در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
بعد از یک ساعت و با کمک چراغ گردان خود را به محل جنایت رساند. خودروهای پلیس و پزشکی قانونی در مقابل خانهای ویلایی پارک شده بود. از ماشین پیاده و وارد حیاط شد. عمارتی شیک در میان حیاطی سبز با باغچههای پر از گل قرار داشت. باران همچنان میبارید، سریع خودش را به داخل ساختمان رساند. در طبقه همکف پذیرایی خانه بود. وسایل شیک و مرتب در سالن خودنمایی میکرد. افسر کلانتری با مشاهده سروان خودش را به او رساند و گزارش تحقیقات مقدماتی داد. مقتول به نام مهری صاحب کارخانه لوازم آشپزخانه است. بعد از فوت همسرش مدیر کارخانه شده بود. امروز صبح در اتاق خوابش با ضربههای چاقو به قتل رسیده است.
انگیزه قتل چه بوده؟
طلاهای مقتول سرقت شده و به احتمال قوی انگیزه دزدی بوده است.
در زمان قتل چه افرادی در خانه بودند؟
پسر و عروس مقتول. سرایدار و همسرش. البته همسر سرایدار به نام لیلا جسد را دیده است. پسر مقتول خارج از کشور زندگی میکند و برای دیدار مادرش به ایران آمده بود. او بدون رضایت پدر و مادرش ازدواج کرده بود، به همین خاطر از طرف پدرش از ارث محروم و از خانواده طرد شده بود.
سروان به طبقه بالا که اتاق خوابها قرار داشت، رفت. با راهنمایی وارد اتاق خواب مقتول شد. جسد روی تخت قرار داشت. خون روتختی را قرمز کرده بود و زمین تمیز بود. صحنه نشان میداد مقتول هیچ مقاومتی نداشته و در خواب غافلگیر شده است.
دکتر هم بعد از معاینه جسد این احتمال را تایید کرد. مهری با دوازده ضربه چاقو به قتل رسیده بود.
سروان برای کشف سرنخ تصمیم گرفت از ساکنان خانه تحقیق کند.
به حیاط سراغ باغبان پیر رفت. مش رحمان با چکمههای گلآلود زیر سردر ساختمان ایستاده بود.
چند وقت است اینجا کار میکنی؟
بیشتر از 20 سال است.
امروز مورد مشکوکی ندیدی؟
نه. مشغول کار بودم که با صدای جیغ لیلا وارد ساختمان شده و متوجه قتل شدم. آقا بیژن در بالکن در حال ورزش بود. او متوجه سرقت طلاها شد. سهیلا همسر آقا بیژن هم از اتاقش بیرون آمد.
کارآگاه سپس پیش در آشپزخانه رفت. زن میانسال هنوز شوکه بود.
جسد را شما پیدا کردی؟
خانم سحرخیز بودند وقتی دیر برای صبحانه آمدند مشکوک شدم و بالا رفتم. در اتاق باز بود چند بار صدایشان کردم جواب ندادند. وارد اتاق شدم و با جسد غرق در خون روبهرو شدم.
مورد مشکوکی در ساختمان ندیدی؟
نه. امروز بیژن و سهیلا هم زود بیدار شدند. آقا در بالکن مشغول ورزش بودند.
معمای جنایت پیچیده شده بود. باید از پسر و عروس مهری هم تحقیق میکرد. بیژن را برای تحقیق به بالکن برد. بالکن با نردههای آهنی محصور بود و دورتادور طبقه دوم قرار داشت.
علت اختلافت با پدر و مادرت چه بود؟
آنها با ازدواج من مخالف بودند. به همین خاطر مرا طرد کردند. پدرم مرا از ارث محروم کرد و مادرم وارث او شد. البته مادرم بعد از فوت پدرم من را وارثش تعیین کرد.
امروز مورد مشکوکی ندیدی؟
نه. کسی را ندیدم وارد ساختمان شود. البته سهیلا، مش رحمان را در طبقه بالا دیده بود.
آخرین نفری که بازجویی شد، سهیلا بود. او هم حرفهای بیژن را تکرار کرد و گفت: خواستم برای صبحانه به طبقه پایین بروم که متوجه مش رحمان شدم که در راهپلهها بود و با مشاهده من از ساختمان خارج شد.
پس از بازجویی از چهار نفر و بررسی صحنه قتل، کارآگاه توانست راز قتل را فاش کند.
پاسخ معمای جسد حلقآویز
سروان با اشاره به چند دلیل اعلام کرد، لیلا توسط همسرش به قتل رسیده است:
دو رد طناب روی گردن قرار داشت که نشان میداد، زن جوان ابتدا از روبهرو خفه شده و سپس جسدش حلق آویز شده است.
در مسابقه هفته گذشته 2741 نفر شرکت کرده بودند که 157 نفر پاسخ صحیح دادند و از میان افرادی که پاسخ صحیح دادهاند، حسین قلیپور از شهسوار به قید قرعه برنده شده است.
شما خوانندگان با اشاره به دو دلیل سروان میری، قاتل یا قاتلان را معرفی کنید.
پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.
وحید شکری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: