانند. قدرشناسی والدین و فرزندان نسبت به یکدیگر یعنی به مقصد رسیدن است.
با این پرکاری و مشغله کاری چطور میتوانید برای فرزندانتان پدر دانا باشید؟
وقتم را مدیریت میکنم. بیشتر اوقات در تهران سرکار هستم و به اندازه کافی خانواده را میبینم. مثلا اگر راننده تریلی بودم کمتر وقت داشتم کنار خانواده باشم. اما الان وقت کافی دارم.
امروزه زندگی پیچیدهتر از گذشته شده، ما کمتر برای با هم بودن وقت میگذاریم ...
بله! ما حاشیههای زندگی را زیاد کردهایم برای همین باید مدام در حال دویدن باشیم. مرحوم سهراب رجبی سه پسر داشت؛ من، فرهاد و مهراب. همه ما در یک اتاق زندگی میکردیم و زمستانها زیر یک کرسی میخوابیدم. یک اتاق مهمان هم داشتیم و یک آشپزخانه. باز هم فکر میکردیم که خانه ما چقدر بزرگ است. اما الان خانهها آنقدر بزرگ است که هر کدام از اعضای خانواده یک گوشه آن زندگی میکنند. توقعمان خیلی زیاد شده و این خصلت تبدیل به آفت شده است. مثلا خانواده سه نفره در یک واحد آپارتمان 400 متری زندگی میکنند! این خیلی تلخ است که فاصله اعضای خانواده زیر یک سقف مثلا شده 20 متر شده 60 متر. پدر و مادر در یک طبقه زندگی میکنند فرزند آنها در طبقه دیگر. قدیمها روابط گرم بود چون به هم نزدیک بودیم با هم معاشرت داشتیم، صحبت میکردیم، درددل میکردیم الان از هم دور شدهایم.
و آدمها روزبهروز تنهاتر میشوند.
دقیقا ! وقتی میگویم داداشم! یعنی برادرم که کنارم هست، اما الان ماه به ماه خواهر و برادر یکدیگر را نمیبینند. تکنولوژی هم که رابطهها را ضعیفتر کرده است. تلفنهای هوشمند و گروههای مجازی جای صحبت کردن و رابطه چهره به چهره را گرفته است. حتی وقتی دور هم هستیم هر کسی سرش توی گوشیاش است.
شما سرشار از انرژی هستید، منبع این انرژی کجاست اینکه با همه میتوانید خوب ارتباط برقرار کنید؟
به نظرم همه اینها به 20 سال قبل از ازدواج پدر و مادر برمیگردد. نشاط یا غمی که در آدمها بهوجود میآید چیزی است که در پدر و مادر نهادینه شده و به بچهها منتقل میشود. نتیجهاش میشود یکی مثل اکبر عبدی که بانمک است و یکی هم میشود صدام آدمکش!
یعنی همه خصلتهای آدمی ریشه در پدر و مادر دارد؟
به نظرم دو بخش دارد. شهید دکتر مطهری درباره فرق اخلاق و روانشناسی میگوید: اخلاق یعنی اینکه به خودت نگاه کن. به رفتارت، به گفتارت و خودت را مواخذه کن. روانشناسی فرافکنی میکند که مثلا رفیق ناباب و محله بد و... من هر دو تا را در کنار هم میبینم. هم ذات آدمها و هم محیطی که در آن پرورش پیدا میکنند در رفتار و گفتار آدم نقش دارد.
طاهره آشیانی - روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان