به گزارش جام جم آنلاین ، حجت دوست خود را در حوالی کرج خفه و جسد او را زیر پلی رها کرد. راز این جنایت از ششم اردیبهشت سال 90 همزمان با کشف جسد مردی در منطقه صفادشت در دستور کار پلیس قرار گرفت. ماموران با بررسی پرونده افراد ناپدید شده توانستند هویت مقتول را شناسایی کنند.
همسر مقتول به ماموران گفت: شوهرم با خودروی تاکسی کار میکرد. مدتی از او بی خبر بودم تا این که از پمپ بنزین با من تماس گرفتند و مدعی شدند همسرم بنزین زده اما پول آن را پرداخت نکرده است. او به جای پول بنزین، مدارکی را به مسئول پمپ بنزین داده بود.
ماموران با بررسی مدارک متوجه شدند این مدارک متعلق به یک مجرم سابقهدار به نام حجت است. با کشف این سرنخ احتمال ارتکاب قتل توسط حجت مطرح شد و پس از تحقیقات متوجه شدند او به اتهام سرقت مسلحانه در زندان است.
متهم 63 ساله به اداره آگاهی احضار شد که در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: مقتول قصد داشت برای ازدواج با همسرم، مرا به قتل برساند. به همین خاطر من او را با همدستی دوستم به نام رضا کشتم. ده روز بعد از قتل مرتکب سرقت مسلحانه شده و در آن پرونده دستگیر شدیم.
در ادامه رضا نیز دستگیر شد و در بازجوییها به همدستی در این قتل اعتراف کرد. با تکمیل تحقیقات پرونده این جنایت برای محاکمه به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان صبح دیروز به ریاست قاضی عزیزمحمدی پای چوبه دار قرار گرفتند.
در ابتدای این جلسه اولیای دم مقتول برای قاتل تقاضای قصاص کردند. رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به حجت از او خواست در برابر اتهامش دفاع کند. پیرمرد پس از قرار گرفتن در جایگاه گفت: مقتول برای مصرف موادمخدر به خانهام میآمد. یک روز که با رضا در اتاق نشسته بودند، شنیدم قصد دارند مرا بکشند و مقتول با همسرم ازدواج کند. به همین خاطر من نقشه قتل آنها را طراحی کردم و روز حادثه به بهانه تفریح همراه مقتول، همسرم و رضا به باغی خلوت رفتیم. در آنجا سیم برقی را به دور گردن او انداختم و کشیدم که سیم پاره شد به همین خاطر با دست گلویش را گرفتم. رضا هم دست و پایش را گرفت. بعد از قتل جسد را زیر پلی رها کردم.
رئیس دادگاه: چرا رضا را نکشتی؟
حجت: کشتن او هم در برنامهام بود اما قسمت نشد .
در ادامه رضا در جایگاه قرار گرفت و گفت: من در قتل نقشی نداشتم. حتی هنگام قتل خواستم مانع شوم که همسرش ادعا کرد مرا هم میکشد. تنها همکاری من با او، در انتقال جسد بود.
رئیس دادگاه: چرا موضوع را به پلیس اطلاع ندادی؟
رضا: حجت بعد از قتل مرا به یک گاوداری برد و اجازه نداد از آنجا خارج شوم. اما یک بار به پسر مقتول گفتم قاتل پدرت، حجت است.
پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد