درحالی که طرز برخورد و صحبت کردن برخی ناشران از بنگاه معاملات املاک و خودرو هم بدتر است. نویسنده «گردان قاطرچیها» با اشاره به شرط تنها چاپ چهار کتاب در سال برای هر ناشر میافزاید: افراد زیادی را میشناسم که مجوز نشر دارند.
انتشاراتیها مانند قارچ رشد کردهاند، در حالی که اصلا معلوم نیست چه فایدهای دارند. البته در حال حاضر با قطع سهمیه کاغذ دولتی اوضاع بهتر شده است، در گذشته افراد زیادی در صف گرفتن مجوز نشر بودند تا کاغذ دولتی بگیرند و در بازار آزاد بفروشند.
امیریان معتقد است رفتار برخی از این نشرها با کسانی که آرزوی چاپ کتاب دارند، شبیه به کلاهبرداری است و اضافه میکند: نام کاری که آنها میکنند دلالی است نه نشر کتاب. ارشاد هم تنها از نظر موضوع و خط قرمزها کتاب را تائید میکند و نه کیفیت محتوا.
او ادامه میدهد: در نهایت چاپ کتابهای بیکیفیت باعث ایجاد دافعه و عدم اطمینان مخاطب میشود. چراکه خواننده وقتی چند کتاب خوب از یک نشر میخواند به او اطمینان میکند، اما وقتی همان نشر با گرفتن پول کتاب بد هم چاپ میکند، باعث ایجاد شکاف و رخنه در خواننده خود میشود و متاسفانه برخی نشرها به این مساله توجه نمیکنند.
نویسنده «جام جهانی در جوادیه» همه کسانی را که با هزینه خودشان کتاب چاپ میکنند مظلوم نمیداند و تاکید میکند: همه کسانی که کتابشان به این شیوه چاپ میشود مظلوم و طعمه نیستند. برخی از اینها خودشان شکارچیاند. کتاب شعر یا مداحی با عکس خودشان چاپ میکند و بعد مدعی میشوند که مولفند و به ارشاد میروند تا بیمه شوند و از دیگر مزایا استفاده کنند. مانند بن کتاب در زمان برگزاری نمایشگاه. حتی افرادی میگویند به اسم من کتابی بنویسید تا مشکل بیمهام برطرف شود.
پیشنهاد این نویسنده ادبیات دفاع مقدس به کسانی که به دلیل تمایل به خوانده شدن به هر قیمتی کتاب چاپ میکنند این است که از فضای مجازی مانند وبلاگ و سایت بهره بگیرند و میگوید: یکی از راههای اغنا شدن استفاده از فضای مجازی است. سایتهایی هستند که افراد رمانهای عاشقانه خودشان را آپلود میکنند. حتی رمانهایی 500 تا 1000 صفحهای و حتی دانلود بعضی کتابها را پولی هم کردهاند.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: