به گزارش جامجم، برخی روزنامهها و سایتها با فرارسیدن سالگرد سکانداری سرافراز بر فراگیرترین رسانه کشور، بر طبل انتقاد میکوبند و با سر دادن تیترهای شعاری مانند «این رسانه کی ملی میشود؟»، «مدیرانی با نمره زیر 10»، « تلاشهای نافرجام»، «نبود آزادی بیان در صداوسیما»، «انتقاد از بیمسئولیتی صداوسیما» و... به تضعیف این رسانه میپردازند. جدا از دلایل سیاسی و غیرسیاسی میتوان انگیزههای رسانهای این نشریات و سایتها را نیتکاوی کرد.
تخریب با هدف کسب اعتبار
برخی روزنامهها و سایتهای اطلاعرسانی کوچک با اینکه مضمون سیاسی چندانی ندارند، این روزها تیغ انتقاد را به سمت رسانه ملی گرفتهاند، این رسانهها که گاه با بودجههای شخصی یا بودجه عمومی ارتزاق میکنند برای بودن و ماندن به اعتبارسازی نیازمندند. جلب وجذب مخاطب و افزایش کلیک روزانه این سایتها به ایجاد جریان خبری وابسته است وچه جریانی بهتر از تخریب! برخی از روزنامهها و سایتهای منتقد، این روزها بارسانه ملی دست به یقه میشوند تا با تولید تیترهای انتقادی و حتی هجونویسی نسبت به برنامهسازان و مدیران این سازمان، در میان مطبوعات خودی نشان دهند و تیترهایشان نمادی برای اعلام موجودیت آنهاست. این روزنامهها و سایتها با درافتادن با رسانههای فراگیر و تاثیرگذار برای کسب وجاهت رسانهای تلاش میکنند.
پختهخواری رسانهای
در بسیاری موارد، جریانهای خبری توسط رسانههای تاثیرگذار تولید و منتشر میشود ولی گاه رسانههای خبری بزرگ همسو با هم نیستند و جهتگیریشان به نتیجه مطلوب نمیرسد. در این موارد، گاهی یک رسانه خبری که وابسته به جناح سیاسی یا اقتصادی خاص است، با انتشار و تحریک هجمهای خبری، از رسانههای کوچک و کم تاثیرگذار کمک میطلبد تا با شلوغ کردن فضای اطلاعات کشور، وانمود کنند یاران و موافقان زیادی با خود دارند. انتقاد از رسانه ملی آن هم در یک برهه زمانی شاید بیشباهت به عملکرد برخی روزنامهها و سایتها نباشد که با پختهخواری یا همان مصرف خوراک خبری رسانههای بزرگتر، به حلقه آنها وارد میشوند که بیشک برایشان اعتبار به همراه خواهد داشت.
مخالفان رسانه ملی این روزها به طور مستقیم عملکرد مدیران بخشهای مختلف را نقد میکنند و ا ز یک رویداد درونسازمانی پیراهن عثمان میسازند |
کپی پیست محتوایی
مرور برخی تیترها و حتی تحلیلهای انتقادی علیه صداوسیما و مدیران آن نشان میدهد یک ایده دائم در حال بازتولید است وآن، القای ضعف وناتوانی مدیریت رسانه ملی است. مخالفان این روزها چنان بهطور مستقیم عملکرد مدیران بخشهای مختلف را نقد میکنند و از یک رویداد درونسازمانی پیراهن عثمان میسازند که گویی تنها عبارات و کلمات در مطالب تغییر میکند و ایده «تخریب به هر قیمت» در حال کپی پیست (استفاده از مطالب سایر رسانهها) است. در دنیای رسانه از این تکنیک به درونفکنی نیز تعبیر میشود که رسانهها تلاش میکنند تا مطالب مورد علاقه دیگران را به خود نسبت دهند، این روزنامهها و بهویژه سایتها با انتشار تحلیلها و گزارشهای انتقادی علیه رسانه ملی، در پی ایدهپردازی منطبق با منویات شوراها و رسانههایی هستند که این روزها برای به دستگیری جریان اخبار کشور، هزینه میکنند.
الگوگیری از شبکههای اجتماعی
اگر تاکنون بسیاری از اطلاعات و رویدادهای منتشر شده از نرمافزارهای پیامرسان مانند تلگرام، واتسآپ و لاین از یک طرف و شبکههای اجتماعی فیسبوک وتوییتر از طرف دیگر، با چاشنی شایعه همراه بود و رسانهها در پذیرش اطلاعات آنها با احتیاط رفتار میکردند، بسیاری از رسانههای کوتوله، این روزها از این شبکهها ایده میگیرند به طوری که هجمه انتقادات علیه رسانه ملی در برخی ازاین شبکهها به لحاظ محتوایی و حتی واژگانی به مطالب این رسانهها نزدیک است.
بسیاری از رسانههای غربی با بهرهبردن از ابزارهای نرم تلاش دارند عملکرد صداوسیما را زیر سوال ببرند و سالهاست بهتضعیف رسانه ملی کمر همت بستهاند |
به گونهای که برخی رسانهها استقلال خودرا فراموش کردهاند و عینیتگرایی و رفتار حرفهای را در محتوایی جستجو میکنند که ریشه در سخنپراکنیهای طیف سیاسی خاص دارد.
جورچین سیاسی
شاید پیدا کردن رسانه بیطرف این روزها به افسانه پیوسته ولی کسب رضایتمندی مخاطب را نمیتوان به قصهها سپرد. برخی سایتها و روزنامههای کوتوله در کشور با انتقاد از رسانه ملی خواسته یا ناخواسته وارد بازی جورچین سیاسی رسانههای غربی شدهاند. با توجه به تعهد رسانه ملی و مدیران آن در حفظ ارزشهای نظام، خیل رسانههای غربی که این روزها با ابزارهای نرم به جنگ رسانهای وارد شدهاند، عملکرد صداوسیما را برنمیتابند و سالهاست به تضعیف آن کمر همت بستهاند. کلیشهسازی برای پر کردن این جورچین و نیل به منویات سیاسی از بازیهای مورد علاقه این رسانههاست و در این میان برخی روزنامهها و سایتهای داخلی با نقدهای دیکته شده نسبت به صداوسیما درصدد تکمیل این پازل هستند.
بنابراین با نزدیک شدن به انتخابات و افزایش فعالیتهای رسانهای، یکی از شرایط یارگیری در این حوزه، انتقاد از جریان خبری مخالف است. با تبارشناسی این جریان، میتوان دریافت که انتقادات آبشخور واحدی دارد و برخاسته از پویش خبری ـ سیاسی جدیدی علیه رسانه ملی به عنوان عمود خیمه رسانههای مستقل است که با نزدیک شدن به روزهای انتخابات پر و بال بیشتری میگیرد.
دکتر بصیریان جهرمی: هر رسانهای که بیشتر دیده شود، به طور مسلم بیشتر هم با واکنشها و بازخوردها مواجه خواهد شد |
رسانه ملی به یک خودکنترلی رسیده است
یک استاد ارتباطات معتقد است که برای پرداختن به دلایل و چرایی افزایش هجمههای رسانههای داخلی و خارجی علیه سازمان صداوسیما، ابتدا باید به این اصل توجه داشت که این رسانه ملی تنها رسانه پخشی کشور است. سازمان صداوسیما به عنوان یک ابررسانه با خطاهایی که ممکن است از هر رسانهای سر بزند، مورد قضاوت قرار میگیرد. با توجه به مناسبات جدید رسانهای در دنیا که به تعبیر مانوئل کاستل «در جهان جدید، ارتباطات جمعی خودانگیز است» رسانههای رقیب، بدیل و نوظهور با ضریب نفوذ فراوانی که در میان مخاطبان و کاربران خود به دست آوردهاند، در معرض قضاوت آنی و لحظهای قرار گرفتهاند.
دکتر حسین بصیریان جهرمی ادامه داد: همین اتفاق باعث شده است که برنامههای رسانه ملی از خبر و برنامههای سیاسی گرفته تا آثار گفتوگومحور و نمایشی، حتی از نوع برونمرزیاش بیشتر دیده شده و طبیعتا نظرات و نقدها هم روی آنها بیشتر باشد تا قبل از اینکه رسانهها مکان عرضه آنلاین خود را به مخاطبانشان به دست بیاورند، کمتر در معرض نقد و حتی هجمه قرار داشتند.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: شاید یکی از دلایلی که باعث به وجود آمدن هجمهها علیه رسانه ملی شده، همین امکان بیشتر دیده شدن باشد. هر رسانهای که بیشتر دیده شود، به طور مسلم بیشتر هم با واکنشها و بازخوردها مواجه خواهد شد که این خود میتواند برای آن یک نقطهقوت و توفیق به حساب آید. اگر کاربران و مخاطبان درباره یک رسانه بیشتر صحبت و بحث کنند، آن رسانه را به یک خودکنترلی بهتر میرسانند. به گمانم در دوره مدیریت یکساله دکتر سرافراز در رسانه ملی این اتفاق افتاده و نقدها و بازخوردها بیشتر به مدیران و دستاندرکاران صداوسیما منتقل شده است. برنامهریزیها و استراتژیها در مدیریت جدید سازمان صداوسیما به نسبت دوره و حتی دورههای قبل ارتقا پیدا کرده است.
منافع حزبی عامل هجمه به رسانه ملی
دکترمحمدباقر خرمشاد، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز دراینباره گفت: در جمهوری اسلامی ایران یکی از سازمانها و نهادهایی که کاملا بر اساس قانون اساسی تعریف شده صدا و سیماست که همین مورد به تنهایی نشاندهنده اهمیت رسانه ملی برای نظام اسلامی ایران است. شرح وظیفه و خط مشی این سازمان از ابتدای انقلاب براساس مصوبات قانون بوده و تاکنون بهسوی هیچ دولت و جناحی گرایش و تمایل نداشته و ندارد.
دکتر خرمشاد: بسیاری از مخالفتها و شیطنتها علیه رسانه ملی به انتظار و سهمخواهی افراد و احزاب برمیگردد |
دکترمحمدباقر خرمشاد افزود: دو نکته وجود دارد؛ اول اینکه از ابتدای انقلاب برخی افراد و احزاب از رسانه ملی این انتظار را داشتند که در برابر آنان با گارد باز قرار گیرد تا شاید منافع شخصی و حزبی آنان برآورده شود. اما گارد رسانه براساس قانون تعریف شده نه براساس تمایلات حزبی، لذا افرادی که از رسانه مایوس میشدند به جنجال و سر و صدا روی آوردند. این افراد هنوز هم هستند و علیه رسانه ملی جریانسازی میکنند. دوم اینکه صدا و سیما مانند بسیاری از سازمانهای دیگر در طول سالهای گذشته به ساختاری حجیم و سنگین تبدیل شده که این ساختار بر عملکرد رسانه تاثیرگذار است. لذا ضروری است مسئولان رسانه ملی برنامه چابکسازی را جدیتر دنبال کنند.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: بسیاری از مخالفتها و شیطنتها علیه رسانه ملی به همان عامل نخست یعنی انتظار و سهمخواهی افراد و احزاب از رسانه ملی برمیگردد. برخی افراد با نام اصلاحات، خواهان تغییر خط مشی و عملکرد فراقانونی سازمان صدا و سیما هستند. زیرا منافع تعریف شده آنان در جهتی دیگر است. لذا رسانه ملی باید هوشیارانه مرز بین خطوط حزبی و قوانین اساسی را بشناسد و تنها در حیطه قانونی خود عمل کند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: